ستارگان درخشان در تاریخ و فرهنگ ملت ترک: صلاح الدین ایوبی

یکی از برترین ستارگان درخشان تاریخ و فرهنگ ملت کبیر ترک، صلاح الدین ایوبی، فاتح بزرگ قدس است.

516738
ستارگان درخشان در تاریخ و فرهنگ ملت ترک: صلاح الدین ایوبی

صلاح الدین ایوبی، در خلال سومین جنگ خونین صلیبی، ضمن مدافعه از بنادر و پایگاههای متعلق به جهان اسلام در شرق دریای سفید(مدیترانه)، از قدسِ مقدس که یادگار حضرت عمر می باشد با تمام وجود دفاع کرد و این شهر را از اشغال صلیبیون رهانید. وی حکمران کبیری است که شهر قدس را به محلی برای زندگی مسالمت امیز مسلمانان، مسیحیان و یهودیان تبدیل کرد و الگوی بی نظیری را از همزیستی میان ادیان و اقوام به نمایش گذاشت.

صلاح الدین ایوبی به همان صورت که در میان ترکان و مسلمانان مورد تقدیر و توجه است به دلیل عدالت و مرحمت و درایتش در تمام دنیا شناخته می شود.

مسلمانان وی را فاتح قدس و مسجدالاقصی میدانند. محمت عاکیف شاعر بزرگ عثمانی که سراینده سرود ملی ترکیه نیز هست صلاح الدین ایوبی را بصورت "پادشاه محبوب شرق" معرفی می کند.

صلاح الدین در سال 1138 میلادی در شهر تکریت که امروزه در عراق قرار دارد به دنیا آمد. پدر وی ایوب در دوران عمادالدین زنگی، یکی از اتابکان قدرتمند امپراطوری عظیم سلجوقی و حاکم ولایت بعلبک در لبنان امروزی بود.

صلاح الدین در کودکی و نوجوانی از تعلیمات و تحصیلات بسیار نیکویی در بعلبک و در نزد پدرش برخوردار گردید. پس از آنکه خانواده اش برای خدمت در دربار نورالدین محمود زنگی رهسپار دمشق شدند، وی نیز در شام، شاهد آموزش و پرورشی قویتر وغنی تر گردید. اگرچه صلاح الدین دارای کنجکاوی علمی بسیاری بود، اما تحولات روزگار او را بیشتر به سوی رزم سوق داد. وی با حضور در عملیاتهای نظامی دوران خود نیز تجربه بسیار کسب کرد و نبوغ خود را نشان داد.

در آنموقع صلیبیون بر شهر قدس و مسجدالاقصی مستولی بودند. همین امر باعث شد تا صلاح الدین ایوبی به رغم علاقه فراوانی که به تحصیل علم داشت عزم رزم کند.

نخستین وظیفه وی امارت بر یکی از بخشهای دمشق بود. 

فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین، پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد .

مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها بسی خطرناک خواهد بود .

به این ترتیب شاهوار صدراعظم مصر، با صلیبیون متحد شد و صلاح الدین همراه با قشونش از نیل گذشت و شهر اسکندریه را متصرف شد. اگرچه بعد از این پیروزی حکمران صلیبی قدس و حکمرانان فاطمی مصر به دفعات به اسکندریه تاختند اما هیچ پیروزی ای به دست نیاوردند.

اما در سال 1168 اوضاع دگرگون شد. نیروی سلطان محمود زنگی که تحت فرماندهی صلاح الدین قرار داشت، با نیروی فاطمیان متحد شدند. این امر معادله جدیدی از قدرت را در منطقه ایجاد کرد و سبب شد تا حکمران مسیحی قدس دچار رعب شود و از اروپا تقاضای کمک کند. صلیبیون از اروپا به سوی قدس براه افتادند و در نخستین اقدام شهرهای دیمیات و غزه را به اشغال خود دراوردند.

در سال 1169 خلیفه فاطمی، شاهوار صدراعظم خود را به قتل رساند. به دنبال این اتفاق شیرکوه عموی صلاح الدین صدراعظم مصر شد. اما شیرکوه نیز کوتاه مدتی بعد در اثر بیماری قلبی فوت کرد. همین امر باعث شد تا صلاح الدین به رغم اینکه 32 ساله بود به وزارت عظمای مصر منصوب گردد.

اردوی تحت امر صلاح الدین متشکل از ترکان قبچاق مملوکی، ترکان آناتولی و سربازان عراقی و سوری و همچنین 50 هزار سرباز مصری و سودانی بود.

در ابتدا کمانداران ارمنی موجود در قشون صلاح الدین علیه وی دست به نافرمانی زدند. بخشی از سربازان بومی مصر نیز وارد این عصیان شدند. این بزرگترین توطئه ای بود که تاکنون علیه صلاح الدین شکل می گرفت. حال آنکه مردم مصر وی را عمیقا دوست داشتند و آمدن وی را به این سرزمین، نوید بخش عدالت و ثبات و رفاه می دانستند. در واقع روحیه پر مسامحه و عدالت گرای وی سبب شده بود تا مردم منتظر چنین رهبری باشند.

صلاح الدین که نخست قادر به بیرون راندن صلیبیون از مصر شد کوشید تا برای نجات قدس و فلسطین، ارتش خود را به یک نیروی معظم چند ملیتی و البته متحد تبدیل کند.  وی موفق شد تا نخست تمامی توطئه های چیده شده بر علیه خود را یک به یک خنثی کند. این امر قدرت وی را روز افزون کرد.

در نهایت در روز 2 اکتبر سال 1187 اردوی سلحشور صلاح الدین ایوبی بعد از جنگی سخت وارد قدس شد و این شهر مقدس مسلمین را از اشغال صلیبیون رها کرد.

وی پس از تصرف شهر با جوانمردی و گذشت بی نظیری با اهالی غیر مسلمان این شهر برخورد کرد و حتی برای محافظت از انان گروههایی را مامور نمود.

صلاح الدین تا دم مرگ در ابادانی و عمران شهرهای قدس و حلب و شام کوشید.

وی در شهر شام ( دمشق امروزی) در سال 1193 درگذشت.

مقبره وی در شهر شام قرار دارد.

 

نوشته: دکتر گورای کیرپیک

ترجمه: فرزاد صمدلی



خبرهای مرتبط