در آغوش طبیعت- آبشار جهنم

ماه های فصل بهار زمان بیدار شدن و زنده شدن دوباره طبیعت است. طبیعت زیبا چهره حزین و سرد پاییز و زمستان را پاک می کند. باران مژده دهنده بهار است. بعضا هم چنین به نظر می رسد که رقص زیبای قطره های باران تمامی نخواهد داشت. باران برای جان بخشیدن به خاکی که از صدها میلیون سال قبل به آن حیات بخشیده، باز هم در صحنه است. خروش رودها هر اندازه هم ترسناک باشد باز هم مسحور کننده است. بهار زیباترین فصل برای به تماشا نشستن جریان رودهاست. خاک سیراب شده و بذرها با انرژی آفتاب از دل خاک سربرمی آورند. طبیعت ظرف تنها چند روز تغییر می کند. تابلوی خشن زمستان به یکباره جای خود را به بهار رنگارنگ می دهد. تمامی جانداران برای استقبال بهار در جنبش و تحرکند. صدای جیک و جیک جوجه های پرنده که تازه تخم خود را شکسته اند در دل طبیعت طنین انداز می شود. تلاش پرنده مادر برای یافتن غذا و سیر کردن جوجه هایش را تنها در بهار می توان دید. آبها در این فصل قدرت بیشتری دارند. برف های آب شده و باران سبب می شود تا رودها با جوش و خروش بیشتری جاری شوند. قارچ های خوشرنگ و طعم روییده و پروانه های رنگارنگ به دنبال زیباترین گل ها به پرواز درمی آیند. زنبورهای عسل به انتظار شکفتن خوشبوترین گل ها می نشینند. درختان شکوفه می زنند و برای دادن میوه در تابستان آماده می شوند. همه چیز در بهار زیباست. ولی گل های رنگارنگ جای دیگری دارند. سنبل های بنفش، شقایق ها، لاله ها و نگون سارها بهار را مزین می کنند. 

انسانها با این تلاش هماهنگ می شوند و برای گذراندن وقت در دل طبیعت در روزهای آخر هفته خود را به بهار می سپارند. برخی ها تا کمر در آب رود رفته و برخی دیگر در میان گلزارها از زیبایی های طبیعت لذت می برند. ولی مدتی بعد انسان به دنبال کشف جاهای جدید می رود. آبشارهای جهنم در شهرستان ویزه کرکلار ائلی درست در نتیجه چنین کنجکاوی هایی از سوی طبیعت دوستان کشف شده است. کسی علت این نامگذاری را نمی داند. در واقع اینجا گوشه ای از بهشت است. در برنامه امروز در این منطقه بی نظیر به گردش و کشف چیزهای جدید خواهیم پرداخت.
آبشارها در ۵ کیلومتری روستای قیزیل آغاچ شهرستان ویزه قرار دارد. ارتفاع آبشارها زیاد نیست ولی در میان جنگل ناگهان پدیدار می شوند. از کانال هایی که در طول هزاران سال در دل صخره ها بوجود آمده جاری می شوند. با تماشای این مناظر روحتان آرامش گرفته و با صدای پرهیجان آب به طغیان درمی آید.
گردشتان از کنار یک جنگل آغاز خواهد شد. در فصل بهار اینجا بارانی است. نم نم باران چندان هم اذیت کننده نیست. از اینکه از شلوغی شهر دور شده اید احساس راحتی خواهید کرد.
صدای آب و پرندگان در طول مسیر شما را تنها نخواهد گذاشت. بهار بهترین فصلی است که می توان در هوای آفتابی و بارانی شاهد چهچه پرندگان در جنگل بود. اینجا پرندگان شاد هستند. پس از تقریبا نیم ساعت پیاده روی به کناری رودی خواهید رسید. اکنون در کنار رود کرویز kereviz یکی از رودهای مهم جنگل های Istranca هستید. در حالی که انسانها در شهر هنوز از خواب برنخاسته و صبحانه هم نخورده اند شما به تماشای چنین مناظر زیبایی می پردازید. اولین آبشار اینجا واقع است ولی دیدن آن کمی مشکل است. این آبشار نیز مثل دیگر زیبایی های طبیعت ناز دارد. برای دیدن آن باید کمی تلاش کرده و از صخره ها پایین بروید. در واقع این مسیر چندان سخت نیست ولی لغزنده بودن آن سبب می شود تا دقت بیشتری به خرج دهید. پس از پایین رفتن از صخره ها، آبشار با تمامی احتشامش در مقابلتان خواهد بود. اینجا دو آبشار در کنار هم و از ارتفاع ۶ متری به زمین می ریزد. کمی نشسته و با صدای خروش آبشار به تماشای آن بپردازید. اگر هوا خوب باشد زمان بیشتری را اینجا بگذرانید.
۵۰۰ متر بالاتر آبشاری دیگر وجود دارد. به سوی این آبشار به راه خواهید افتاد ولی گذشتن از رود کار آسانی نیست. گذشتن از رود بدون اینکه خیس شوید غیر ممکن است. مدت کوتاهی بعد از رود به آبشار دوم خواهید رسید. این آبشار با تمام زیبایی اش در برابر چشمان بیننده خود را به صخره ها می کوبد.
اگر با دقت به آبشارها بنگرید ردپای مبارزه طبیعت برای حیات را خواهید دید. آبی که تا آبشار با سرعتی معمولی جریان دارد ناگهان با تاثیر از جاذبه زمین به سرعت به پایین می ریزد. در پایین هر آبشار در نتیجه فرو ریختن آب، گودالی پدید می آید ولی در هیچ کدام از دو آبشار جهنم چنین گودالی وجود ندارد. از اینجا به جوان بودن این آبشارها از نظر ژئولوژیکی پی می بریم. رفتن به دل طبیعت، تنها به پیاده روی محدود نمی شود. در اینصورت پیاده روی مان معنایی نخواهد داشت. اگر به دنبال کشف معنای گل و یا صخره های در طبیعت باشیم، آنموقع گردشمان معنا خواهد یافت. و در چنین شرایطی از این گردش لذت خواهیم برد.