خط افق

"زیباترین احساسات هیجانی است که در برابر ناشناخته ها داریم. افرادی که احساس می کنند دیگر از هیچ چیزی متعجب نشده و حیرت زده نخواهند شد هیچ فرقی با مرده ندارند.
به برنامه این هفته خط افق خوش آمدید. برنامه امروز را با سخنی زیبا از آلبرت انیشتین آغازکردیم. ما در راه اطلاع رسانی به شما در زمینه تحصیل خارجیان در ترکیه ادامه می دهیم. سعی ما این است که حتی یک قدم هم که شده شما را به اهداف و آرزوهایتان نزدیک کنیم.
در دو برنامه پایانی سال 2014 در مورد شهر توریستی و زیبای آنتالیا و دانشگاه آک دنیز که با موفقیت هایش شهرتی جهانی دارد سخن گفتیم.
از ای میل های چند هفته اخیرتان متوجه شدیم که خواهان یادگیری چیزهای بیشتری در مورد آنتالیا هستید. از آنجایی که نظرات شما برای ما بسیار مهم و ارزشمند است، این بار از زاویه ای دیگر به آنتالیا خواهیم نگریست.
از دوستانی که از کشورهای مختلف در فعالیت های داوطلبانه در آنتالیا شرکت کرده و در پروزه های اتحادیه اروپا شرکت داشته اند، سوالاتی در مورد این شهر پرسیدیم. یکی از پاسخ هایی که دریافت کردیم را برای شما هم می خوانیم.

از "بتا دول" دوست لهستانی مان سوال کردیم جوانان و دانشجویان برای فعالیت های داوطلبانه به عنوان مثال خدمات داوطلبان اروپا چرا باید آنتالیا را انتخاب کنند؟
* به نظر من آنتالیا یکی از بهترین شهرها برای اجرای پروژه خدمت داوطلبان اروپا موسوم به EVS است. اگر به طور داوطلبانه قصد شرکت در یک فعالیت را داشته باشید، در هر جایی که باشید شانس بررسی و کشف های جدید را خواهید یافت. اگر واقعا تصمیم به تغییر چیزهایی گرفته و مایل به تلاش و مسئولیت پذیری هستید آنتالیا شرایط بسیار متفاوتی از دیگر کشورها و شهرها در اختیار شما قرار خواهد داد.
اگر محیط کاری فوق العاده ای می خواهید و مایل به شناختن افرادی محترم و گشاده رو و آشنایی با فرهنگی جدید هستید آنتالیا را انتخاب کنید. اگر می خواهید احساس غربت نکرده و با طرز زندگی مردمان ترکیه آشنا شده و تجاربی متفاوت کسب کنید باید حتما به آنتالیا سفر کنید. پیشمان نخواهید شد."
سوال بعدی مان این بود: آنتالیا را از دیدگاه خود برایمان تعریف کنید. در مورد تجاربی که در این شهر کسب کرده اید توضیح دهید!
* "یکی از بازیگرهای مورد علاقه ام در مکالمه ای در فیلم گفته بود: "انسان نباید پول جمع کند، باید خاطرات را جمع کند." آنتالیا برای من پر از خاطرات خوب است. زمانی که برای اولین بار این شهر قارچ شکل که به سوی دریا کشیده شده را از پنجره هواپیما دیدم عاشق آن شدم. آفتابی که از قله کوه های توروس می درخشد، منظره مه آلود ساحل کونیا آلتی در صبح زود و ابرهایی که به هنگام فرود هواپیما عکسشان بر روی دریا منعکس شده، بسیار مسحور کننده است. آنتالیا همچون خانه دوم من است.
می توانم بگویم که فکر و ذهنم در بوی دلنشین نسیم، پلاژها، مناظر، انسان ها، فواره هایی که با نور چراغ ها به رقص در می آیند، پیاده روهای سنگفرش قلعه ایچی، بندری که با فریاد ماهیگیران باز می شود، تاریخ و گذشته و امروز آنتالیا مانده است.
در آنتالیا دوستانی قابل اعتماد و فراموش نشدنی پیدا کردم. زمانی که در آنتالیا بودم یا کار می کردیم و یا در پارک ها و کافه ها استراحت می کردیم. آنتالیا به من آرامش روحی بخشید. در عین حال در آنتالیا یاد گرفتم که از چیزهای کوچک خوشحال شوم. مثلا با نوشیدن یک قهوه ترک با دوستان یا خارجیان بسیار خوشحال می شود.
موردی که در مورد آنتالیا خیلی دوست دارم این است که زمان کافی برای صحبت با انسانها داشتم و مردم خیلی خونگرم و صمیمی بودند. موقعیت جغرافیایی آنتالیا عالی است. ارتباط با دیگر شهرها از طریق زمینی و هوایی ممکن است. اینجا به عنوان نقطه آغاز برای کشف دیگر جاها ایده آل به نظر می رسد. علیرغم اینکه تعداد زیادی توریست در فصل تابستان به این شهر سفر می کنند شهر خسته کننده و شلوغ نمی شود. در آنتالیا احساس غربت نمی کردم و مثل این بود که در یکی از شهرهای اروپایی هستم. نمی دانم نظرات من چقدر مهم است ولی این شهر را خیلی دوست دارم و یک بار دیدن برای من کافی نبود. این را نیز باید بگویم کسی که جایی را دوست دارد نکات منفی ان را نخواهد دید."