در تلاش یافتن یک ولتر مسلمان

غربیها مولانا ندارند ولی این به معنی اینکه در رابطه با محبت چیزی نمیدانند، نیست

933818
در تلاش یافتن یک ولتر مسلمان

داستانی قدیمی: در تلاش یافتن یک ولتر مسلمان

 

حقیقت اینکه مسلمانان ولتر ندارند، بدین معنی نیست که  در رابطه با اظهار نظر انتقاد آمیز، اطلاعاتی ندارند. همانگونه که غربیها نیز مولانا ندارند ولی این به معنی اینکه در رابطه با محبت چیزی نمیدانند، نیست.

 

غربیها که دارای اطلاعاتی سطحی در رابطه با اسلام میباشند و مدرنیستهای مسلمان که اطلاعاتی سطحی در رابطه با مدرنیه غربی دارند، هرگز از دعوت برای انجام اصلاحات در اسلام خسته نمیشوند. ولی از نظر ما، این امر مبحثی جدید نمی باشد، چرا که تنها به یاد آوردن جر و بحثهای مرتبط با اسلام، اصلاحات، سنت، مدرنیته و روشنفکری طی قرن نوزدهم کافی میباشد. دانشمندان مسلمان و روشنفکران آن دوره، با سوالات مشابهی که امروزه در رابطه با آینده دنیای مدرن و روابط میان اسلام و غرب طی بحثهای معاصر مطرح میشود، مبارزه نموده اند. برخی از پاسخها باید این بحثها را به نتیجه می رساند ولی مسئله تنها با این محدود نمیباشد.

 

کسانی که از عدم وجود یک ولتر مسلمان شکایت میکنند، باید به شکلی جدیتر تاریخ را مطالعه نمایند. مفهوم "اسلام اصلاح طلب" که مورد بحث میباشد، به هر معنایی که باشد، فاقد مشروعیت مذهبی، صلاحیت اخلاقی و عمق تاریخی است. هدف سیاسی آن مشخص است و در اصل نیازی به بررسی جزئیات آن نیست. چرا که این مبحث کاملا اشتباه، برای جلوگیری از انجام دوباره اشتباهات، باید به شکلی صحیح درک گردد.

روشنفکران عثمانی به این مبحث علاقه خاصی داشته و پاسخهایی دور اندیشانه  که حتی امروز نیز باید در خصوص این مبحث بر آن واقف باشیم، داده اند.

در میان متفکران عثمانی قرن نوزدهم، احتمالا ولتر به همراه ژان ژاک روسو، از مشهورترین فیلسوفهای اروپایی بود. آثارش از سوی یک سری روشنفکر، دولتمرد و روزنامه نگار ترجمه و معرفی شده بود. مونیف پاشا (1830-1910) که در دوره عبدالحمید دوم وزیر آموزش و پرورش بود، احمد وقیف پاشا (1823 – 1891) که اثر "میکرومگا"ی ولتر را به ترکی ترجمه کرده بود، احمد میتهات افندی (1844 – 1912) که رومانی با نام "ولتر 20 ساله و یا اولین معاشقه" منتشر کرد و بشیر فوئاد (1852 – 1887) که به عنوان اولین پوزیتیویست و طبیعتگرای عثمانی شناخته میشود، در میان این متفکران جای دارند. در میان آنها، بشار فوئاد که در سنین جوانی خودکشی کرد، با کتاب 139 صفحه ای که در رابطه با فیلسوف فرانسوی نوشت، در راس افرادی است که ولتر را در محافل روشنفکر عثمانی معرفی کرده اند.

ولت فردی بود که به سنتهای جای گرفته و ریشه دوانده در آن دوره بی توجهی کرده و همه بتهای آن دوره را میشکست. این خصوصیت وی، نه تنها یک نوع تفکر مختص وی را، بلکه تخیل روشنفکران مسلمان قرن نوزدهم را نیز تحت تاثیر قرار داده بود. افکار ضد عثمانی و ضد اسلامی وی نیز در چهارچوب سیاسی – اجتماعی جای گرفته و بدین ترتیب به شکلی که سهلتر قابل شکل دهی میباشد، در آمده بود. حتی به عنوان مدافع محتاط اسلام، در مقابل پیش قضاوتیهای ریشه دار محافل دینی و روشنفکر اروپا، معرفی میشد. ناخشنودی وی از راهیابی اصول مسیحیت درنهادهای رسمی و دولتی و دفاع وی از فلسفه دئیزم، به شکل نتیجه ای طبیعی از مبارزه وی با قدرت پاپ و تعصب سکولاستیکی قلمداد میگردید. این امر، مسئله ای داخلی درمیان روشنفکران اروپایی بود. اسلام هدف این انتقادات نبود چرا که ساختار و تئوری متفاوت آن، تفهیم شده بود.

احمد متهات افندی، تئاتر مشهور ولتر با نام "تعصب و یا محمد پیغمبر" (Fanatisme, ou Mahomet le Prophete) را با دیدگاهی بسیار متفاوت در مقاله ای بسیار طولانی که در رابطه با ولتر نوشته است، تفسیر میکند. وی بر این باور است که این تئاتر، با دیدگاهی حقیرانه علیه اسلام و پیغمبر اسلام نوشته شده است ولی این تئاتر را به شکل حمله ای به اسلام مشاهده نمیکند. برعکس، بر این امر معتقد است که ولتر سخنان علیه اسلام را به عنوان تکنیکی ادبی برای انتقاد از دینداری غربی مورد استفاده قرار داده است. احمد متهات افندی اظهار میدارد که ولتر هر آنچه که نمیتواند علیه مسیحیت به زبان آورد، با عطف به اسلام، به زبان اورده است ولی هدف اصلی اش کلیسای کاتولیک بوده است. حقیقت اینکه ولتر این تئاتر را به پاپ ارائه کرده است نیز ثباتی است بر اینکه این تئاتر، پیغامهای مخفیانه ای را در بر دارد.

از سوی دیگر احمد میتهات با گفتن اینکه کسی خود را ولتر مسلمانان اعلام نکند، به نقطه جالب دیگری اشاره میکند، چرا که شرایط مسبب شهرت ولتر در اروپا، در جهان اسلام وجود ندارد. در اسلام نه مقامی چون پاپ وجود دارد و نه مرجعی چون تفتیش عقاید. جنگهای میان کاتولیکها و پروتستانها، قابل مقایسه با رابطه میان مسلمانان شیعه وسنی نیز نمیباشد. ولتر در اصل قصد دارد اروپای مسیحی را به نقطه ای که تمدن اسلامی به آن رسیده است، برساند: اعتقاد به پروردگار و اخلاق، بدون حمل بار دینی که به شکل سازمانی در آمده است و با استفاده کامل از عقل، دیدگاه، آزمایش، تفکر آزاد و تحقیقات علمی. ولتر در قرن نوزدهم برای یافتن راهی که ترکیبی از اعتقادی جدید با عقل، علم و اخلاق، جامعه و آزادی میباشد، مورد استفاده قرار گرفته است. ولی در جهان اسلام برای بازگشایی دوره ای روشنفکرانه و علمی، نیازی به تقلید از ولتر نمیباشد. اسلام نیازی به اصلاحات ندارد ولی مسلمانان نیازمند به روز رسانی خود میباشند. ولتری که به عنوان متفکری ایده آل در استانبول، قاهره و دمشق زندگی کرده است، به مسلمانان وظیفه اصلی شان را که هوشیاری است را خاطر نشان میکند.

احمد میتهات همانند بسیاری از معاصران چون نامک کمال و جمال الدین افغانی توسط فعالیتهای اروپاییان، عالمان و فیلسوفها، بر جهش کوانتمی معتقد است. هم اکنون آنچه که مسلمانان باید انجام دهند، دقت کامل بر تحولات اروپا و پذیرفتن دوباره سنتهای روشنفکرانه خودشان میباشد. به خوانندگانش اصرار کرده است تا علوم شرقی و غربی را بررسی کنند.

پرسیدن از مسلمانان که چرا یک ولتر ندارید، با پرسیدن از غربیان که چرا مولانا و یا ابن عربی ندارید، مشابه یکدیگر میباشد. حقیقت اینکه مسلمانان دارای یک ولتر نمیباشند، به معنای اینکه اطلاعی از استدلال انتقادی ندارند، نیست. همانگونه که نمیتوان گفت غربیان بدون داشتن مولانا، هیچ اطلاعی از عشق ندارند.

کسانیکه بر علوم اسلامی سنتی واقف میباشند، باید این عرفان جدید غربیان را بیاموزند و کسانی که فرهنگ و تفکر غربی را به طور کامل میشناسند، باید در خصوص میراث روشنفکران جهان اسلام خود را تقویت کنند. با نگاهی گسترده به جهان، در حالی که به سنتهای خود پایبند میباشند، باید این کار را انجام دهند. خود و میراث خود را بشناسید ولی برای یادگیری از دیگران نیز جلوگیری نکنید. مسلمانان در حالی که فکرشان مغشوش میباشد، بیش از اینکه در فکر یافتن یک ولتر باشند، باید این کار را انجام دهند.

بسیاری از روشنفکران عثمانی در قرن نوزدهم، اینطور فکر میکردند. مشاهده اینکه پس از یک قرن و نیم این مبحث هنوز هم پیشروی نکرده و هنزو هم در مدار اختلافات اشتباه حرکت میکند، تلخ و ناراحت کننده است. زمان آن رسیده است احتیاط نماییم و از تاریخ درس بگیریم.

 



خبرهای مرتبط