اشتباه استراتژیکی امریکا در دوستی با سازمان های تروریستی

مسئولان امریکایی سعی میکنند تا ارتباطشان با یک شبکه که از سوی سازمانهای خودشان نیز "تروریست" قلمداد میگردد را به شکلی متفاوت نشان دهند

931498
اشتباه استراتژیکی امریکا در دوستی با سازمان های تروریستی

دو هفته قبل، هیئتی متشکل از مسئولان امریکایی، برای انجام مذاکرات با سیاستمداران ترک، به آنکارا آمدند. علی رغم تمرکز بالای طرفین به این جلسات، چنین مشاهده میشود که تنها نتیجه به دست آمده از آن، تاسیس مکانیزم دیالوگ مستقیم طی ماه آینده، که با هدف کاهش دشواری برقراری ارتباط میان دو طرف انجام خواهد گردید، میباشد.

چنین به نظر می رسد که به غیر از این تحول، دیگر مسائل موجود، به همان شکلی که طی چهار سال اخیر ادامه داشته است، باقی مانده است. مسئولان ترک، همکاری ایالات متحده امریکا با سازمان تروریستی پ ی د / ی پ گ را هر روز مورد انتقاد قرار میدهند، مسئولان امریکایی نیز در مقابل، سعی میکنند تا ارتباطشان با یک شبکه که از سوی سازمانهای خودشان نیز "تروریست" قلمداد میگردد را به شکلی متفاوت نشان داده، آنها را پست شمرده و یا با دادن پاسخهایی جسته و گریخته، موضوع مورد بحث را تغییر دهند.

دیگر مسئولان امریکایی و حتی CIA، این حقیقت را که پ ی د، شاخه ای از پ ک ک میباشد را اقرار کرده اند. ولی سخنگویان ایالات متحده امریکا و یا برخی دیگر از مسئولان این کشور، از انتقادهای مسئولان ترک در رابطه با وجود یک اتفاق میان ایالات متحده امریکا با پ ی د / پ ک ک، تعجب کرده و حتی به شکلی که گویی از این امر عصبانی هستند، رفتار نموده اند. در حالی که خشم عموم علیه ایالات متحده امریکا در ترکیه افزایش می یابد و عدم اعتماد ترکیه به حسن نیت امریکا، عمیقتر میگردد، امریکاییها تنها تُنِ صدایشان را به شکلی که گویی "عصبانی" و یا "خسته" میباشند، تغییر میدهند. آنها رسانه های ترک و یا "آدمکهای چوبی" را متهم به نتایجی که از سیاستهای نادرست خودشان به میان آمده است، مینمایند.

 

پ ی د / پ ک ک، تهدیدی بر تمامیت ارضی ترکیه میباشد

تصمیم ایالات متحده امریکا برای همکاری با پ ی د / پ ک ک  و پس از آن نیز برقراری رابطه کاری و نظامی با آنها، از سال 2014 آغاز شده است. این تصمیم هنگامی که داعش به روژاوا، منطقه ای در شمال سوریه که در مرز ترکیه واقع شده است، حمله کرد، گرفته شد. حکومت ترکیه در آن دوره، حتی به شبه نظامیان مسلح حکومت منطقه ای کرد شمال عراق اجازه داده بود که برای ورود به روژاوا از ترکیه عبور نمایند.

آنچه که مسئولان حکومت اوباما نمیتوانستند درک کنند، این بود که ایجاد ارتباط با پ ی د / پ ک ک، یکی از اساسی ترین پایه های اتحاد میان ترکیه و امریکا را به لرزه درخواهد آورد و با نگاهی واقع بینانه، میتوان مشاهده کرد که با انتخاب یک مشاور ارشد سیاست خارجی که تنها 30 سال و اندی سن داشته و تنها در عالم رمان و داستان سیر میکند (بن رودس)، همین نتیجه به دست می آمد.

یکی از مهمترین پایه های اساسی این اتحاد، همانگونه که برخی عالمان علوم سیاسی ترکیه ابراز میکنند، احساس نیاز دیرینه به یک "تعادل برون مرزی" میباشد. از اواخر قرن نوزدهم به بعد، یکی از مهمترین نگرانیهای امپراتوری عثمانی و مسئولان جمهوری ترکیه، یافتن متحدی قدرتمند که بسان"موج شکنی" در مقابل تهدیدات وارده به حاکمیت عثمانی و جمهوری ترک بوده و خود نیز تهدیدی علیه انها محسوب نشود، بوده است.

ترکیه یک چنین متحدی را در حین جنگ جهانی دوم و در خود ایالات متحده امریکا یافت. مسئولان امریکایی نیز تا سال 1946 که متوجه شدند اتحاد جماهیر شوروری قابل اعتماد نبوده و به زودی مبارزه ای سیاسی و طولانی مدت با انها آغاز خواهد شد، برقراری اتحاد با ترکیه را نپذیرفتند. ترکیه که با اتحاد جماهیر شوروی همسایه بود، یک "متحد خط مقدم" برای امریکا محسوب میشد. در این میان  ایالات متحده امریکا نیز ارتش ترکیه که در وضعیتی تخریب شده بود را برپا نگاه داشته و آن را مدرنیزه میکرد. گرچه طی جنگ سرد، تعداد زیادی از سربازان و مسئولان امریکایی در ترکیه بودند ولی تهدیدی که از سوی اتحاد جماهیر شوروی در میان بود و منافع متقابل کاملا واضح با ایالات متحده امریکا، نگرانیهای ترکیه را خاموش کرد.

این وضعیت، پس از اتمام جنگ سرد، پایان نیافت. روسیه که گرچه برای مدت زمانی کوتاه تضعیف شده بود، ولی همانگونه که در 3 قرن گذشته به وضوح مشاهده شده بود، به تهدید حاکمیت ترکیه برای مدتی طولانی ادامه میداد. و هر چقدر که ایالات متحده امریکا به دخالت در درگیریهای منطقه ای به شکلی عمیقتر ادامه میداد، تاسیسات و امکانات نظامی اش در ترکیه، بیشتر به شکل عنصری حیاتی تبدیل میشد.

 

سال 2014، نقطه عطف بود

از اواخر سال 2014 بدین طرف، وضعیت تغییر کرد. بخصوص اگر به این مورد از جهت موجودیتی که مسکو در سوریه ای تخریب شده در نتیجه جنگ (به دلیل بی کفایتی حکومت اوباما) تاسیس کرده بود، نظر افکنیم، میتوان دید که تهدید روسیه، بدون شک ادامه داشت. ولی ترجیح حکومت اوباما در خصوص ایجاد یک اتحاد با پ ی د / پ ک ک، به معنای متحد شدن با نیرویی که همه تلاشش تهدید تمامیت ارضی ترکیه میباشد، بود. یعنی حکومت اوباما، حمایت از تهدیدی علیه ترکیه را انتخاب کرده بود.

اگر از نقطه ای که ترکیه در آن میباشد به این امر نظر افکنیم، شراکت ایالات متحده امریکا با پ ی د / پ ک ک، ادامه رابطه ای استراتژیکی با واشنگتن را نیز تضعیف میکند چرا که ایالات متحده امریکا، به خودی خود، تبدیل شدن به تهدیدی استراتژیکی را ترجیح داده است. چگونگی انجام یک چنین اشتباهی از سوی ایالات متحده امریکا نیز کاری است که باید به تاریخدانان واگذار کرد. ما تنها میتوانیم حدس بزنیم که: دلایل اصلی انتخاب مسیر نادرست از سوی ایالات متحده امریکا، انجام سیاستهایی بدون دانش و اطلاعات، سیاستهایی بر پایه اطلاعات نادرست و بی کفایتی میباشد و همچنین بی میلی که ایالات متحده امریکا در رابطه با اعتماد به متحدانش در منطقه (در راس ترکیه) از خود نشان میدهد، است.

 

گولن، تهدیدی بر حاکمیت ترک

متاسفانه ترجیحهای ناموفق ایالات متحده امریکا در رابطه با برقراری اتحاد، تنها با مسئله پ ک ک محدود نمیباشد. از ماه دسامبر سال 2013 به بعد، کسانی که در پی نزدیک شدن به سیاست داخلی ترکیه به شکلی بی طرف بودند، متوجه شدند که فرقه فتح الله گولن، تهدیدی علیه دموکراسی ترکیه میباشد. اقدام به کودتای نافرجام در ماه جولای 2016، - استفاده از برخی واحدهای ارتش ترکیه از سوی طرفداران گولن در اقدام به کودتا - به عنصر تهدیدی که در میان بود، خشونت و جنایت را نیز افزود. به بیانی دیگر، شبکه گولن، به عنوان تهدیدی کاملا مستقیم و حاوی خشونت علیه جامعه ترک و رهبری سیاسی ترکیه که به شکلی دموکراتیک انتخاب شده است، میباشد.

همانگونه که واقف هستیم، گولن از سال 1999 تاکنون، در ایالات متحده امریکا زندگی میکند. این نیز نشان میدهد که ایالات متحده امریکا نه تنها با سازمان تروریستی پ ی د / پ ک ک که تهدیدی علیه حاکمیت ترک میباشد همکاری میکند، بلکه از تهدیدی دیگر (گولن) نیز حمایت میکند. و علی رغم این حقیقت، ایالات متحده امریکا، برای استرداد فتح الله گولن به ترکیه، هیچ گام ملموسی برنداشته است.

این موضوع دارای بعد دیگری نیز هست که از نظر منطقی قابل ارزیابی است. اگر ایالات متحده امریکا با تهدیدی علیه حاکمیت ترکیه، همکاری میکند و از تهدیدی دیگر نیز میزبانی و حمایت مینماید، آیا موجودیت نظامی این کشور در ترکیه، تهدیدی علیه ترکیه قلمداد نخواهد شد؟ شخصا دوست داشتم که بگویم اینگونه نیست ولی من سیاستمداری از منطقه انتخابات و یا مسئول زندگی و رفاه اشخاصی که رای میدهند، نیستم. حوادث 5 سال اخیر هم از جبهه غیر نظامی و هم از جبهه نظامی، موجب گردید تا موضوع چگونگی موجودیت نظامی ایالات متحده امریکا در کشور برای مسئولان ترک، به شکلی پیچیده در آید.

 

اگر خود را برای لحظه ای جای مسئولان ترک بگذاریم، میبینیم که حوادث اخیر و سناریوهای احتمالی آینده اش، موجب میگردد تا نیروهای مستقر ایالات متحده امریکا در ترکیه را تهدیدی علیه حاکمیت ترکیه قلمداد کنیم. این نیز، وضعیت 70 سال اخیر، یعنی سناریوی اینکه نیروهای ایالات متحده امریکا ضامن حاکمیت ترک است را اساسا تغییر میدهد. هنگامی که انسان به این نتیجه میرسد و حوادث و اتفاقاتی که او را به این نتیجه می رساند را کاملا درک میکند، میتواند سیاستمداران ترک (و شهروندان ترک) را بهتر درک کند که چرا اینقدر عمیق در مقابل ایالات متحده امریکا احساس ناامنی کرده و به رفتارهای این کشور در دوره های اخیر، تا این حد با خشمگینی و عصبانیت واکنش نشان میدهند.

 

دیدگاه استراتژیکی متغیر

اگر ایالات متحده امریکا با هر دوی پ ی د / پ ک ک و فرقه فتح الله گولن تهدیدی برای حاکمیت ترکیه محسوب شود، میتوان گفت که دیگر "متعادل کننده برون مرزی" که ترکیه 75 سال قبل آن را یافته بود، نمیباشد. به جای آن، ایالات متحده امریکا دیگر به سوی بخش "تهدید مستقیم" که طی قرن نوزدهم، انگلستان و فرانسه وارد آن شده و روسیه نیز طی سه قرن گذشته در آن جای گرفته است، گام مینهد. این بازیگران در گذشته، مشغول کندن بخشهایی از عثمانی بودند.

ایالات متحده امریکا که از یک گروه شبه نظامی مسلح که قصد گرفتن بخشهایی از جمهوری ترکیه را دارد، حمایت میکند و یک شبکه دینی را که با اعمال خشونت قصد نفوذ بر سازمانهای دولتی ترک را داشته است را پناه میدهد، باید بداند که دیگر در چشم ترکها، با انگلستان، فرانسه و روسیه قرن نوزدهم، متفاوت نمیباشد.  به همین دلیل سیاستمداران ترک به عنوان نمایندگانی که از طرق دموکراتیک انتخاب شده اند و در قبال شهروندانشان مسئول میباشند، یا باید در جستجوی "متعادل کننده برون مرزی" دیگری باشند و یا همه مسائل را تحت کنترل و مسئولیت خود بگیرند.

به عنوان مثال، فعالیتهای دولت ترکیه برای مکفی بودن خودش در توسعه سلاحهای مدرن طی 10 سال اخیر، تلاشی بسیار جدی محسوب میشود. هفته گذشته، نیروهای مسلح ترکیه اعلام داشت که به زودی خودروهای مسلح بدون سرنشین ملی، برای استفاده در عملیات پاکسازی پ ی د / پ ک ک از عفرین، مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

از قرن نوزدهم تا کنون، ترکیه و دولت عثمانی نه تنها از نظر تسلیحات، بلکه از نظر آموزش تکنیک و تاکتیک نیز، در حد بالایی نیازمند و وابسته به نیروهای خارجی بوده اند. ولی در عملیاتهای اخیر، یعنی هم در سپر فرات و هم در شاخه زیتون، سلاحهایی چون درونهای مسلح که تقریبا ساخت همه آن، از سوی ترکیه انجام گردیده است، مورد استفاده قرار گرفت.

ولی مهمتر از این، باید گفت این عملیاتها که حملاتی تهاجمی که با دقت طراحی شده و به مورد اجرا گذاشته شده اند، میباشند، نه تنها بسیار موثر بوده اند، بلکه از کشته شدن غیر نظامیان، در سطح بسیار بالایی جلوگیری کرده اند. یعنی سربازان، طراحان و افسران ترک، در خصوص جنگهای ضد شورش و همچنین جنگهای شهری، روشهایی که حتی امریکا نیز به مورد اجرا نگذاشته است را طراحی میکنند. و پس از پایان جنگ، ماموران کمکهای ترکیه برای تاسیس دوباره زندگی مردم و جوامع محلی، سریعا وارد عمل میشوند. به طور کلی، وابستگی ترکها به خارجیان در خصوص اسلحه، تکنولوژی و تاکتیکها، به سرعت کاهش می یابد.

در اینجا باید تاکید نمایم که هم حکومت فعلی و هم حکومت سابق ایالات متحده امریکا، با انتخاب این راه، مسئولان نظامی و غیر نظامی ترکیه را به حرکت در این سو، سوق داده اند. مسئولان ایالات متحده امریکا، اگر قصد دارند تا شهروندان و سیاستمداران ترک را بر این امر که هنوز هم مورد اطمینان بوده و تهدیدی علیه حاکمیت ترک محسوب نمیگردند.

 

آدم مک کونل

ترجمه انگلیسی به ترکی: عمر چولاک اوغلو



خبرهای مرتبط