نگاهی به مشکلات اروپا

در حال حاضر اروپا، بطور بالقوه روبرو با امواجی از پوپولیسم و فرصت طلبی مخرب و عنادگونه سیاسی است که می تواند در بستر اغتشاشات منطقه ای و نا امنی جهانی بخصوص در زمینه ضدیت با مهاجرین خود را متظاهر کند.

624905
نگاهی به مشکلات اروپا

به تحلیلی که از سوی ابراهیم کالین سخنگوی نهاد ریاست جمهوری ترکیه با عنوان مشکلات اروپا نوشته شده است توجه فرمایید:

"همراه با زنجیره ای از انتخابات ملی و محلی که در سال 2017 در اروپا برگزار خواهد شد، سیاست اروپا نیز در حال تعمیق تردیدهای درونی خود بوده و به نظر میرسد که در این قاره باستانی، ضدیت با مهاجرین، اسلام هراسی و بیگانه ستیزی گستاخانه تر خواهد شد. "

 

در حال حاضر اروپا، بطور بالقوه روبرو با امواجی از پوپولیسم و فرصت طلبی مخرب و عنادگونه سیاسی است که می تواند در بستر اغتشاشات منطقه ای و نا امنی جهانی بخصوص در زمینه ضدیت با مهاجرین خود را متظاهر کند. این روند پس از وقوع پدیده برگزیت (Brexit)، اندیشه اروپایی را مورد تهدید قرار داده و فرایند تضعیف اتحادیه اروپا را رقم خواهد زد.

در این میان همراه با  زنجیره ای از انتخابات ملی و محلی که در سال 2017 در اروپا برگزار خواهد شد، سیاست اروپا نیز در حال تعمیق تردیدهای درونی خود بوده و به نظر میرسد که در این قاره باستانی، ضدیت با مهاجرین، اسلام هراسی و بیگانه ستیزی گستاخانه تر خواهد شد.

اگر اروپا قصد دارد تا در خانه خود نیرومند و در سطح جهان شایسته دقت و توجه باقی بماند، رهبران اروپایی می بایست ارزیابیهایی عاقلانه ای از اوضاع به عمل بیاورند.

آنهایی که از نگرانیهای جدی ای در زمینه نژادپرستی نوین و فرصت طلبی سیاسی برخوردار هستند با مشاهده پیروزی "الکساندر وان در بلن"، رهبر حزب سبزها در انتخابات ریاست جمهوری اتریش بر "نوربرت هوفر" رهبر راست گرایان افراطی در این کشور احساس آرامش کردند و اندکی تسکین یافتند.

هوفر علاوه بر اینکه به گونه ای اشکار، اظهاراتی نژادپرستانه در قبال ترکها و مسلمین بیان می کند اقدام به ایجاد تردید در قبال اتحادیه اروپا کرده و حتی در مقطعی اعلام نموده که شبیه رفراندوم بریتانیا که منجر به "برگزیت" شد را در اتریش برگزار خواهد کرد.

اگر هوفر می توانست در انتخابات اتریش پیروز شود عنوان نخستین رهبر راست گرای افراطی و اسلام هراس را در یکی از کشورهای مهم  در قاره اروپا کسب می کرد. این درست است که هوفر شکست خورده است اما پندار وی در میان بخش عمده ای از جامعه اتریش زنده است. وی نه تنها مخالف عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بود بلکه در عین حال با سفر و اقامت ترکها و مسلمین در اتریش نیز مخالف بود. متاسفانه این رویکرد سیاسی در بسیاری از کشورهای اروپایی مشاهده می شود و رفته رفته نیز دامنه دارتر می گردد.  این در حالی است که مواضع خصمانه حکومت کنونی وین در قبال ترکیه و مسلمین همچنان ادامه دارد.

نتایج انتخابات اتریش نشان داد که استفاده سیاسی از ترکیه، مهاجرین و مسلمین در اروپا و اتهام زنی به آنان در استانه رفتن بر سر صندوقهای رای همیشه کارساز نیست و به این ترتیب در این خصوص بارقه هایی از امید برانگیخته شد.

همین امر می تواند باعث شود تا در اروپا برخیها قادر به دیدن حقایق به همانگونه که هست شوند: منوط کردن راه حل مسائل پیچیده به پدیده های تک علتی و نشان دادن گروهی از انسانها به عنوان منشاء همه گناهها و نابسامانیها، ممکن است در مدت کوتاهی نتایجی را به همراه بیاورد اما در درازمدت چنین چیزی مفید فایده نبوده و فاقد جوابهای لازم خواهد بود.

اگر راست گرایان افراطی در اروپا به دنبال کسب منفعت از طریق ارایه تعریفی نادرست از جایگاه شهروندان عادی هستند و درصدد ایجاد ذهنیت و تعصب کور در اذهان عمومی در قبال گروهی از انسانها میباشند، آنان تنها موفق به گسترش ناامیدی، تشدید سردرگمی و تعمیق حقد و کینه شده و بعبارتی دیگر در حل و فصل مسائل اروپا ناموفق خواهند بود.

به نظر میرسد که در انتخابات فرانسه که سال اینده برگزار خواهد شد قادر به مشاهده اوضاع مشابهی خواهیم داد. جبهه ملی به رهبری ژان ماری لوپن موفق به گسترش شعاع مردمی خود در چند سال اخیر شده است. انتظار می رود که این حزب در انتخابات سال 2017 رقیب مهمی برای مقام ریاست جمهوری فرانسه محسوب شود. فرانسوا اولاند اعلام کرده که در انتخابات سال اینده نامزد نخواهد شد. این در حالی است که نظرسنجیها نشان می دهد که سوسیالیستها به دلیل عملکرد پایینشان محبوبیت خود را از دست داده اند. همچنین روشن نیست که فرانسوا فیلو نامزد حزب جمهوریخواه فرانسه به این تحولات چه واکنشی نشان خواهد داد.

اما انچه که قطعی است این است که مواردی چون واکنش شدید به مهاجرین، ضدیت با جهانی سازی و مخالفت با ترکیه و مسلمانان، تبدیل به بخشهای جدایی ناپذیری از انتخابات فرانسه در سال 2017 خواهد شد. البته این احتمال اندک است که فرانسه نیز به دنبال چیزی شبیه برگزیت برود و پیوندهای خود را با اتحادیه اروپا قطع کند. اما مسائل مزمنی چون انتگراسیون، اسلام هراسی، افراطی گری و بیکاری و تاکید فرانسه بر روی هویت خود، بر جامعه و سیاست این کشور سایه افکنده است.

اجتماع و سیاست آلمان نیز با مسائلی چون مسائل فرانسه در انتخابات سال 2017 روبرو خواهد بود. آنگلا مرکل که نیرومندترین رهبر آلمان و اروپا است حتی در صورت بالا بودن شانس انتخابش با مسائل مختلفی چون ضدیت با مهاجرین و افزایش ضعفهای اقتصادی در اروپا رودررو خواهد شد.  این در حالی است که به رغم تلاشها و موفقیتهای خوب خانم مرکل در زمینه متوقف کردن روند مهاجرت به اروپا، وی مجبور به پذیرش شکست در انتخابات محلی آلمان شده است.

در روزهای اخیر شاهد انتخابات اصلاح قانون اساسی در کشور مهمی چون ایتالیا بودیم که نتیجه آن شکست ماتئو رنزی نخست وزیر این کشور و پیروزی مخالفین بود و همین رویداد قادر است تا بر عمق بی ثباتی در اروپا بیفزاید. با توجه به اینکه حکومتهای ایتالیا پشت سر هم سقوط می کنند و این کشور از پتانسیل بی ثباتی سیاسی بالایی برخوردار است و از جنگ جهانی دوم به این سو ایتالیا دارای 64 حکومت بوده است، می توان گفت که بار دیگر ایتالیا شاهد بحران سیاسی ای خواهد گردید که این رخداد می تواند بر بحرانهای سیاسی و اقتصادی اروپا نیز تاثیری منفی داشته باشد.

 

تاثیر اوضاع سیاسی بغرنج اروپا بر مناسبات ترکیه با اتحادیه اروپا امری طبیعی است. این در حالی است که فقدان حمایت از ترکیه در مبارزه با تروریسم و انجام یک بازی زهرآگین نیز سبب شده تا تفاوتهای موجود عمیقتر شود.

عدم توجه واقعی به مسائل امنیتی ترکیه که از نقشی کلیدی در تامین امنیت اروپا برخوردار است در حال پرورش دادن یک حس بی اعتمادی عمیقی است. از طرفی دیگر روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا که بگونه ای باورنکردنی آهسته است و عموما با تاخیر بسیار همراه می باشد اینده نامعلومی را وعده می دهد. ناکامی اروپا در برخورد معقول با مهاجرین نیز سبب بروز تنش در روابط با ترکیه شده است.

همچنین اقدامات سیاستمداران مسئولیت ناپذیر اروپایی در غیر خودی دانستن اردوغان به عنوان رییس جمهوری ترکیه نیز بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. برای خروج از این بن بست، لازم است تا اولویتهای خود را به صورتی صحیح مورد دقت قرار دهیم  و این حقیقت را متوجه شویم که میزان تحقق امنیت و رفاه مشترک ما متناسب با سطح همکاریهای مشترکمان خواهد بود. در دورانی که وابستگیهای دوسویه در حال افزایش است و مسائل مشترک پیش روی همه وجود دارد میبایست فضایی ایجاد شود که هر دو طرف را نیرومند می کند.

 در چنین شرایطی، بازیهایی که برنده ندارد مردود دانسته خواهند شد. به این ترتیب اروپا نباید خود را قربانی راست گرایی افراطی و نژادپرستی کند بلکه باید برای حل مسائل خود جریان اصلی سیاسی را مورد توجه قرار دهد. گشوده شدن صفحه ای جدید در روابط میان ترکیه و اتحادیه اروپا، می تواند این روند را تسریع کند و فوایدی به همراه بیاورد.

یه عنوان مثال پیوند داده شدن ویزای شنگن به ترکیه قادر است تا فضای جدیدی از شراکت را با خود به همراه بیاورد. در اصل این حقی است که باید مدتها پیش به شهروندان ترکیه داده می شد. گام مهم دیگری که باید اتحادیه اروپا بردارد پایبندی به تعهدات خود در مورد مهاجرین است و این اتحادیه می باید در این مورد بخشی از بار مسئولیتی را که به تمامی بر عهده ترکیه قرار داده شده است را بر دوش بگیرد.

و نهایت اینکه اگر اتحادیه اروپا مسائل امنیتی ترکیه در قبل و بعد از اقدام به کودتای 15 جولای را بفهمد این فهم خواهد توانست تا در نرمش فضای دشمنانه کنونی در قبال ترکیه موثر واقع شود.  بی تردید خصومت علیه ترکیه که منشاء ان از سیاستهای پوپولیستی است بیش از ترکیه به ضرر اروپا تمام خواهد شد.

ترجمه فرزاد صمدلی



خبرهای مرتبط