زمان مناسب برای برداشتن گامهای عملی در مورد قره باغ فرارسیده است

در ماههای اخیر بر شدت تنشهای موجود در جبهه قره باغ اشغالی افزوده شده است

332856
زمان مناسب برای برداشتن گامهای عملی در مورد قره باغ فرارسیده است

 

در حالیکه منطقه خاورمیانه شاهد تشدید درگیریها است، در جبهه آذربایجان و ارمنستان نیز تنشهای موجود از روندی صعودی برخوردار شده است.

جمیل دوغاچ کارشناس بخش روابط بین الملل دانشگاه آتاتورک به ارزیابی تحولات اخیر در جبهه آذربایجان و ارمنستان و مسئله قره باغ اشغالی خواهد پرداخت.

در حالیکه چشم محافل سیاسی و توجه مراکز خبری دنیا به بحرانهای پیدرپی خاورمیانه معطوف شده است منطقه قفقاز شاهد افزایش درگیریها در جبهه قره باغ میان آذربایجان و ارمنستان است. گرچه حکومتهای باکو و ایروان علیه یکدیگر اعلام جنگ نداده اند اما در خط جبهه دو کشور درگیریها به تناوب ادامه دارد و گهگاه اخباری از شهادت نیروهای آذربایجانی و یا هلاکت اشغالگران ارمنی منتشر می شود.
به دنبال تحولات سالهای آخر حیات اتحاد جماهیر شوروی و اغاز حملات خونین ارامنه علیه مردم بی دفاع اذربایجان، از سال ۱۹۹۳ حدود یک پنجم از اراضی جمهوری آذربایجان در اشغال نیروهای ارمنی قرار دارد. بر همگان معلوم است که در شکل گیری و همچنین تداوم اشغال اراضی آذربایجان توسط ارمنستان، روسها نقش مهمی ایفاء کرده اند.
از سه رییس هم ردیف گروه مینسک که مامور حل و فصل بحران قره باغ هستند روسای فرانسوی و امریکایی به غیر از رییس روس، بر این باورند که اراضی آذربایجان از سوی ارامنه اشغال شده است. به رغم این مسئله، این دو رییس نیز نظر مساعدی نسبت به تلاش نظامی آذربایجان برای بازپسگیری اراضی اشغالی خود ندارند. آنها نیز تحت فشار لابی ارمنی تمایل دارند که روند حل و فصل مسئله قره باغ را همچنان در وضعیت تعلیق نگه دارند. چراکه در فضای سیاسی موجود جامعه جهانی، قره باغ نمی تواند به عنوان یک آتو توسط غرب و علیه روسیه بکار گرفته شود!
دکتر یالچین ساری کایا، رییس مرکز تحقیقات استراتژیک دریای سیاه در گفتگو با کانال کیف ۱ جمهوری اوکراین در این خصوص اظهار داشته است: تمامی قره باغ کوهستانی، ۷ شهر مجاور ان و صدها روستای آذربایجانی در حال حاضر تحت اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار دارد. به همین دلیل نزدیک به یک میلیون شهروند آذربایجانی در داخل این کشور و از ۲۰ سال پیش متحمل رنج شدید آوارگی هستند. مشابه چنین وضعیتی در مورد گرجیهای تبعید شده از دو منطقه ابخازیا و اوستیا و نیز اوکراینیائیهای رانده شده از شبه جزیره کریمه و منطقه دومباش نیز دیده شده است. اما آنچه که در قره باغ اتفاق افتاده یک پاکسازی کامل و فاجعه بار قومی است. بگونه ایکه می توان گفت در حال حاضر در قره باغ اشغالی و در سراسر ارمنستان حتی یک آذربایجانی نیز باقی نمانده است.
در این میان ترکیه همواره از نقشی مدافع در برابر آذربایجان مسلمان و ترک نژاد و صد البته محق، برخوردار بوده است. سیاست درهای باز ترکیه در برابر ارمنستان که در سال ۲۰۰۹ شروع شد خواه ناخواه برخی تردیدها را در نزد آذربایجانیها ایجاد کرد. اما تحولات بعدی نشان داد که مناسبات میان ترکیه و آذربایجان به هیچ وجه قابل خدشه نیست و هیچ مسئله ای قادر به تحت الشعاع قرار دادن ان نخواهد بود. به این ترتیب نه تنها نگرانیهای باکو به طور کامل برطرف گردید بلکه امروزه می توان گفت که آذربایجان و ترکیه حقیقتا در قالب یک ملت با دو دولت در عرصه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی منطقه و جهان حضور دارند.
جمهوری آذربایجان که به صورت گسترده ای بر توان اقتصادی خود افزوده است در زمینه نظامی نیز برخوردار از حمایتهای جدی ترکیه می باشد. در حال حاضر ارتش آذربایجان از برتری بسیاری در برابر ارتش ارمنستان برخوردار است.
همراه با افزایش توان نظامی، آذربایجان از اهمیت حفظ روابط خوب با روسیه و کشورهای غربی آگاه است. در همین راستا اعلام عدم تمایل آذربایجان به عضویت در اتحادیه اروپا و پیمان دفاعی ناتو، برخی از نگرانیهای مقامات روسیه را در این خصوص رفع کرده است.
بی تردید تدوام بحران قره باغ تا مدتهای مدید به هیچ وجه ممکن نیست. ایا ممکن است که با توجه به این مسئله آذربایجان بصورت جدی وارد عمل شود؟ ایا حمله اذربایجان به قره باغ و تلاش برای ازاد سازی آن ممکن است همانند سال ۲۰۰۸ که روسیه را وارد عرصه دفاع از ابخازیا در برابر گرجستان نمود، حکومت مسکو را به سمت حکومت ایروان هل دهد و به دفاع نظامی از ان تشویق کند؟!
در جواب باید گفت که میان مسئله قره باغ و جنگ ۲۰۰۸ گرجستان با روسیه تفاوت بسیاری وجود دارد. در حال حاضر نظام خودخوانده، مافیایی و حتی تبهکار حاکم در قره باغ اشغالی را هیچ یک از دولتهای جهان و همچنین حکومت ایروان که با تمام توان در حال حمایت از ان است بصورت رسمی شناسایی نکرده و حتی احتمال آنرا بر زبان هم نمی توانند بیاورند.
حکومت ارمنستان که نگران است به عنوان اشغالگر در جامعه جهانی شناخته شود از یک سو می گوید که آذربایجان باید به صورت مستقیم با طرف ارمنی به گفتگو بنشیند و از سوی دیگر خود با در پیش گرفته سیاستی یک بام و دو هوا، به هنگام مذاکره در مورد مسئله قره باغ رودرروی طرف آذربایجانی مینشیند!
به نظر میرسد که روسیه و لابی ارمنی فعال در مسکو، به هیچوجه مایل به تحقق صلحی که منافعش را در قره باغ تامین نمی کند نیست.
اما نباید فراموش کرد که همیشه و همه جا روسیه قادر به تامین خواسته های خود نیست. به عنوان مثال امروزه حوادث اوکراین انگونه که روسیه می خواهد پیش نمی رود. مقاومت حکومت کیف در برابر تجزیه طلبان شرق اوکراین به خوبی موید ان است که حمایت غرب از اوکراین تبدیل به یک بازدارنده جدی در مقابل مطامع ارضی و سیاسی مسکو شده است.
در خاورمیانه نیز مخالفین اسد به رغم حمایتهای قاطع ایران و روسیه از حکومت دمشق، موفقیتهای بسیاری کسب کرده اند.
در چنین شرایطی که روسیه در جبهه های سوریه و اوکراین مشغول است شاید زمان ان رسیده باشد که آذربایجان در قره باغ در راستای اعاده حاکمیت خود گامهای بزرگ و محکمی بردارد.

مترجم: فرزاد صمدلی


برچسب ها:

خبرهای مرتبط