جنگ جهانی اول در خاورمیانه به پایان نرسیده است!

جنگ جهانی اول، نقطه اوج به اجرا گذاشته شدن سیاستهای کلاسیک امپریالیستی است

273589
جنگ جهانی اول در خاورمیانه به پایان نرسیده است!

ارایه خلاصه ای از جنگ جهانی اول که در رابطه با آن صدها کتاب و هزاران مقاله نوشته شده است امری بسیار سخت است. اما وقتی که پس از صد سال به این جنگ می نگریم می توانیم برخی شاخصه های بارز تاریخی و انسانی را در آن مشاهده کنیم.
همانگونه که می دانیم، این نبرد بسیار بزرگ در میان دو گروه دولتهای محور ائتلاف یعنی فرانسه، انگلستان، روسیه و آمریکا (از سال ۱۹۱۷) و دولتهای محور اتفاق یعنی آلمان،اطریش-مجارستان، امپراطوری عثمانی و بلغارستان رخ داده و با پیروزی محور ائتلاف به پایان رسیده است. این جنگ، سراسر جهان و بخصوص کشورهای درگیر در ان را به صورت فاحشی تحت تاثیر خود قرار داده است.
پیروزان جنگ جهانی اول پس از پایان ان اقدام به ارایه دکترین جدید برای دنیا کرده و شکست خوردگان نیز متعاقب تحمیل شدن توافق نامه های سنگین، با مصائب بیشتری روبرو گردیده اند. در یک بررسی کلی، سه ویژگی بسیار مهم را در رابطه با جنگ جهانی اول می توان بر شمرد:
براساس ویژگی نخست، جنگ جهانی اول، نقطه اوج به اجرا گذاشته شدن سیاستهای کلاسیک امپریالیستی است. در واقع در خلال قرن نوزدهم پس از اینکه برخی دولت- ملتهای اروپایی از رفتاری امپریالیستی برخوردار شدند، در ابتدای قرن بیستم برای کسب منافع بیشتر و یا حفظ وضع موجود، رودرروی هم قرار گرفتند. اما این جنگ صرفا کشورهای متخاصم را درگیر خود نکرد، بلکه دیگر کشورها و بخصوص امپراطوری عثمانی را نیز در خود فرو برد.
دوم اینکه این جنگ، به عهد امپرطوریهای سنتی خاتمه بخشید و نوعی جدیدی از ساختار دولت- ملتهای مبتنی بر قرن ۱۷ را رایج نمود. دو امپراطوری عثمانی و اطریش- مجارستان بیش از هر دولت دیگری از این روند جدید متاثر شده و اسیب دیدند. به نوعی که بخشهای بسیار بزرگی از قلمروی هر دو امپراطوری براساس خواست دولتهای پیروز جدا شده، یا در کشورهای پیروز ادغام شدند و یا در قوالب سیاسی جدیدی ظهور یافتند. در همین راستا پیدایش دولتهای جدید را می توان بیش از همه در منطقه خاورمیانه مشاهده کرد.
بعبارتی دیگر میتوان گفت که مرزهای مناطقی چون بین النهرین، افریقای شمالی، خاورمیانه و بالکان همه و همه محصول دگرگونیهای ژئوپولوتیک بعد از جنگ جهانی اول است.
سومین ویژگی جنگ جهانی دوم عدم حصول به موفقیت کامل در میان دولتهای امپریالیست است. بارزترین نمونه عدم توفیق این قدرتها در اجرایی کردن طرحهای امپریالیستی خود، مقاومت ترکیه در برابر آنان است. چراکه قصد قدرتهای پیروز اروپایی ایجاد کشورهای جعلی ارمنی، کرد و یونان در اراضی ترکیه امروزی بود.
ملت ترک که پس از فروپاشی امپراطوری جهان اقتدار عثمانی به حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود ادامه می داد در مبارزه ای بسیار مقتدرانه و سلحشورانه، بقای ملی خود را تحت دلاوریهای عساکر ترک و رهبریهای بی نظیر، فداکارانه و هوشمندانه مصطفی کمال آتاتورک تضمین کرد. به این ترتیب نقشه ایجاد کشورهای ارمنی، کرد و یونان در خاک ترکیه نقش بر آب شد و از همه مهمتر اینکه در ترکیه نظام بسیار مترقی جمهوری تاسیس گردید. این پیروزیها، بی تردید مدیون قهرمانی سربازان و شهروندان ملت ترک در نبرد سرنوشت ساز چاناک قلعه در سال ۱۹۱۵ است.
شنوندگان عزیز اکنون به ارزیابیهای پروفسور دکتر رمضان گوزن استاد رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه مارمارای ترکیه در این خصوص توجه فرمایید...
از این سه ویژگی بالا امروزه می توان درسهای فراوانی کسب کرد. نخست اینکه بخش مهمی از بحرانهایی که امروزه و یا حتی در خلال قرن بیستم در کشورهای عراق، سوریه و فلسطین مشاهده می شود ناشی از نتایج فاجعه بار جنگ جهانی اول است. بی تردید یکی از تجلیات تقسیم مرزهای خاورمیانه با خط کشهای امپریالیستی در عراق و سوریه، بروز تروریستهای داعش در منطقه است.
اوضاع متشنج منطقه نشان می دهد که جنگ جهانی اول هنوز در خاورمیانه به پایان نرسیده و در حال نشان دادن تظاهرات خونین خود است.
شرایط امروز منطقه خاورمیانه در مقایسه با ۱۰۰ سال پیش تغییرات بارزی داشته است. در جنگهای امروز خاورمیانه برخی از نیروهای محلی همانند نیروهای امپریالیست فرامرزی خاورمیانه از حضور بارزی برخوردار هستند.
البته این وضعیت جدید می تواند از یک سو به عنوان یک اتفاق مثبت نگریسته شود مبنی بر اینکه این خود دولتهای منطقه هستند که در حال شکل دادن به سرنوشت خاورمیانه می باشند. از سوی دیگر هم می تواند گفت که این وضعیت خود مسئله ای است که نشان دهنده درگیری و عدم تفاهم موجود در خاورمیانه می باشد. حتی این نگرانی وجود دارد که درگیریهای موجود به تخاصمات قومی و مذهبی فراگیر ختم شود. به عنوان مثال درگیری های میان داعش و حزب الله در سوریه می تواند جرقه های آغاز یک اتش سوزی بزرگ در خاورمیانه تلقی شود. منطقه خاورمیانه از ۱۰۰ سال پیش شاهد جنگ در فلسطین است. عراق از ۲۵ سال پیش و سوریه نیز از ۴ سال پیش در اتش جنگها مختلف می سوزند. این جنگها هیچ پیامد مثبتی برای خاورمیانه نداشته و این منطقه را بیش از پیش در فقر و نا امنی فرو برده است.
نتایج هزاران جنگ رخداده در طول تاریخ بشر و بخصوص تاثیرات جنگ جهانی اول نشان دهنده آن است که جنگها هیچ نتیجه سودبخشی به همراه نیاورده است. چراکه همانگونه که فون کلاوزویتس، نویسنده کتاب مشهور "درباره جنگ" نوشته است، جنگها آلت دست سیاستمداران هستند.

مترجم: فرزاد صمدلی 


برچسب ها:

خبرهای مرتبط