نظری به آجندای تورکیه وجهان٬ جمعه۲۱حمل سال۱۳۹۹

اپیدمی کرونا وعلامات دگرگونی جهان درمرحله پس ازکرونا

1399741
نظری به آجندای تورکیه وجهان٬ جمعه۲۱حمل سال۱۳۹۹

پاندمی نوع جدید ویروس کرونا مهمترین تحول قرن بیست و یکم است.

میتوان گفت که پاندمی نوع جدید ویروس کرونا یا کووید-۱۹، بدون تردید مهمترین تحول قرن بیست و یکم بوده است.

در حقیقت  این وضعیت باعث میشود تا اپیدمی کرونا سبب بروز یک دگرگونی در مقیاس جهانی شود. قابل توجه ترین احتمال،  تغییر در اوضاع نظام جهانی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که نظم جهانی جدید پدیدار خواهد شد و روشن است که نظم جهانی فعلی با فشار تغییر روبرو خواهد شد. البته شکی نیست که ما وارد یک روند جدید در مقیاس جهانی خواهیم شد. با این حال ، نمیتوان گفت که نظم جهانی پس از همه گیر شدن کرونا حتما با تغیرات اساسی روبروبوده و این یک امر اجتناب ناپذیر است. این شیوه در واقع بخشی از تحولات روانی ناشی از همه گیری مرض ویروس کرونا است. بنابراین سوال این است که چرا کرونا یک تغییر دهنده ساختاری در مقیاس جهانی نیست؟ برای پاسخ به این امر  باید به پدیده نظم جهانی و چگونگی تکامل آن توجه کرد. 

اکنون به ارزیابی دکتور مراد یشیل تاش از موسسه ستای تورکیه در این خصوص توجه فرمایید: 

 

وقتی به سیاست جهانی پنج قرن اخیر از دید جهانی نگاه میکنیم ، می بینیم که سه عنصر اساسی به چشم میخورد: توزیع قدرت ، سیاست اقتصادی و هنجارها و قوانین بین المللی. در حالی که توزیع قدرت مسیر اصلی رقابت (بزرگ) متقابل را تعیین میکند ، سیاست اقتصادی به طور مستقیم قوانین سیستم را تعیین میکند وهنجارهای بین المللی به طورمستقیم فرآیندهای جامعه پذیری بین المللی را شکل میدهند. به طور مثال درسیستمی که توزیع قدرت بین بیش ازسه کشورمشترک باشد، نظم جهانی چند قطبی میباشد، وقتی بین دو قدرت مشترک است، دو قطبی  بوده است ودرمواردی که دنیا یک بازیگر واحد داشته باشد ، تک قطبی است. به نظر میرسد که پویایی اصلی که امکان انتقال نظم جهانی از یک قطب به قطب دیگر را فراهم میکند، بیشترازطریق جنگ ممکن٬ امکان پذیر است.

درحالی که هر جنگ بزرگ باعث ایجاد توازن جدید در توزیع قدرت فعلی میشود، نظم جهانی پس از هر جنگ در راستای الگوی جدیدی بازسازی میشود. سیستم اقتصادی و هنجارهایی که هسته اصلی این الگو را تشکیل میدهد ، در اصل مواضع ، نقش ها و شیوه های عملکرد دیگران را در مقیاس جهانی تعیین میکند. درچنین شرایطی کشورهای جهان یا با سیستم سازگار میشوند ، یا با سیستم مخالفت میکنند ویا اینکه برای پیوستن به سیستم و بردن نفع از ان تلاش میکنند. برای آنکه نظم جهانی پس از اپیدمی کرونا با یک مورد جدید جایگزین شود ، این اپیدمی باید بتواند تغییری در توزیع قدرت امروز جهان ایجاد کند. همچنین در آن راستا، بازیگرانی که ساختار اقتصادی را کنترل میکنند باید تمهیدات ساختاری جدیدی را تحقق بخشند که باعث تغییر درمکانیزم عملکرد سیستم شده و زمینه ساز ایجاد رژیم های جدید جهانی در محور هنجارهای نوین شود. 

دیده میشود که نظم جهانی فعلی براساس تقسیم قدرت، بربرتری آمریکا استواراست، اما به رغم این موضوع جهان فعلی یک قطبی نیست. درسالهای اخیر، هیچ اختلال قابل توجهی درتوزیع قدرت رخ نداده است. بطور مثال، هیچ بازیگری که بتواند در ردیف  متوسط ​​قرار بگیرد و یا قادر به ایجاد تغییر در ردیف بندی قدرت شود و بدین ترتیب به موقعیت قدرت بزرگی دست یابد مشاهده نشده است. یا اینکه قدرتهای دارای قدرت بیشتر با افزایش قدرت مادی خود هنوز به موقعیت یک کشور ابرقدرت نرسیده اند. مهمتر از همه اینکه در وضعیت قدرت آمریكا تغییر فوق العاده ای وجود ندارد و بازیگرانی همچون چین نیز هنوز به وضعیت یک کشور ابر قدرت نرسیده اند. البته نمیتوان گفت که تغییرات بزرگ و کوچک در وضعیت قدرت همه بازیگران در مقیاس جهانی ماهیتی ایستا دارند. با این حال در سیستم جهانی و یا درزیرسیستم های منطقوی درون این سیستم بزرگ، هیچ تغییر ساختاری بزرگی تجربه نشده است. نمیتوان گفت داده های مربوط به پارامترهای قدرتی که در حال حاضر دردوران اپیدمی کرونا دراختیار داریم به اندازه ای کافی است که براساس آن بتوانیم بگوییم آیا تغییر بزرگی در توزیع قدرت جهانی و منطقه ای در مرحله پس ازکرونا ایجاد خواهد شد یا نخواهد شد. اگر احتمال بروز یک وضعیت جدید به دلیل شیوع کرونا در توزیع قدرت جهانی ضعیف باشد، میتوان گفت که اولین و مهمترین ستون نظم کنونی جهانی همچنان به بقای خود ادامه خواهد داد. دراین حالت، سطح دومی وسومی که باید به آنها نگاه کنیم اقتصاد و هنجارهای جهانی خواهد بود. در واقع میتوان از شیوه یی مشابه با اقتصاد نیز در این زمینه استفاده کرد. زیرا شاید اقتصاد بتواند در بین پارامترهای محاسبه قدرت کشورها مهمترین پارمتر باشد. 

داده های اقتصادی فعلی میگویند که توزیع قدرت جهانی با تغییر شدیدی روبرو نیست. اگر سناریوی بدتر (نه بدترین) اتفاق بیفتد ، پیش بینی میشود که ضررهایی كه اقتصاد جهانی پس از ویروس کرونا با آن روبرو خواهد شد ، تنها 5٪ از مجموع اقتصاد جهانی را شامل میشود. بنابراین ، تا زمانی که تحولات غیر منتظره اقتصادی رخ ندهد ، شکاف بزرگی در نظم فعلی اقتصادی جهانی رخ نخواهد داد. از سوی دیگر پذیرش ادعای تغییر هنجارهای جهانی (از قبیل اقتصادی و سیاسی) درمرحله یی پس ازکرونا امری قابل قبول نیست. اما آیا ممکن است اگر به رغم بعید بودن تغییر در توزیع قدرت، نظم جهانی جدیدی به جای نظم جهانی فعلی ظهور کند؟ پاسخ مثبت به این سؤال براحتی امکان پذیر نیست. با این وجود دلایل زیادی برای  پذیرش ادعای تغییر در مقیاس جهانی داریم. میتوانیم استدلال كنیم كه این تغییر از دگرگونی در زندگی روزمره تا فرآیندهای جامعه پذیری ما انسانها، از تغییر كاركردهای دولت  تا دگرگونی در بسیاری از مفاهیم مانند آزادی ، دموكراسی و ملی گرایی رخ خواهد داد.



اخبار مربوطه