شرق میانه از دیدگاه ترکیه -۲۳ - ۲۰۱۶/۰۶/۰۷

جنبش نهدا هفته گذشته دهمین کنگره خود را برگزار کرد

505680
شرق میانه از دیدگاه ترکیه  -۲۳ -   ۲۰۱۶/۰۶/۰۷

 

جنبش نهدا تونس به رهبری راشد غنوشی هفته گذشته دهمین کنگره خود را برگزار کرد. این کنگره  هم از نظر تاریخ خود و هم از نظر تاریخ سیاسی تونس حائز اهمیت فراوانی بود. در این کنگره در زمینه تبدیل به یک حزب سیاسی دموکرات مسلمان بجای یک جنبس سیاسی اسلام گرا تصمیم گیری شد.

تصمیم مذکور جنبش نهدا موجب واکنشهای متفاوتی شد. نهادهای تولید اندیشه و رسانه های غرب پایان اسلام گرایی را به صفت تسجیل آن از سوی اسلام گرایان ارزیابی کردند. نویسندگان اسلام گرا نیز تصمیم مذکور نهدا را مورد انتقاد قرار دادند. آنها این خبر را خارج شدن جنبش از مسیر خود قلمداد کردند.

و اما ارزیابی این وضعیت، موضوع بررسی اخذ این تصمیم در کدامین باب را ضروری می سازد. در غیراینصورت ارزیابیهای انجام یافته بیشتر از یک جنجال پا فراتر گذارده نمیتواند.

برای ارزیابی واقعی این حادثه لازم است که این موضوع را از سه جنبه مورد بررسی بدهیم.

برداشت اسلام سیاسی در سیستم بین المللی، چگونگی نگرش به اسلام سیاسی در توازنات خاومیانه و دینامیزم های داخلی تونس.

بعد ازپایان دوره جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق، اسلام سیاسی و یا اسلام گرایی جای کمونیزم را گرفت. به عبارت دیگر جهان غرب بجای کمونیزم، اسلام گرایی را بعنوان رقیب جدید خود مشاهده کرد. تهدید سبز بجای تهدید سرخ نشست. این وضعیت علی الخصوص بعد از حملات تروریستی 11 ام سپتامبر آشکارتر شد. هر قدر یکه در این تحول دقتها به مراکز طرفدار خشونت معطوف گردید، باز هم اسلام گرایی سیاسی در کل یک تشکل دگرسازی بود. این نیز موجب بی تفاوتی در مقابل سیاستهای اعمال فشار علیه تشکلات سیاسی اسلام گرا گردید.

شکست دردناک مصر و سوریه در جنگ اعراب و اسرائیل بسال 1967 ، بحران مشروعیت ملی گرایی عربی سوسیالیستی را بهمراه آورد. خلاء ناشی از این بحران را جبشهای اسلام گرا پر کرد. تشکیل یک پتانسیل مخالف جدی در نتیجه جنبشهای اسلام گرا درشرقمیانه، اعمال فشار رژیمهای اتوریتر منطقه بر روی این جنبشها را به میان آورد.

علاوه براین نشستن اسلام گرایی به جای کمونیزم، برای رژیمهای اتوریتر منطقه رانت سیاسی تامین کرد. موجودیت رژیمهای اتوریتر در منطقه، منحیث یک تیز ضروری  از نظر منافع ملی دولتهای غربی همواره بکار گرفته شد. انقلاب اسلامی ایران جنگ سرد جدیدی را در منطقه بهمراه آورد. بحران بین ایران و امریکا موجب شد تا موضع رژیمهای اتوریتر محافطه کار علیه اسلام گرایی سیاسی سخت تر گردد.

در نتیجه انتخابات آزاد که بعد از بهار عربی برگزار شد، کارایی احزاب اسلام گرا وضعیت را آشفته تر ساخت. برسر کار آمدن اخوان المسلمین در مصر در نتیجه انتخابات، از نظر رژیمهای اتوریتر، به مسئله مشروعیت ایدئولوژیکی شکل داد. انقلاب مصر و جنگ داخلی در لیبیا نیز در نتیجه مداخله به این برداشت تهدید، جوانه زد. جنبش نهدا در تونس تحت این شرایط تهدیدی برای موجودیت خود احساس کرده است.

استفاده سازمانهای طرفدار خشونت از بی ثباتی در منطقه نیز وضعیت قابل بررسی دیگری می باشد. در این چهارچوب سازمانهای تروریستی داعش و القاعده در برخی از مناطق کشورهای بی ثبات به حاکمیت دست یافته است. موجودیت این سازمانها موجب مخالفت با جنبش اسلام گرا گردیده  از این نظر علی الخصوص تونس در نقطه حساسی جای گرفته است. استفاده داعش و القاعده از خلاء اتوریته در لیبیا از این جهت حائز اهمیت می باشد. وجود جوانان تونسی در بین اعضای داعش جلب دقت می کند.

تونس قبل از بهار عربی، با اجرائیات لائیسیزم رادیکال مطرح می شد. در اولین انتخابات آزادی که بعد از فرار زین العابدین بن علی رئیس جمهور مخلوع از کشور برگزار شد، جنبش نهدا پیروز شده  و با دو حزب سیکولار ائتلاف تشکیل داد. در روند تدوین قانون اساسی، حساسیتهای اقشار سیکولار جامعه تا حد امکان مد نظر قرار داده شد. اما برغم این، اقشار سیکولار با بهانه قرار دادن جو خشونت فزاینده در کشور و سرمشق قرار دادن مصر، برعلیه جنبش نهدا به فعالیت پرداختند. در نتیجه این امر جنبش نهدا در انتخابات عمومی که در پایان سال 2014 برگزار گردید، به عنوان حزب دوم انتخاب شد. دور ماندن نهدا از ائتلاف نیز تهدیدات متوجه به این جنبش را کاهش داد. جدا شدن یک حزب بزرگ از حزب اقتدار نیز جنبش نهدا را مجددا بصورت یک گروه بزرگ در پارلمان در آورد. فقط نهدا ترجیح داد که شریک کوچک اقتدار باشد.

در حال حاضر رودررو ماندن تونس با مسائل اقتصادی، عنصر بی ثباتی جدی می باشد. تظاهرات ناشی از مسائل اقتصادی برای طرفداران بازگشت به رژیم  اتوریتر فرصت مناسبی ارائه می کند. تردیدی وجود ندارد که در صورت تاسیس مجدد یک رژیم اتوریتر، جنبش نهدا بزرگترین قربانی خواهد بود. تحت این شرایط نیز اقتدار اولویت نهدا نمی باشد.

موجودیت سازمانهای طرفدار خشونت در افریقای شمالی و الحاق تونسی ها به این سازمانها، تهدیدی برای امنیت این کشور تشکیل می دهد. موجودیت مسائل اقتصادی و تهدیدات امنیتی، روند موفقیت آمیز بازگشت را خدشه دار می سازد.

تصمیم اتخاذ شده در دهمین کنگره جنبش نهدا را باید در چهارچوب این سه باب مورد ارزیابی قرار داد. جنبش نهدا براین باور است که برعهده گرفتن وظیفه کاپیتانی کشتی تونس که سعی می کند در اقیانوس مواج و پرتلاطم خاورمیانه به پیش برود، جنجالی بیش نمی باشد. زیرا اقشاری که فکر می کنند برای پایان دادن به تلاطم ناگزیر نهدا از کشتی بپرد، هنوز هم قوی می باشند. و در هنگام اتخاذ این تصمیم، عنصر بین المللی وجود ندارد که از آن جلوگیری کند. نهدا سعی می کند با انجام جهش ها نشان بدهد که عنصر نجات دهنده کشتی می باشد. حتی در تلاش این است که ثابت بکند این کشتی نمی تواند بدون نهدا پابرجا بماند. برای همین نیز میسیون هایی را که بعنوان یک جنبش سیاسی و دینی برعهده گرفته است، ترک کرده و از سیاست حرفه ای تابعیت می کند. تونس می داند که تحت این شرایط، شکل گیری سیاست حرفه ای در نتیجه پایان روند سیکولار شدن حزب امکان پذیر می باشد. 



اخبار مربوطه