نظری به اجندای ترکیه وجهان ۱۲۵

286227
نظری به اجندای ترکیه وجهان   ۱۲۵


۱۲۵
۲۰۱۵-۰۵-۲۳

خاورمیانه امروز، نتیجه سیاستهای امپریالیستی انگلستان و فرانسه در سراسر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. حتی کلمه خاورمیانه نخستین بار در سال ۱۹۰۲ در اسناد انگلیسی ها مشاهده شده و به نوعی منعکس کننده سیاستهای زورمدارنه بریتانیا در این منطقه می باشد.
اما خاورمیانه در خلال جنگ سرد، متعاقب رقابتهای دو بلوک شرق و غرب و بخصوص شوروی و آمریکا شکل گرفت. پس از اتمام جنگ سرد، چین نیز کوشید تا در منطقه حساس خاورمیانه داخل گردد. در حال حاضر حکومت پکن با پشتگرمی به قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی اش در شورای امنیت، حضور خود را در خاورمیانه برجسته کرده است.
نمی توان به تحولات خاورمیانه صرفا از منظر قدرتهای خارجی نگریست و ریشه تمامی این مشکلات را بدون در نظر گرفتن مسائل داخلی مرتبط با عملکرد و توطئه های بیگانگان دانست. فراموش نکنیم که تمامی موفقیت کشورهای غربی در خارومیانه نتیجه ضعف حکومتهای محلی است. کشورهای غربی در خلال قرون هفدم و هجدهم در نتیجه انقلاب صنعتی و مدرنیزم نیرومندتر شدند و با قدرت بیشتری در دیگر قاره های جهان حضور یافتند. در ان زمان خاورمیانه نیز از جمله مناطقی بود که از حضور استعماری قدرتهای بزرگ مصون نماند.
درست در این ایام است که جهان غرب قویتر می شود و کشورهای اسلامی رفته رفته رو به ضعف می نهند. به همین دلیل است که می بایست در تضعیف نقش کشورهای خاورمیانه آکتورها و فاکتورهای محلی را مورد بررسی قرار دهیم.
می توان گفت که خاورمیانه در خلال قرون هفتم تا نوزدهم صرفا از جانب دینامیکهای منطقه ای شکل گرفته بود. در واقع در طی این مدت امویان، عباسیان، سلجوقیان، صفویان و عثمانیان به عنوان امپراطوریهای بزرگ جهان با قدرت نظامی و اندیشه خود، هم خاورمیانه را یکپارچه نگاه داشته و هم آنرا در برابر بیگانگان حفظ کرده بودند. بگونه ایکه در دوران این امپراطوریهای بزرگ، فلسفه و تمدن اسلامی به اوج خود رسید.
اکنون می باید این پرسش را پرسید که به چه دلیل قدرتهای عظیم منطقه خاورمیانه در خلال قرن نوزدهم رو به ضعف نهادند؟
اکنون دراین خصوص به ارزیابیهای پروفسور دکتر رمضان گوزن استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه مرمره یی ترکیه توجه فرمایید...

گئچیش:
بدون تردید این پرسشها هزاران بار پرسیده شده و صدها جواب دریافت کرده و در این خصوص هزاران کتاب نوشته شده است. اما همه این جوابها مبتنی بر دو نوع پاسخ هستند.
در حالیکه برخی بر ضرورت تداوم سنتهای گذشته و ادامه نظامهای سابق تاکید می کنند برخی دیگر بر اهمیت نو سازی و مدرنیزاسیون جوامع خاورمیانه تاکید می کنند.
اگرچه این تکثر آراء می تواند امری قابل پیش بینی و طبیعی باشد، اما در حال حاضر متاسفانه این تفاوت آراء بصورت رقابتهای شدید سیاسی در خاورمیانه مشاهده می شود و عاملی برای درگیری و اختلاف نیز شده است.
بعبارتی دیگر در خاورمیانه منافع اقتصادی، سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک در حال تصادم با یکدیگر هستند. سه کشور ترکیه، ایران و عربستان سعودی محور های عینی این تقسیم بندی هستند.
می توان گفت که هم اینک در خاورمیانه عقیده ای که قادر به تحت تاثیر قرار دادن تمام این منطقه باشد موجود نیست.
اسلام به عنوان دین اکثریت قریب به اتفاق مردمان این منطقه است. اما به دلیل عدم وجود یک مرکز واحد در خاورمیانه مسلمانان قادر به وحدت عمل نیستند.
سئوال اینجاست که ایا مسلمانان در منطقه خاورمیانه قادر به ایجاد منطقه متحدی همانند کشورهای اتحادیه اروپا پس از صدها سال جنگ و خونریزی هستند؟ شرایط امروز پاسخ به این سئوال را با مشکل مواجه کرده است.
اگر بخواهیم خاورمیانه ای متحد و عاری از مشکلات تاسیس کنیم باید به فاکتورهای ذیل توجه جدی داشته باشیم.
• چگونه می تواند به انقسام دینی، سیاسی و اقتصادی منطقه پایان داد؟
• نیرو های منطقه ای خاورمیانه می بایست واجد چه روابطی با قدرتهای جهانی باشند؟
• چگونه می توان در برابر سیاستهای امپریالیستی قدرتهای خارجی در منطقه ایستاد؟
• ملتهای کشورهای خارومیانه چگونه می توانند روند دمکراتیک کردن حکومتهای خود را شروع کنند؟
• مسائل اساسی منطقه چون جنگ اعراب و اسراییل و فاصله طبقاتی به چه صورتهایی قابل حل هستند؟

به نظر می رسد پاسخ این سئولات زمانی درست خواهد بود که در قالب یک مدل ویژه مورد بررسی قرار گیرند.

 

 


برچسب ها:

اخبار مربوطه