دلایل مخالفت ایران با گشایش کریدور زنگزور

ایران تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قره‌باغ را علاوه بر تهدیدی علیه منافع ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، تهدیدی نسبت به امنیت ملی این کشور نیز تفسیر می‌کند

2042975
دلایل مخالفت ایران با گشایش کریدور زنگزور

ایران تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قره‌باغ را علاوه بر یک تهدید علیه منافع میان مدت و بلند مدت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، تهدیدی نسبت به امنیت ملی این کشور نیز تفسیر می‌کند. به همین دلیل نیز تهران به تحولات اخیر قفقاز جنوبی واکنش‌های سیاسی و نظامی متفاوتی نشان داده است.

حکومت ایران براساس سیاست رسمی خود واکنش مثبتی نسبت به بازگشت حاکمیت قره‌باغ به آذربایجان داشته اما با ایجاد دالان زنگزور به منظور ایجاد ارتباط زمینی میان خاک اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان به شدت مخالفت می‌کند. از دست رفتن مزیت ارتباطی ایران در صورت افتتاح کریدور زنگزور و اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان یکی از دلایلی مخالفت تهران با ایجاد این دالان ارتباطی است.

- کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی ایران

ایجاد کریدور زنگزور ممکن است بر کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی ایران در سطح منطقه تاثیرگذار باشد. افتتاح چنین دالانی از سویی مزیت‌های ارتباطی زیادی برای ترکیه و کشورهای تُرک آسیای میانه و قفقاز خواهد داشت و این مساله نیز در نوبه خود می‌تواند اهمیت ارتباطی و ژئوپلیتیکی ایران برای کشورهای تُرک را تحت تاثیر قرار دهد.

احتمال عبور کریدور شرق-غرب از منطقه زنگزور که پیش‌بینی ‌می‌شود چین را به اروپا متصل نماید نیز ممکن است مزیت‌های ژئواستراتژیک ایران را نه تنها در منطقه بلکه در سطح جهانی با چالش مواجه کند. ایران از دهه 1990 میلادی همواره سعی داشته در مرکز مسیرهای مواصلاتی میان شرق و غرب قرار گیرد، اگرچه همواره به دلایل مختلف در عملیاتی کردن این مهم ناکام بوده است. ایران از دهه 1990 به دنبال ایجاد خط لوله گاز طبیعی پاکستان، هند و چین در شرق و دستیابی به بازار انرژی اروپا از طریق ترکیه در غرب بوده اما هر دوی این طرح‌ها به دلایل زیادی عملیاتی نشده‌اند.

از سوی دیگر، طی سال‌های اخیر پروژه صادرات گاز طبیعی و نفت ترکمنستان و قزاقستان از طریق خط لوله دریای خزر به آذربایجان، ترکیه و در نهایت اروپا به صورت جدی مطرح شده که این پروژه نیز با مخالفت ایران روبرو است. با در نظر گرفتن تمامی این مسائل مشخص می‌شود که با افتتاح دالان زنگزور احتمالا اهمیت اقتصادی و سیاسی ایران برای کشورهای تُرک به شدت کاهش خواهد یافت.

- جمعیت تُرک ایران

ایجاد دالان زنگزور بدون شک سطح همکاری در ابعاد مختلف میان کشورهای تُرک در آسیای میانه، قفقاز و آناتولی را افزایش خواهد داد. از سویی نیز بخش مهمی از جمعیت ایران را شهروندان تُرک‌ این کشور تشکیل می‌دهند و یکی از نگرانی‌های اصلی تهران نیز افزایش میل و رغبت شهروندان تُرک خود در آینده برای استفاده از مزیت‌های همگرایی بیشتر میان کشورهای تُرک است. به همین دلیل ایران دارای نگرانی‌ عمیقی نسبت به تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی خود در طولانی مدت است. مقامات ایرانی مزیت‌های ایجاد کریدور زنگزور برای جهان تُرک را تنها محدود به اقتصاد و تجارت تعبیر نمی‌کنند و نگرانی‌های ناشی از ضمیر ناخودآگاه خود در این زمینه را در برخی مواقع با اظهارات و اقدامات مختلف نشان می‌دهند.

مثلا محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران (15 بهمن 1398) طی سخنرانی در تهران با اشاره به سخنان دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا که خطاب به مقامات عربستان سعودی گفته بود؛ «شما بدون حمایت آمریکا، احتمالا دو هفته بیشتر دوام نمی‌آورید» اظهار داشت: «یکی از ملاک‌های قدرت یعنی اینکه کسی نتواند به ما بگوید که اگر من از شما حمایت نکنم، ظرف دو هفته تُرکی صحبت می‌کنید».

تُرک‌های آذربایجانی، قشقایی و ترکمن در شمال غرب، جنوب و شمال ایران زندگی می‌کنند و جمعیت آنها حتی بیشتر از جمعیت بسیاری از کشورهای مستقل تُرکی است. ایران تا 100 سال پیش به مدت قرن‌ها توسط دولت‌ها و خاندان‌های تُرک اداره می‌شد و چنین واقعیت‌هایی در برخی مواقع موجبات نگرانی عمیق حکومت ایران را فراهم آورده است. نباید فراموش کرد که تُرک‌های ایران طی قرن گذشته در چندین دوره مانند جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و حتی پس از انقلاب 1357 تلاش‌های متعددی به منظور تشکیل دولتی جدید یا خودمختار انجام داده‌اند.

ایران از سویی نیز جزئی مهم و جدا نشدنی از تاریخ، فرهنگ و تمدن جهان تُرک طی هزاره اخیر بوده است. دولت ترکیه با در نظر گرفتن چنین واقعیاتی و به منظور بهره‌مندی ایران و همچنین شهروندان تُرک این کشور از مزیت‌های آتی تحولات سال‌های اخیر در قفقاز جنوبی، از ایران نیز برای مشارکت در سازوکار 3+3 پیشنهادی آنکارا، پس از جنگ دوم قره‌باغ، دعوت کرد. با اینحال واکنش‌ها، اظهارات و اقدامات مقامات ایرانی درباره تحولات مربوط به قفقاز جنوبی طی سال‌های اخیر بیشتر از آنکه در راستای همگرایی بیشتر با آذربایجان و ترکیه باشد در جهت مقابله با منافع باکو و آنکارا رقم خورده است.

اگرچه به نظر نمی‌رسد ایران در عمل ظرفیت و قدرت لازم به منظور به شکست کشاندن سازوکار جدیدی که در قفقاز جنوبی جریان دارد را داشته باشد. واکنش‌ها و اظهارات پرهیاهوی مقامات ایرانی طی ماه‌های اخیر که بیشتر بر حول محور «عدم تغییر مرزها» شکل گرفته با توجه به رویکرد روسیه اهمیت خود را از دست داده است. از سویی نیز ایران شانس زیادی برای مداخله در ایجاد کریدوری که روسیه و ارمنستان با ایجاد آن موافق باشند را ندارد. ایران همواره سعی کرده سیاستی هماهنگ با روسیه در قبال قره‌باغ و بازپس گیری سرزمین‌های اشغالی آذربایجان پیگری نماید اما به نظر نمی‌رسد که تهران از رویکرد اخیر مسکو نسبت به تحولات قفقاز جنوبی رضایت چندانی داشته باشد.

حکومت ایران و رسانه‌های این کشور از سویی سعی دارند با پررنگ کردن گفتمان به اصطلاح «کریدور توران-ناتو» اذهان عمومی مردم کشور را نسبت به دالان زنگزور بدبین کنند و از سوی دیگر روند موجود در قفقاز جنوبی را در تعارض با منافع چین و روسیه نشان دهند. با اینحال ایجاد کریدور زنگزور نه تنها تعارضی با منافع چین نداشته بلکه پتانسل تبدیل به یکی از گذرگاه‌های مهم پروژه کمربند و جاده چین را نیز دارد. روسیه نیز تاکنون نسبت به هشدارهای ایران مبنی بر اینکه ایجاد کریدور زنگزور در تعارض با منافع روسیه و کریدور شمال-جنوب است، بی تفاوت بوده است.

با توجه به موارد مطرح شده، کریدور زنگزور علی‌رغم طول 36 کیلومتری خود، در آینده نه‌ تنها به بخش بسیار مهمی از ترانزیت شرق به غرب تبدیل خواهد شد، بلکه دارای ظرفیت تغییر بسیاری از معادلات منطقه‌ای و جهانی را نیز در خود دارد. در شرایط کنونی همکاری و همراهی ایران با سازوکار 3+3 پیشنهادی از سوی ترکیه بهترین راهکار برای حفظ منافع تهران است. اما سیاست کلی ایران در قبال مساله نه بر مبنای «برد» بلکه براساس «عدم شکست» تشکیل شده و به همین دلیل نیز به نظر می‌رسد که در ماه‌های آینده نیز شاهد تلاش‌های این کشور برای رهایی از روندی که در قفقاز جنوبی جریان دارد، خواهیم بود.

* دکتر محمد کوچ، کارشناس مطالعات ایران

**این مقاله، تنها بیانگر نظرات نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد تی آر تی نیست.



خبرهای مرتبط