ظهور کارزار ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه دریای مدیترانه شرقی

با ظهور کارزار ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه دریای مدیترانه شرقی، این حوزه شاهد رقابت بسیار فشرده و تنگاتنگ چندین بازیگر به صورت همزمان شده است.

1488743
ظهور کارزار ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه دریای مدیترانه شرقی

 

ظهور کارزار ژئوپلیتیکی جدید در دریای مدیترانه شرقی

تحولاتی که طی هفته‌های اخیر در حوزه دریای مدیترانه شرقی رخ داده است، سبب شده تا تصویر کلانی از مبارزه ژئوپلیتیکی درحال وقوع در منطقه‌ای متشکل از خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به وضوح نمایان شود. شکی نیست که این منطقه که می‌تواند به عنوان یک کارزار ژئوپلیتیکی فوق‌العاده مورد تبیین و بررسی قرار گیرد، در آینده یکی از مناطقی خواهد بود که شاهد رقابت بسیار فشرده و تنگاتنگ چندین بازیگر به صورت همزمان خواهد شد.

 

اکنون به تفسیر سیاسی این هفته که توسط دکتر مراد یئشیل‌تاش، پژوهشگر مباحث امنیتی موسسه ستای ترکیه تحت عنوان ظهور کارزار ژئوپلیتیکی جدید در دریای مدیترانه شرقی نوشته شده است، توجه فرمایید:

 

پیش‌بینی می‌شود که تحولات در حال وقوع در حوزه دریای مدیترانه شرقی به عنوان تابعی از گسترش رقابتهای ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه، در اینده نیز همچنان ادامه خواهد یافت. عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان متحدان طبیعی کشورهای مصر و اسرائیل در منطقه ای موسوم به شام و یا شامات​​(Levant) در سواحل شرقی و جنوبی حوزه دریای مدیترانه شرقی، وارد و درگیر این رقابتها شده اند.

 

هدف اصلی این گروه، مهار توان و محدود کردن قابلیت مانور ترکیه در این میدان ژئوپلیتیکی بسیار مهم است. در طی این روند، کشورهای مذکور، اتحاد جدیدی با یونان و بخش یونانی نشین قبرس تشکیل داده اند. رزمایش اخیر کشورهای امارات متحده عربی و یونان در دریای مدیترانه نمونه ای بارز از این روند جدید است.

 

 این بلوک سیاسی به صورت جدی در صدد ایجاد محدودیت و اعمال محاصره علیه ترکیه است. انها در تلاش هستند تا با محاصره ترکیه در حوزه دریای مدیترانه شرقی، سیاستهای خود را به مورد اجرا بگذارند و به این امید بنشینند که اجرای این سیاستها بتواند در این کارزار نفس‌گیر ژئوپلیتیکی، قدرت و قوت عملیاتی ترکیه را محدود سازد. این بلوک سیاسی جدیدالتاسیس، همچنین قصد کم کردن توان نیروهای مسلح ترکیه و محدود کردن قدرت تأثیرگذاری دولت آنکارا در معادلات و تحولات احتمالی در این ناحیه را در سر دارد.

 

ستون نخست این سیاست، اعمال محاصره به مثابه نخستین عنصر مد نظر ائتلاف موجود با هدف مهار قدرت ترکیه در نظر گرفته شده است. از این منظر است که رسانه های یونانی اخیرا در نوشته‌ها و تبلیغات خود ترکیه را به اتحاد جماهیر شوروی سابق در طول جنگ سرد تشبیه می‌کنند. ستون دوم در راستای سیاست مهار ترکیه، حملات همزمان ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در مقیاس دریای مدیترانه خواهد بود.‌ در این مرحله اقدامات ترکیه در لیبی و سیاستهای به مورد اجرا گذاشته شده‌اش در حوزه دریای مدیترانه شرقی، عامل اصلی ناراحتی و سردرگمی این بلوک سیاسی شده است.

 

در اتحادیه سیاسی تشکیل شده علیه ترکیه در شرق دریای مدیترانه، کشور یونان به عنوان سر چماق این اتحادیه ناهمگون و متناقض جای گرفته است. در این میان فرانسه نیز به عنوان کشوری که در تلاش برای یافتن جایگاهی مجدد در دریای مدیترانه است با اقدامات عصبی و تندخویانه خود ظاهر شده است. تلاش اصلی امانوئل ماکرون رییس جمهوری فرانسه، دست‌وپا کردن جایگاهی جدید برای این کشور در منطقه تاریخی لوانت است. فرانسه قصد دارد با تقویت قدرت قدیمی و فرسوده‌اش، خلاء قدرت در اروپا را پر کند و از این نقطه نظر به موقعیت جدید و بهتری در برابر آلمان فدرال دست یابد.

 

از طرفی دیگر یونان با دست‌آویز قراردادن استدلالها و در اصل پندارهای بسیار ساده ای عمل می‌کند. صرف نظر از استراتژیهای "ایدئولوژیک" و مبتنی بر گرایشهای "هلنستیک" یونان در قبال ترکیه، حکومت آتن مجدانه در تلاش است تا با ایجاد یک بلوک سیاسی از رویارویی یک جانبه و تک طرفه در برابر ترکیه بسیار قدرتمند اجتناب کند تا شاید به این ترتیب قادر به تحصیل امکان چانه‌زنی در برابر آنکارا شود. به همین دلیل است که آتن همیشه در حال چشمک زدن به کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، امارات متحده عربی، مصر، فرانسه و عربستان سعودی است. زیرا بی تردید بدترین سناریوی ممکن برای یونان، کابوس رویارویی تک‌طرف با ترکیه خواهد بود.

 

استراتژی مهار ترکیه، شامل عناصر نظامی نیز هست است. از این لحاظ، همکاری دفاعی ارتش یونان و ارتش ایالات متحده آمریکا به وضوح با هدف مهار قدرت نظامی علیه جمهوری ترکیه شکل گرفته است. در این خصوص، یادآوری و ارایه فهرست گامهایی که در همین امتداد، از سوی ایالات متحده آمریکا و البته طی دوره اخیر برداشته شده است، کاری مفید خواهد بود. تحولات و اقداماتی مانند توسعه و نوسازی پایگاه نظامی سوودا در جزیره کرت، بازسازی فرودگاه لاریسا، افزایش ظرفیت پایگاه هوایی استفانوویکییو و نوسازی بندر الکساندروپولیس در یونان از مهمترین این اقدامات سریالی، توسط ایالات متحده آمریکا توسط است.

 

 از سوی دیگر ارسال سیگنالهای مثبت از آمریکا به یونان در رابطه با احتمال واگذاری هواپیماهای بسیار مدرن F-35 به این کشور و یا دریافت 18 فروند هواپیمای جنگی رافال از فرانسه که هشت فروند آنها به صورت بلاعوض به یونان واگذار خواهد شد، مبین بخش دیگری از تلاشهای در حال انجام برای مهار قدرت نظامی ترکیه در حوزه دریای مدیترانه شرقی است.

 

در این میان تغییر رویکرد دولت واشنگتن و اعلام لغو تحریم تسلیحاتی طرف یونانی نیز باید به این لیست بلند اضافه شود. با این حال در این مرحله، انتظار نمی‌رود که ایالات متحده آمریکا سلاح‌های سنگین خود را به بخش یونانی‌نشین قبرس ارسال کند. زیر اگر چنین اقدامی روی دهد آمریکا ترکیه را از دست خواهد داد و از این پس این احتمال وجود خواهد داشت که آلترناتیوهای مورد نظر ترکیه در جزیره قبرس پیاده شود. در این بخش بی تردید یادآوری بحران سال 1997 میلادی میان ترکیه و بخش یونانی نشین‌قبرس امری مفید خواهد بود. نباید فراموش کرد هنگامی که بخش یونانی نشین قبرس اقدام به خرید موشکهای S-300 از فدراسیون روسیه کرد از ترس عملیات همزمان ترکیه، هم در مورد محاصره جزیره و هم در زمینه اقدامات عملی دیگر، مجبور به ارسال موشکهای مذکور به یونان شد.

 

سیاست مهار و محدودیت ترکیه هم اکنون صرفا در حد یک پروژه سیاسی است. اجرای این پروژه سیاسی بیشترین آسیب را به پیمان اتلانتیک شمالی، ناتو که هم ترکیه وهم یونان عضو آن هستند وارد خواهد کرد. در حال حاضر حوزه دریای مدیترانه شرقی از این لحاظ به یکی از مهمترین بسترها برای آزمون و خطا تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که از این پس این حوزه، صحنه تنش های ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و نظامی متعددی خواهد بود. اما در گیرودار این تنشها آن کشوری که بیشتر از دیگر کشورها مصمم و صبور باشد یقینا پیروز کارزار تنشهای بالفعل و بالقوه موجود در حوزه دریای مدیترانه شرقی خواهد شد.

 

تفسیر سیاسی این هفته توسط دکتر مراد یئشیل‌تاش پژوهشگر مباحث امنیتی موسسه ستای ترکیه در رابطه با تحولات اخیر در حوزه دریای مدیترانه شرقی نوشته شده و توسط دکتر فرزاد صمدلی ترجمه شده است.

 

 



خبرهای مرتبط