اسلام هراسی در کوبک یک شبه ظاهر نشده است

کانادا در پی قتل اعضای جمعیت مسلمان در مسجد شهر کوبک در 30 ام ژانویه از سوی یک فرد راستگرای افراطی و معتقد به برتری سفیدپوستان، با سوالات سختی در مورد جو آزادگرا رو در رو شده است. آیا مباحثات اجتماعی در داخل کانادا تا چه اندازه در تجرید مسلمانان این کشور موثر بوده است؟

در مراسم تشییع جنازه سه تن از قربانیان حمله خائنانه در مرکز فرهنگ اسلامی کوبک، حاضرین سوگواری کردند.

نویسنده: سابرین آمروو، وی در بخش جغرافیای بشری دانشگاه تورنتو کانادا دانشجوی دکترا می باشد.

کشته شدن شش مسلمان  در حمله مرکز اسلامی در کوبک موجب انفعال شدیدی در سطح کشور گردید. شش مسلمان مذکور قبل از اینکه آلکساندر بیسونته مهاجم 27 ساله وارد مسجد شده و آنها را بقتل برساند، نماز می خوانند. بسیاری از انسانها این حادثه تلخ و دردناک را به گفتمان های نفرت فزاینده دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا ربط دادند. اشتباه نیز محسوب نمی شود، تمامی حکایت عبارت از این نمی باشد.

حمله می تواند کار یک نفر که به تنهایی حرکت می کند، باشد. فقط بعقیده من این حمله با مباحثات اجتماعی گسترده ای ارتباط دارد که از 10 سال بدین طرف در کوبک ادامه دارد.

بیسونِته و من هم سن بوده و اعضای یک نسل می باشیم. من به عنوان یکی از منسوبین یک خانواده فلسطینی در مونترال بدنیا آمده و بزرگ شدم. خانواده ام در ویله لاساله که منطقه ای فرانسوی زبان در این شهر می باشد، اسکان گزیدند. کودکی من مصادف با دوره ایست که قانون 101 مرعیت داشت. یعنی مجبور بودم به مدرسه ای که بزبان فرانسوی آموزش می داد، بروم. در چهارچوب این قانون زبان و فرهنگ صاحبان اصلی منطقه تحت حراست قرار داشت. منظور من از صاحبان اصلی، بومیان جزیره قورباغه نمی باشد. منظورم وارثین استثمارگران فرانسوی می باشد.

بسیاری از مسلمانان کوبک فرزندان قانون شماره 101 می باشند. کشورهای اصلی قربانیان حمله یعنی تونس، الجزایر، مراکشو گینه جزو کشورهای فرانسوی زبان می باشند. نسل من یعنی فرزندان مهاجر جامعه ایست که فرانسوی را پذیرفته است. فرهنگ کوبک از سوی فرهنگ انگلیس استثمار شده است. ماها در مبارزه حراست و زنده نگاهداشتن زبان فرانسوی همیاری می کردیم. فقط شواهد نشان می دهد که این کافی نبود.

بارها انسانها مرا در کوچه و خیابانها نگه داشته و می گفتند، آیا مجبور هستی که این چیز را بر سرت ببپوشی؟ حتی یکبار راننده اتوبوسی گفته بود که من هرگز دخترم را به پوشیدن حجاب مجبور نخواهم کرد. وقتی به راننده اتوبوس گفتم که این ترجیح خود وی می باشد، دیگر مسافرین به نگاه کردند.

چنین احساس کردم که به اثبات محق بودنم نیاز دارم. این احساس دلیل اعمال فشار علیه افرادی ست که به من شباهت دارند. روز هایی که در رستوران تیم هوتونس کار می کردم، برخی ها خدمات مرا رد می کردند. برخی ها به من تروریست می گفتند. برخی ها نیز علیرغم اینکه بخوبی به زبان فرانسوی حرف می زدم،  سعی می کردند اندازه شکر و کرم قهوه خود را به من بفهمانند. زیرا تصور می کردند که زبان آنها را نمی فهمم. برای همین تحقیر و تجرید شدم.

هنگامیکه پائولین ماروئیس از حزب کوبکوئیس که طرفدار آزادی و مخالف کوچ می باشد، در رابطه با این موضوع لب بر سخن گشود، قیامت بر پا شد. او و برخیها خواستند که مدل فرانسوی سکولریزم دوگماتیک را در فرانسه تقلید بکنند. برخی ها نیز چنان من مجبور به پس دادن تاوان این واقعه شدیم.

پائولین مائوریس نخست وزیر کوبک از سکولریزم مدل فرانسه که آزادی دین را محدود می کند، حمایت بعمل می آورد.

زنانی را که مثل من محجبه می باشند، مور هدف قرار دادند. پائولینه و دوستانش که خود وقف کنترل ما و طرز لباس پوشیدنمان کرده اند، تحت بهانه حراست از بیان نامه ارزشها، مباحثه ای با اتکا بر سمبولها ایجاد کردند.

پائولین با اجرای ایدئولوژی نئو نازی و فمنیست، زنان مسلمان را در هدف خشونت قرار داد. من و بیسونته شاهد توسعه گفتمان بیگانه ساختن مسلمانان کوبک شدیم. او نیز مثل من ترسیدن از انسانها را یاد گرفت. و من نیز احساس گناه نسبت به خودم را یاد گرفتم.

اسلام هراسی چیز جدیدی در کوبک نمی باشد. این در سطح گسترده ای در کانادا وجود دارد. فقط در کوبک علی الخصوص آزار دهنده می باشد. زیرا کوبک خود را متمدن و در مبارزه عدالت اجتماعی و مساوات عصر همگون مشاهده می کند.

در وضعیت کنونی بسیاری از انسانها درد و رنج دارند، زیرا نمی خواهند قبول بکنند که چنان خودشان انسانها  می توانند دست به اقداماتی بزنند که پشیمانی ببار بیاورد. آنها تعصب سالیان مدید را یا نادیده گرفته و یا اینکه نمی بینند.

نگهبانی شبانه انسانها به غایت زیباست، سوگواری جمعی نیز تاثیری آرامبخش دارد. یاری شهرداری رئیس مرکز جامعه اسلام را احساساتی کرده و بپاس شفقتی که نشان دادند، بزبان فرانسوی از انسانها سپاسگزاری کردند.

اگر شفقت و درد و رنج مشترک با قبول آشکار حوادث واقع از سال 2007 بدین طرف در کوبک مورد حمایت قرار نگیرد، می تواند بی نهایت تخریب کننده باشد. 10سال آزگار از مسلمانان اثبات چیزی که نمی توان از یک جامعه و یا یک فرد پرسید،  خواسته شد.

قتل شش انسان معصوم و بیگناه بهنگام سجده در حضور خداوند و تسلی گرفتن از او، قدرت نژادپرستی سیاسی را بطور آشکار نشان می دهد. دخیل شدن در یک مباحثه تجرید کننده، نژادپرستانه و اسلام فوبیک که 10 سال طول کشیده است، زمینه ای پربار برای این گونه نفرت رو به گسترش بهمراه آورده است. نتایج مرگ زا شد. بعد از قتل شش مسلمان تاکنون تنها در مونترال 14 جرم نفرت علیه مسلمانان ارتکاب یافته است.

کوبک مسئله ای چنان ترامپ ندارد. کوبک مسئله اسلام هراسی ندارد. بهنگام گریه کردن، این را نیز درک بکنید.