آیا ایران از قدرت بازدارندگی نظامی لازم در برابر آمریکا برخوردار است؟

ترامپ با صدور فرمان قتل سلیمانی بالاترین مقام نظامی ایران، در عمل مرحله جدیدی از تنش‌ در روابط دو کشور را آزمایش كرد

1558728
آیا ایران از قدرت بازدارندگی نظامی لازم در برابر آمریکا برخوردار است؟

تنش‌ اخیر بین آمریکا و ایران بر سر عراق، به ویژه پست‌های جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در مورد توطئه اسرائیل برای شروع جنگ بین ایران و آمریکا در سایت‌های اجتماعی، به ناگاه باعث شد تا توجه همگان بر احتمال درگیری نظامی بین دو کشور معطوف شود. چنانچه شمار زیادی تفسیر و ارزیابی در این خصوص، در مطبوعات ترکیه و جهان منتشر شد. همزمانی این تحولات با سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده مشهور ایرانی و هیات همراه وی نیز باعث شد تا افرادی که دم از احتمال درگیری نظامی می‌زدند، در استدلالات خود مرتبا به این همزمانی اشاره کنند.

دکتر حقی اویغور نایب رئیس مرکز مطالعات ایرانی "ایرام" آنکارا در این باره چنین می‌نویسد:

اگر به یاد داشته باشید، دولت تهران سعی کرد پاسخ تحریم‌های چندجانبه اعلام شده توسط دونالد ترامپ در ماه می 2018 را در ساحه‌ای که احساس قدرت می‌کرد، بدهد. با این حال هنگامی که نتوانست از ترتیب عملیات‌های نظامی علیه حلقه‌های ضعیف جبهه مخالف یعنی امارات متحده عربی و عربستان سعودی نتیجه مورد انتظار خود را دریافت کند، از طریق شبه‌نظامیان نیابتی شروع به اقدامات ایذایی علیه نیروهای آمریکایی در عراق کرد که در نتیجه این حملات ایذایی یک آمریکایی کشته شد. در پی این حادثه، آمریکا ابتدا علیه نیروهای شبه‌نظامی ایران در عراق حمله هوایی ترتیب داد و سپس در شب سوم ژانویه 2020، نزدیک به 10 تن از نیروهای ایرانی منجمله قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران و ابومهدی مهندس معاون فرمانده حشد شعبی عراق را از طریق حمله با یک پهپاد مسلح مورد هدف قرار داد.

حمله آمریکا از بسیاری جهات، یک اولین بود. هر چند که دو کشور قبلاً نیز رودرروی هم قرار گرفته بودند، اما این امر یا از طریق حمله به نیروهای ایالات متحده به واسطه نیروهای نیابتی در کشورهایی مانند لبنان یا عراق صورت گرفته بود یا به درگیری محدودی بین نیروهای هوایی و دریایی دو کشور در خلیج خلاصه شده بود. ترامپ در واقع با صدور فرمان قتل سلیمانی بالاترین مقام نظامی ایران، در عمل مرحله جدیدی از تنش‌ در روابط دو کشور را آزمایش كرده بود. پس از این حادثه ایران با دفتر ارتباطی ایالات متحده واقع در داخل سفارت سوئیس در تهران ارتباط برقرار کرده و اعلام کرد که در نظر دارد طی چند روز به پایگاه‌های آمریکایی مشخص شده در خاک عراق حمله کند، حتی اسامی این پایگاه‌ها را نیز اعلام نمود، بدین ترتیب شوک ایجاد شده در طرفین رفع گردید. ایران واقعاً به پایگاه‌هایی که اعلام کرده بود حمله کرد و از آنجایی که نیروهای آمریکایی از قبل مطلع بوده و در پناهگاه‌ها پناه گرفته بودند، این حملات تلفات جانی در پی نداشت. در این مرحله تأکید شد که ایران معمولاً به پایگاه‌های خالی حمله می‌کند، اما بر روی معنی پذیرش چنین فرمولی از سوی ایالات متحده نظریه‌پردازی نشد.

پس از ترور سلیمانی و همراهانش، حملات ایذایی علیه پایگاه‌های ایالات متحده در عراق تا حد زیادی قطع شد و فعالیت‌های نظامی منطقه‌ای ایران نیز متوقف گردید. از سوی دیگر حملات هوایی اسرائیل در سوریه و عراق افزایش یافت و اقدامات خرابکارانه و ترورها در داخل ایران هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی افزایش یافت. حمله ترتیب یافته به نطنز و ترور فخری‌زاده در ماه نوامبر نشان داد که ضعف امنیتی در ایران به طور فزاینده‌ای رو به افزایش است و این کشور نمی‌تواند از خود در برابر هدف قرارگرفتن توسط کشورهای متخاصم در داخل کشور محافظت کند. این امر سبب شد تا تئوری ایران مبنی بر اینکه "اگر مثلا در فلان کشور نجنگیم، در داخل ایران مورد هدف قرار می‌گیریم" که از آن به عنوان ابزار و دستاویزی برای مشروعیت بخشیدن به فعالیت‌های نظامی خود در سطح منطقه استفاده می‌کرد، خنثی شده و تاثیر خود را از دست بدهد.

کمرنگ بودن مراسم سالگرد کشته‌شدن سلیمانی در این کشور و در مقابل پررنگ نشان دادن تظاهرات مردم عراق، به این معنی است که ایران سعی دارد تا میزان انتظارات مردم این کشور را کاهش دهد. حکومت ایران که سال گذشته در پی کشته شدن سلیمانی با نصب هزاران پوستر در تهران و دیگر شهرهای این کشور از "انتقام سخت" سخن گفت، اکنون در برداشتن گام‌های عملی با مشکل روبروست و به طرح شكایت كیفری نزد اینترپل و ساخت فیلم‌های انیمیشن اکتفا کرده است. نکته جالب این است که وقتی مقامات ایرانی از آماده‌ شدن برخی گروههای تروریستی طرفدار این کشور در عراق برای اقدام نظامی علیه نیروهای آمریکایی در سالگرد کشته‌شدن سلیمانی خبردار شدند، اسماعیل قاآنی جانشین سلیمانی به عراق رفته و خطاب به این گروه‌ها اظهار داشت که حمله به پایگاههای آمریکایی "حرام" است. در ادامه ایرج مسجدی سفیر ایران در بغداد نیز با بیان اینکه از چنین اقدامات نظامی پشتیبانی نمی‌کنند، تأکید کرد که لزوماً انتقام از طریق نظامی گرفته نمی‌شود.

به طور خلاصه می‌توان گفت که ایران یک سال بعد اما به طریقی دشوار فهمید که از بازدارندگی نظامی لازم در برابر آمریکا که تصور می‌کرد صاحب آن است و سلیمانی نیز بارها بر روی آن تاکید کرده بود، برخوردار نیست. معنای این امر این است که ایالات متحده اکنون می‌داند که در صورت استفاده صحیح از قوه قهریه، ایران چاره‌ای جز بی‌پاسخ ماندن و یا مواجهه با جنگی همه‌جانبه را ندارد. این امر نیز یکی از دلایلی است که باعث خواهد شد تا دو هفته آتی با انتظاری توام با اضطراب سپری شود.

نویسنده: دکتر حقی اویغور نایب رئیس مرکز مطالعات ایرانی "ایرام"

 



خبرهای مرتبط