درگیری‌ها در قره‌باغ و واکنش ایران

ایران جایگاه سی سال پیش خود را حفظ کرده و هنوز در قبال همسایه مسلمان آسیب دیده از اشغال خود و ارمنستان اشغالگر موضع یکسانی دارد

1500389
درگیری‌ها در قره‌باغ و واکنش ایران

حملات پیاپی ماه‌های اخیر ارمنستان به خاک جمهوری آذربایجان، سرانجام روز یکشنبه بیست و هفتم سپتامبر تبدیل به درگیری نظامی شد. این درگیری که به عنوان شدیدترین درگیری بین دو کشور از سال 2016 تا بدین سو قلمداد می‌شود پس از اقدامات تلافی‌جویانه جمهوری آذربایجان بر اساس اصل دفاع مشروع در مقابل حملات نیروهای ارمنستان به اهداف نظامی و اماکن مسکونی در قره‌باغ کوهستانی آذربایجان به وقوع پیوست. در اواسط ماه ژوئیه گذشته نیز به دنبال اقدامات تحریک‌آمیز ارمنستان درگیریهایی در منطقه تنش رخ داده بود و با توجه به اینکه حملات ارمنستان اینبار متوجه منطقه تووز به عنوان دهلیز انرژی و نقل و انتقال شده بود مفسرین تاکید کردند که ارمنستان درصدد منحرف کردن افکار عمومی از مناطق تحت اشغال به سمت مناطق سوق‌الجیشی است.
تنش در حال اوج‌گیری بین دو جمهوری شوروی سابق در اصل  ریشه‌ای 30 ساله در خاکهای اشغال شده آذربایجان دارد. اشغال تدریجی قره‌باغ آذربایجان از سوی ارمنستان نهایتاً در سال 1992 تبدیل به جنگ شد و این جنگ تا اعلان آتش‌بس در ماه می 1994 ادامه یافت. از آن تاریخ تا کنون منطقه قره‌باغ شامل پنج شهرستان خان‌کندی، آغ‌دره، شوشا، خوجالی و خوجاوند و مناطق پیرامون قره‌باغ شامل 7 شهرستان کلبجر، لاچین، قوبادلی، زنگیلان، جبراییل، فضولی و آغ‌دام یعنی حدود 20 درصد از خاکهای جمهوری آذربایجان تحت اشغال ارمنستان قرار دارد.
برای پایان دادن به این اشغال بلند مدت خاک جمهوری آذربایجان از طرق مسالمت‌آمیز اقداماتی چند از سوی جامعه بین‌الملل در حال انجام است. تشکیل گروه مینسک در سال 1992 از سوی کنفرانس امنیت و همکاری اروپا از جمله این اقدامات است که در خلال این روند تبدیل به ارگان رسمی جامعه بین‌الملل در ارتباط با حل مسئله اشغال قره‌باغ کوهستانی شده‌است. تا کنون با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا مذاکراتی صورت گرفته و راهکارهایی چون رویکرد گام به گام، بسته توافق، پیشنهاد حکومت مشترک و طرح اصول زیربنایی/اصول مادرید توصیه شده‌است ولی عدم توافق طرفین در مورد این پیشنهادات سبب شده تا اقدامات این گروه نتیجه‌ای در بر نداشته باشد. گروه مینسک اغلب به دلیل مواضع جانبدارانه خود به عنوان یک گروه میانجی ناموفق تلقی شده و گهگاه در معرض انتقادات شدید بسیاری از کشورها از جمله ترکیه قرار گرفته‌است. با توجه به حوادث اخیر که با درگیریهای نظامی، جان باختن غیرنظامیان و گسترش روز افزون ابعاد اشغال همراه است می‌توان گفت که ناموفق خواندن فعالیتها و انتقادات متوجه این  گروه چندان هم پر بیراه نیست.
اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قره‌باغ کوهستانی از لحاظ برقراری ثبات و ممانعت از پدیداری یک منطقه جدید درگیری به ویژه  در قفقاز جنوبی آشکار است. با در نظر گرفتن اهمیت منطقه به عنوان یک کریدور انرژی باید گفت که بروز هرگونه بی ثباتی از لحاظ امنیت انرژی اتحادیه اروپا و نیز ترکیه در این منطقه که قابلیت گسترش به کل منطقه را نیز داراست خطرات بی شماری را به همراه خواهد داشت. به علاوه دینامیکهای راهبردی بسیار مهم قره‌باغ چون نزدیکی به مرز ایران، ثروتهای زیرزمینی و دارا بودن ظرفیت تبدیل شدن به یک مسیر ارتباطی جایگزین از جمله عوامل عدم تامین ثبات و نیز لزوم تامین ثبات در این منطقه هستند. در حالیکه ارمنستان به اشغال خاکهای آذربایجان و استفاده از آن به عنوان اهرم فشار ادامه می‌دهد در مقابل جمهوری آذربایجان با اعلام غیر قابل قبول بودن قطعی این اشغالگری و تاکید بر اینکه "قره‌باغ بی چون و چرا متعلق به آذربایجان است و ارمنستان باید به طور کامل از منطقه خارج شود" مصمم است تا مناطق اشغال شده خود را آزاد کند. همچنین به موجب ماده 51 منشور سازمان ملل به عنوان یکی از دو منبع اصلی برای اصل دفاع مشروع در حقوق بین‌الملل، آذربایجان از حق پاسخگویی به اشغالگریها و حملات ارمنستان برخوردار است. چرا که اولین شرط حق ذاتی دفاع مشروع یعنی وقوع حمله مسلحانه محقق شده و تحقق دومین شرط آن یعنی "ضرورت و تناسب" از منظر باکو که از مدتها پیش خواهان آزادسازی مناطق تحت اشغال خود است تبدیل به یک ضرورت شده‌است.
از سوی دیگر اقدام ماه مارس ارمنستان در راستای تاسیس یک به اصطلاح حکومت در قره‌باغ اشغالی با برگزاری یک به اصطلاح انتخابات ریاست جمهوری نیز از لحاظ حقوق بین‌الملل به معنای اشغال کامل حریم حقوق آذربایجان است. اگر چه بسیاری از کشورها از این اقدام ارمنستان به عنوان "اخلالگری" یاد کردند ولی اخلالگری و اشغالگریهای ارمنستان تنها محدود به این مورد نیست. تلاش ارمنستان برای تغییر بافت انسانی قره‌باغ کوهستانی نیز دیگر عامل اثبات حقانیت موضع باکو در قبال قره‌باغ است. شاهد اخیر این ادعا اعلان اعطای حق شهروندی و اسکان دائم برای ارمنی تباران لبنان پس از انفجار در بندر بیروت و اسکان آنان در مناطق تحت اشغال به ویژه قره‌باغ است. به همراه این، ارمنستان در آمریکا، فرانسه و روسیه به عنوان روسای مشترک گروه میانجی مینسک دیاسپورای بسیار فعالی دارد و این نیز امتیاز مهمی برای این کشور در  روند مذاکرات به شمار می‌آید. همین موضوع در عین حال عامل اصلی نادیده انگاری اشغال قره‌باغ از سوی جامعه جهانی است. در طول این روند ایروان از حمایت سیاسی ایران نیز برخوردار بوده‌است. همه این موارد سبب می‌شود تا باکو برای جلوگیری از تبدیل وضعیت دفاکتو (فعلی) به وضعیت دو ژور(قانونی) موضعی کوبنده‌تر اتخاذ کند.
باکو با آگاهی از این موضوع که اقدامات دیپلماتیک مانند گذشته در آینده نیز گزینه‌ای برای رهایی از اشغال نخواهد بود، در طول این مدت به مدرن‌سازی بدنه قدرت نظامی کشور با استفاده از منابع انرژی خود پرداخته، ضمن تقویت همکاریهای بین‌المللی با کشورهایی چون ترکیه، فرانسه، روسیه و ایران  و جلب حمایت کشورها در رابطه با همین موضوع، برای حل مسئله تلاش به خرج داده‌است. با این همه و با در نظر گرفتن حملات در حال تشدید اخیر، به جز انجام اقدامات مخاطره‌آمیز، قبول مسئولیت و دفاع از خود چاره دیگری برای باکو باقی نمی‌ماند. به دنبال ستیزه‌جویی‌های روز افزون ارمنستان و تلاش آذربایجان برای فرونشاندن این سرکشیها با استفاده از قوه قهریه و اعلام آزادسازی شش روستا از اشغال ارمنستان، به همراه اعلام وضعیت جنگی در هر دو کشور، قدرتهای منطقه‌ای و جهانی نیز وارد عرصه شدند.
حکومت تهران که طی ماههای اخیر با مسائل اجتماعی بزرگی چون تحریمهای کمرشکن آمریکا و یا به قول مقامات ایرانی "جنگ و ترور اقتصادی" و پیامدهای پاندمی کرونا دست و پنجه نرم می‌کند، واکنش ملموسی به درگیری رخ داده پس از اقدامات تلافی‌جویانه آذربایجان نشان نداده، با فراخواندن طرفین به خویشتنداری، تنها به اعلام آمادگی برای میانجیگری بسنده کرده بود. به علاوه با نگاهی به اخبار و تفاسیر منتشر شده در مطبوعات محلی و ملی، چنین برداشت می‌شود که ایران هنوز جایگاه سی سال پیش خود را حفظ کرده و در قبال همسایه مسلمان آسیب دیده از اشغال خود و ارمنستان اشغالگر موضع یکسانی دارد. همچنانکه از تصاویر موجود در شبکه‌‌های اجتماعی نیز قابل مشاهده است اقدام روسیه -که قادر به استفاده از دهلیز گرجستان نیست- به ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی از طریق ایران به ارمنستان مهر تاییدی بر استنباط فوق است. مشی مذکور تهران که پس از وقایع چچنستان و جنگ داخلی تاجیکستان وسواس خاصی برای عدم رویارویی با روسیه از خود نشان می‌دهد، با توجه به اینکه هم اکنون در موقعیتی بغرنج‌تر از پیش قرار دارد، چندان هم مایه تعجب نیست. با این همه گسترش دامنه و طولانی‌تر شدن درگیریها در منطقه، تبدیل تنش به جنگ ترک-ارمنی و یا مسلمان-مسیحی ممکن است سبب شود تا حفظ موضع کنونی ایران که دارای مشترکات تاریخی و فرهنگی با آذربایجان بوده و حدود صد سال پیش در نتیجه حملات دسته‌های ارمنی با رویدادهای تلخ مشابه روبرو شده بود، سخت‌تر گردد.              

نویسنده: دکتر حقی اویغور نائب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا         



خبرهای مرتبط