موضع نخست وزیر مصطفی کاظمی علیه گروه‌های شبه نظامی در عراق

فشارهای شدید موجود در کلیه زمینه‌ها، ایران را ملزم می سازد تا در مورد عراق حتی به صورت ناخواسته سیاستهای واقع‌بینانه به اجرا بگذارد

1447147
موضع نخست وزیر مصطفی کاظمی علیه گروه‌های شبه نظامی در عراق

در عراق واحد ضد تروریسم که مستقیماً زیر نظر نهاد نخست وزیری فعالیت می کند، روز بیست و پنجم ماه ژوئن با حمله به مرکز کتائب حزب‌الله، گروه شبه نظامی نزدیک به ایران در منطقه الدوره در بغداد دهها تن از اعضای این گروه را بازداشت کرد. گفته می شود سازمانهای نوظهور مانند عصبه الثائرین که اخیراً با حملات ایذایی به پایگاههای آمریکا نامشان بر سر زبانها افتاد در اصل شبه نظامیان وابسته به کتائب بوده و در خلال حمله به مرکز گروه، مدارکی به  دست آمده است که واقعیت این امر را اثبات می کند.
در اصل مباحثات بر سرآینده گروههای حشد الشعبی یکی از موضوعات ثابت حداقل یک سال اخیر در بغداد  است. این موضوع که گروههای مسلح مذکور که به فتوای مرجع تقلید عراقی آیت‌الله سیستانی برای مبارزه با داعش تشکیل شده بودند، پس از پاکسازی داعش، در دستگاه مدیریت کشور چه مسئولیتی برعهده خواهند گرفت سبب بروز اختلاف نظر در میان گروههای سیاسی شده است. اگر چه برخی از گروههای وابسته به مقتدا الصدر و مرجعیت در نجف با اعلام پایان ماموریتشان، اسلحه بر زمین گذاشتند ولی مخالفت گروههای نزدیک به ایران چون کتائب و عصائب اهل الحق با وا گذشتن سلاح، بر کسی پوشیده نیست.
 در واقع این گروهها درصدد کسب موقعیتی شبیه به موقعیت سپاه پاسدارن ایران برای خود هستند و بسیاری از بازیگران صحنه سیاست عراق با این امر به شدت مخالفت می کنند. کشمکش بین این دو گروه به دلایلی چون برکناری عبدالوهاب ساعدی رئیس سابق واحد ضد تروریستی از سوی عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق طرفدار ایران و آغاز تظاهرات خیابانی پس از این برکناری و نیز ترفیع یکی از فرماندهان که گفته می شود روابط نزدیکی با آمریکا دارد به دستور نخست وزیر جدید کاظمی، نمود بیشتری پیدا کرد. کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و هیات همراهشان، روز سوم ژانویه در فرودگاه بغداد با حمله هوایی آمریکا، عامل بسیار مهمی دیگری در این زورآزمایی دامنه‌دار بود.
در اصل هم حمله ذکر شده و هم انتخاب مصطفی الکاظمی به سمت نخست وزیری که برخی گروههای حشد الشعبی وابسته به ایران ضمن نشان دان واکنش شدید وی را به عنوان عامل آمریکا معرفی کردند، نشانه‌های واضح آغاز کاهش تاثیرگذاری تهران بر بغداد بود. انتشار اخبار و تفاسیر بسیار در رسانه‌های کشورهای منطقه مبنی بر آغاز کاهش قدرت نفوذ ایران در عراق پس از کشته شدن سلیمانی موید همین موضوع است. هم مشکلات فنی در مکانیزم هماهنگی که به دنبال تلفات جدی، نیازمند بازسازی است و نیز فشارهای شدید موجود در کلیه زمینه‌ها، ایران را ملزم می سازد تا در مورد عراق حتی به صورت ناخواسته، سیاستهای واقع‌بینانه به اجرا بگذارد. در این راستا، بر خلاف ده سال گذشته، اولویت دادن مسئولین ایرانی به همکاریهای اقتصادی با عراق و نیز تاکید برخی از مقامات ایرانی بر "احترم به اصل حاکمیت عراق"، نشانگر این است که ایران تدریجاً خود را به شرایط جدید وفق می دهد. موافقت آمریکا با تمدید توافق معافیت بغداد از تحریم بخش انرژی تهران، بلافاصله پس از انتخاب کاظمی به عنوان نخست وزیر را باید به نشانه تایید عقب نشینی تدریجی ایران از سوی دولت ترامپ تعبیر کرد.
داده نشدن پاسخ تلافی‌جویانه ملموس از سوی ایران و گروههای تحت حمایت ایران به حمله غافلگیرانه به مرکز کتائب حزب‌الله این اندیشه را به ذهن متبادر می سازد که روند در حال جریان که از اول سال جاری میلادی سرعت بیشتری گرفته، همچنان ادامه خواهد داشت. نخست وزیر جدید که تقویم سیاسی دقیقی را دنبال می کند بر این امر واقف است که بحران اقتصادی که ایران و عراق درگیر آن بوده و تحت تاثیر پاندمی وضعیت وخیمتری به خود گرفته، فرصتی برای پیشبرد روابط با آمریکا و حتی عربستان سعودی را فراهم آورده است. پیش‌بینی‌های موسسات مالی بین‌المللی مبنی بر کوچک شدن 10 درصدی اقتصاد این کشور که مدتی است درگیر بحران اقتصادی است، نشانگر وضعیت سختی است که بغداد با آن روبروست. در چنین شرایطی ایران به جای حمایت مالی از متحد خود عراق، به دریافت بدهیهایش از این کشور متمرکز شده است. 400 میلیون دلاری که ماه گذشته در خلال سفر هیات ایرانی پرداخت شد نیز منبع مالی مهمی برای ایران محسوب می شود. اقدامات اخیر ایران برای از دست ندادن بازار عراق که 15 سال است در آن حضور دارد و دریافت بدهیهای خود از این کشور حتی به شکل غیر نقدی نشان می دهد که این کشور دیگر مانند گذشته نخواهد توانست وارد ماجراجوییهای نظامی در عراق شود.
در این راستا بسته شدن دفاتر عصائب به رغم کلیه تهدیدات طی 6 ماه گذشته و یا سکوت در مقابل حمله اخیر به مرکزکتائب را می توان به عنوان نشانه‌های قبول حقیقت لزوم حرکت در مسیری عقلانی از سوی تهران تلقی کرد. ایران پس از مشاهده حدود و پیامدهای یک رویارویی فیزیکی، برای جلوگیری از تکرار وضعیتی مشابه هر آنچه در توان دارد را بکار می گیرد و همچنانکه در موضوع اخیر تشکیل مکانیزم اطلاعاتی و امنیتی مشترک روسیه، سوریه، عراق و ایران مشاهده شد، همه توان خود را صرف اقدامات دیپلماتیک می کند. همچنین تغییرات قابل ملاحظه‌ای در رفتار مقامات این کشور با سیاستمداران سنی عراقی به چشم می خورد.
پس از بازداشتهای اخیر، به جای نخست وزیری که تا دیروز حتی در انتخاب رئیس دفتر خود نیز با مشکل مواجه بود، شخصیتی بسیار مقتدر به نام مصطفی کاظمی وارد صحنه شده است. این وضعیت موقعیت نخست‌وزیری را که در داخل و خارج از کشور با چالشهای عدیده‌ای روبروست، در سفرهای آینده نزدیک به آمریکا و ایران تقویت خواهد کرد.
به دلیل شرایطی که ایران هم اکنون در آن به سر می برد، ناسازگاری جدی تهران با کاظمی که در تلاش برای اثبات خویش است امری دور از انتظار می باشد. زیرا این موضوع، با دامن زدن به احساسات ضد ایرانی در بین جوانان شیعه، علاوه بر ضربه زدن به سیاست عقب نشینی حساب شده ایران، سبب خواهد شد تا طرف مقابل که شاهد ناکارآمد بودن ابزارهای سیاسی است دست به اقدامات متفاوت‌تری بزند. این امر نیز در شرایط کنونی به هیچ عنوان باب طبع  تهران نیست.


نویسنده: دکتر حقی اویغور نائب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا   
    
 



خبرهای مرتبط