روابط ترکیه و ایران از دیروز تا امروز

کشته شدن قاسم سلیمانی و قدرت‌گیری مقتدا صدر

1349490
روابط ترکیه و ایران از دیروز تا امروز

کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی یکی از مهره‌های مهم ایران در سیاست منطقه‌ای این کشور به همراه معاونین و تنی چند از فرماندهان حشد شعبی در سوم ژانویه طی عملیات هوایی آمریکا، گمانه زنیها در خصوص احتمال بروز تحولات مهم در صحنه سیاسی عراق را به دنبال داشت. به عقیده برخی از کارشناسان فقدان ابو مهدی المهندس از فرماندهان بلند پایه حشد شعبی -اگر چه کشته شدن او به اندازه کشته شدن سلیمانی در مرکز توجه رسانه‌ها قرار نگرفت- می تواند بیشتر از نبود سلیمانی سیاست ایران در عراق را تحت تاثیر قرار دهد. زیرا بر خلاف بسیاری از فرماندهان حشد شعبی ارتباط المهندس با دستگاه امنیتی ایران به اوایل سالهای هشتاد میلادی بر می گردد و در کوتاه مدت دستیابی دیگر فرماندهان به مقبولیت کاریزماتیک این شخص در میان گروههای عراقی و  محبوبیت وی چندان ممکن به نظر نمی رسد. چنانکه از خبرها بر می آید ایران به دلیل مواجه با مشکل یافتن جایگزینی در حد المهندس در عراق، از حسن نصرالله خواسته است تا پست فرماندهی میدانی که از سلیمانی و المهندس خالی شده را بر عهده گیرد. ولی برخلاف دو فرمانده مذکور، حضور فیزیکی رهبر حزب‌الله در تنشهای منطقه‌ای که به خاطر تهدیدات اسرائیل بخش بزرگی از زندگی خود را در زیر زمین گذرانده است چندان محتمل به نظر نمی رسد.

شواهد و قرائن حکایت از ان دارد که کشته شدن دو فرد مذکور نه تنها عرصه نظامی عراق بلکه روند سیاسی این کشور را نیز دچار دگرگونی کرده است. همچنانکه اعتراضات خیابانی دامنه دار نیز نشان میدهد احزاب نزدیک به ایران مدتی است که در حال ضعیف شدن هستند و کلیه نقاط ضعف نظام پدیده آمده در کشور پس از روند اشغال، به این احزاب منتسب می شود. احزاب مذکور به همین دلیل با تظاهر به حمایت از مطالبات مردم سعی دارند آشکارا در معرض خشم معترضین قرار نگیرند.

 به نظر می رسد اکثر گروههای سیاسی شیعه اصولاً در حال وقت کُشی بوده و امید به پایان گیری این اعتراضات بسته‌اند. به علاوه تشدید احساسات آمریکا ستیزی پس از این سوءقصد نیز یکی دیگر تحولاتی است که این سیاستمداران امید مدد جویی از آن را دارند. چنانکه برخی از رهبران سیاسی-نظامی طرفدار ایران در ابتدا سعی داشتند تا از این تحول برای برپایی تظاهراتی متقابل استفاده کنند ولی عملا شاهد ادامه پر شتاب تظاهرات ضد نظام هستیم.

در این میان نقش یکی از سیاستمداران عراق از دیگر رهبران نمودی برجسته‌تر دارد. می توان انتظار داشت مقتدا الصدر با رفتارهای متغیر و شخصیتی که گاه موضع صلح‌جویانه و گاهاً ستیزه‌جویانه در پیش می گیرد در آینده نزدیک تبدیل به یکی از مهر‌های بی بدیل و برجسته عرصه سیاسی عراق شود. مقتدا الصدر اصولاً در مقایسه با دیگر سیاسیون شیعه  که در دوران زمامداری صدام کشور را ترک کرده و در روند اشغال کشور با آمریکا همکاری می کردند خط مشی ملی گرایانه پر رنگتری را دنبال می کند و منسوبیتش به خاندان معروف صدر از کلیه حرکات و سکنات وی مشهود است. صدر اگر چه در خصوص مناسبتها با ایران موضع قاطعی از خود به نمایش نمی گذارد ولی به اندازه ای بر معادلات درونی نظام شیعی‌گری واقف است که می‌تواند در اعتراض به سیاستهای ایران به قم رفته و دست به تحصن بزند.

کشته شدن این دو نظامی -به عنوان تاثیرگذارترین مهره‌ها در روند قرار گرفتن عراق تحت سیطره ایران طی سالهای گذشته- نشان می دهد مقتدا الصدر از این پس با دستی بازتر در عرصه نظامی و سیاسی عمل خواهد کرد و به عنوان مثال همانند قبل با تهدیدات آشکار مواجه نخواهد شد.

مقتدا الصدر با وقوف بر فرصت تاریخی به دست آمده، در روز بیست و پنجم ژانویه با برگزاری تظاهراتی بزرگ، بر قدرت خود به عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی کشور صحه گذاشت. صدر علاوه بر تعیین مکان و زامان تظاهرات و حتی پلاکاردهای و پرچمهایی که در خلال تظاهرات حمل خواهند شد، به رهبران نظامی چون قیس خزعلی نیز -که تا دیروز به خاطر قبول حمایتهای ایران از وی دوری می جستند- نشان داد که رهبر اصلی این حرکت کیست.

گرچه محتوای بیانیه‌ای که به دنبال این تظاهرات منتشر شد به گونه‌ای است که می تواند به اشکال متفاوت تعبیر شود ولی در اصل با مواضع مقتدا الصدر همخوان است. در این بیانیه در حالیکه از یک سو بر لزوم خروج کلیه نیروهای اشغالگر از کشور تاکید می شود از دیگر سو نیز با بیان اینکه "حتی اگر آمریکا از عراق خارج نشود، کشور سوم حق مداخله در امور کشور را ندارد" سعی می شود تا ایران از دخالت در امور داخلی عراق دور نگه داشته شود.

با اینکه فعلاً مشخص نیست مشی سیاسی صدر در آینده به چه سان متحول خواهد شد ولی تهران که دیگر بر عدم تاثیرگذاری دیگر مهره‌های سیاسی شیعه بر اعتراضات خیابانی واقف گشته، پس از آیت‌الله سیستانی راضی به از دست دادن صدر نیز نخواهد بود و می توان گفت صدر پایه‌های قدرت و رهبری خود در آینده نزدیک را مستحکم‌تر خواهد کرد.

نویسنده: حقی اویغور

مترجم: سینا آوشار

 

 

 



خبرهای مرتبط