جهان دو قطبی متکی بر چهار محور اساسی

تفسیر سیاسی هفته-24

1217213
جهان دو قطبی متکی بر چهار محور اساسی

برخی دوره های تاریخی، تعیین کننده نظام تاریخ هستند. نظامی که در این دوران شکل می گیرد، تا جو عدم قطعیت و یا آشفتگی دیگر ادامه می یابد. با امضای پیمانی موسوم به پیمان وستفالیا در سال 1648، جنگ خانمان‌سوز سی‌ساله در اروپای مرکزی پایان یافت. کنفرانس یالتا که در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم و با حضور استالین، روزولت و چرچیل در شبه جزیره کریمه کار خود را آغاز کرد، به نوعی تقسیم جهان و غنائم جنگی میان فاتحان جنگ جهانی دوم محسوب می شد.

عزیزان ارزیابی های پروفسور دکتر قدرت بلبل رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییلدیریم بایزید آنکارا را تقدیم حضورتان می کنیم.

زمانی که از "نظام جهانی" سخن می گوییم، نیازی نیست که این سیستم مبتنی بر عدالت، رضایت و منافع مشترک بشری باشد. نظام عدالت جهانی یک موضوع جداگانه، یک نیاز و یک تلاش جداگانه است. منظور از نظام جهانی، مکانیزمی است که بازیگران به طور داوطلبانه و یا اجباری به یک سیستم عملکردی در سطح جهانی متعهد می شوند. سیستمی که نیازی به ارجاع به عدالت ندارد، سیستمی که موقعیت ها اغلب تعیین شده هستند و از اینرو نتایج قابل پیش بینی اند...

بشریت در قرن 21 وارد دوره ابهامی که جنگ سرد پایان یافته ولی هنوز سیستمی جدید جایگزین نشده بود، گردید. دوران جنگ سرد بین بلوک غربی و شرقی با پیمان ناتو و ورشو، با فروپاشی شوروی پایان یافت.

در حال حاضر می توان گفت که جهان دو قطبی، به معنای کلی آن، با تکیه بر چهار محور اساسی به موجودیت خود ادامه می دهد.

محور آمریکا: ایالات متحده آمریکا با قرار دادن خود در کانون، در تلاش حفظ امپراتوری آمریکاست.

در این راستا با کنار گذاشتن سیاست های گذشته که با ارزشهای جهانی و رویای زندگی در آمریکا انسانها را به خود جذب می کرد، از سیاست ها و خط مشی هایی که بر مبنای منافع استوار است پیروی می کند. انتظار نمی رود ایالات متحده دوباره در رقابت جهانی با یک برنامه مثبت و سازنده دیگر کنار بیاید. بنابراین سیاست هایی را دنبال می کند که مانع از ورود کشورهای دیگر در رقابت جهانی شود.  در این چارچوب، ایالات متحده، در حالی که قبلا قهرمان جهانی شدن بود، در حال حاضر بر سیاست های ضد جهانی سازی متکی می باشد.

محور روسیه: به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، روسیه به دنبال بهبودی مجدد است. از آنجایی که روسیه هرگز مرکز جذابیت در سطح جهانی نبوده، فعالیت برای بهبودی، بیشتر در سطح نظامی و دیگر سیاست های قدرت به پیش می رود.

محور چین: چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بسیار بانفوذ متولد شده ولی هنوز به عنوان یک قدرت سیاسی و نظامی ظاهر نشده است. در حالی که بازیگران دیگر، به ویژه آمریکا، به وضوح حضور خود را به عنوان یک نیروی نظامی و سیاسی نشان داده اند، چین ترجیح می دهد خود را فقط به عنوان یک نیروی اقتصادی و تکنولوژیک جلوه دهد. هر چند که این وضعیتی پایدار نیست ولی فعلا از  گرفتن موضعی سیاسی اجتناب می کند. به عنوان مثال، در حالی که ایالات متحده به شدت از هند در برابر خود حمایت می کند، در مسئله کشمیر به طور آشکار علیه هند موضع گیری ندارد.

محور چهارم نیز محور عدالت جهانی است. چنین محوری متاسفانه هنوز وجود خارجی ندارد. نیاز به عدالت جهانی به وضوح محسوس است. محور عدالت جهانی، نه تنها از نظر اجرای سیاست بین المللی در سطح اصلی، بلکه از بعد تعادل سایر محورهای منفعتی، نیازی ضروری می باشد.

پرواضح است که اتحادیه اروپا که در قرن بیستم شکل گرفت، یک بازیگر جهانی نیست. همچنین مشخص نیست که اتحادیه اروپا در قرن 21 بقای خود را حفظ خواهد کرد یا نه. با این حال، برخی از تلاش های ارزشمند اتحادیه اروپا به عنوان یک اتحادیه، نه کشورهای اتحادیه اروپا، می تواند در جستجوی یک نظام جهانی مبتنی بر عدالت باشد.

سیاست های منطقه ای ترکیه و رویکرد ترکیه در برابر عدالت جهانی، با شعار "جهان بزرگتر از 5 کشور است"، در راس تلاش برای محور عدالت جهانی قرار دارد. با این حال، نمی توان گفت شمار کشورهایی که به دنبال نظام جهانی عادلانه هستند کافی بوده و می توانند صدای خود را به جهانیان برسانند. بازیگران چنین محورهایی که دستورالعمل صلح و عدالت بر مبنای ارزش برای بشریت فراهم می کنند باید از سیاست های فعالانه تری برای اعلام موجودیت خود پیروی کرده و همکاری بیشتر داشته باشند.

هفته آینده به تجزیه و تحلیل بحران بین ترکیه و آمریکا در زمینه S400  ها خواهیم پرداخت. فعلا بگوییم که مسئله اصلی، s400 ها نبوده و برعکس تاکیدات مصرانه نویسندگان غربی و طرفدار غرب، بسیار بیشتر از ترکیه، از اولویت های جهانی متغیر غرب، به  ویژه آمریکا و موقعیتی که خود را در آن قرار داده اند نشات می گیرد. باید گفت تا زمانی که اولویت های آمریکا، که کاملا متفاوت از دوران جنگ سرد بوده و دیگر کشورها را در نظر نمی گیرد، ادامه داشته باشد، بحران S400 یا بحران های مشابه همیشه می تواند وجود داشته باشد.

عزیزان ارزیابی های پروفسور دکتر قدرت بلبل رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییلدیریم بایزید آنکارا را به سمعتان رساندیم.


برچسب ها: #جهان , #تفسیر , #خبر

خبرهای مرتبط