تفسیر سیاسی هفته - نگاهی بر نسل کشی رواندا و نتایج آن

بر اساس کنوانسیون منع و مجازات کشتار دسته جمعی، هرگونه عملی که با هدف از میان بردن کامل و یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی و یا دینی، انجام میگردد، به معنی جرم کشتار دسته جمعی یعنی نسل کشی میباشد

1180389
تفسیر سیاسی هفته - نگاهی بر نسل کشی رواندا و نتایج آن

بر اساس کنوانسیون منع و مجازات کشتار دسته جمعی، هرگونه عملی که با هدف از میان بردن کامل و یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی و یا دینی، انجام میگردد، به معنی جرم کشتار دسته جمعی یعنی نسل کشی میباشد. این عملها بدین ترتیب میباشد: کشتن افرادی که عضو این گروه میباشند؛ آسیبهای ذهنی و یا بدنی جدی به اعضای این گروهها؛ تغییر عمدی شرایط زندگی به شکلی که موجودیت فیزیکی آنها از میان برود؛ اتخاذ پیشگیریهایی با هدف ممانعت از زاد و ولد گروه و انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروهی دیگر.

 

ارزیابی های پروفسور قدرت بلبل رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییلدیریم بیاضیت در این رابطه:

 

در اصل تازمانی که رافائل لمکین، یک یهودی لهستانی الأصل در سال 1994، طرح نابودی سیستماتیک یهودیان از سوی آلمان نازی تعریف نمود، مفهومی به نام نسل کشی وجود نداشت. لمکین کلمه "Geno" که در زبان یونانی به معنی نژاد میباشد را با کلمه "Cide" از زبان لاتین که به معنی کشتن میباشد، ترکیب کرده و اصطلاح "Genocide" به معنی نسل کشی را برای اولین بار استفاده کرد.

علی رغم اینکه این اصطلاح برای رفتارهای غیر انسانی برخی از دول غربی تهیه شده است، ولی از سوی دولتها برای دول غیر غربی مورد استفاده قرار میگیرد.

سعی دارم این هفته سخن را به فرانسه که سعی در تشکیل کمیسیون نمود تا نسل کشی روئاندا برسانم. نسل کشی روئاندا، احتمالا آخرین نسل کشی تاریخ پیش از بوسنی بود.

 

پیشینه تاریخی: کلاسیک مشابهی از بلژیک: تفرقه بیندار، جدا کن و اداره کن

تاریخ روئاندا تفاوتی با تاریخ دیگر دولتهای مستعمره، ندارد. ابتدا از سوی آلمان استعمار شد. پس از شکست آلمانها در جنگ جهانی اول، بلژیک رواندا را اشغال کرد.

نوع استعمار رواندا نیز تفاوتی با دیگر دولتهای مستعمره ندارد. کاری که بلژیک در رواندا انجام داد، نوع دیگری از سیاست "تفرقه بینداز، جدا کن و اداره کن" انگلیس میباشد.  بلژیک نیز همانگونه که در بسیاری دیگر از کشورهای امپریال نمونه هایش را مشاهده میکنیم، برای طرحهای امپریالیستی خود، از سیاست "حمایت از اقلیتها" پیروی میکند. با این هدف، استراتژی تحمل اقلیت توتسی در مقابل اکثریت هاتوی المان و تز برتری توتسی ها به دلیل نوع جمجمه را در پیش گرفته است. بدین ترتیب میان قبایل توتسی و هاتو که صدها سال در کنار یکدیگر و در صلح زندگی کرده اند، تنش به میان می آید.

در نتیجه سیاست " تفرقه بینداز، جدا کن و اداره کن" بلژیک،  این کشور تا زمان استقلال، از سوی اقلیت توتسی، به شکلی سخت و تحت فشار اداره میشد. رواندا سال 1961 استقلال خود را به دست اورد ولی حکومت به دست هاتو ها افتاد. پس از سالهای 1950 بلژیک آغاز به حمایت از هاتو ها نمود. این بار هاتوها به دلیل فشارهای بسیاری که طی سالیان مدید، به انها اعمال شده بود، همین رفتار را علیه توتسی ها انجام میدهند.

 

1994: یک میلیون قتل عام

درگیری و تنش میان اقلیت توتسی و اکثریت هاتو، تا سال 1994 ادامه می یابد. سال 1994، هابیاریمانا، رئیس جمهور کشور که هاتو بود، با توتسیها بر سر میز صلح مینشیند. به توافق میرسد. بر اساس این توافق، توتسیها نیز حق شرکت در اداره کشور و حق سخن میگیرند. ولی هواپیمای هابیاریمانا مورد هدف قرار گرفته و وی کشته می شود.

پس از کشتن رئیس جمهور کشور، هاتوها که توتسیها را مسئول این حادثه میدانستند، قتل عام وحشت باری را آغاز میکنند. طی 100 روز، نزدیک به یک میلیون توتسی و هاتوی میانه رو به قتل میرسد. این نیز به معنی قتل روزانه 10 هزار تن میباشد. در این قتل عام که ماموران دولتی و انتشارات نیز از آن حمایت میکردند، به دلیل عدم وجود سلاحهای گرم، هاتوهای رادیکال صدها هزار انسان را با شمشیر به قتل رسانده، سوزانده و به زنان تجاوز میکنند.  کارتهای شناسایی که بلژیک به مردمانش با عناوین هاتو و توتسی برای ایجاد نفاق داده بود، موجب گردید تا توتسیها بهراحتی هاتوها را تشخیص داده و آنها را به قتل برسانند. صد روز بعد، نسل کشی، با ورود جبهه وطن دوستان رواندا به پایتخت، که از سوی توتسیها تشیکل یافته بود، پایان می یابد.

 

سازمان مللی که بجای حمایت از انسانهای معصوم، سربازانش را عقب کشید

در کشوری که نسل کشی در آن آغاز گردید، 2500 سرباز سازمان ملل وجود دارد. در مقابل نسل کشی تنها پناهگاه توتسیها، میتوانست نیروی صلح سازمان ملل باشد. ولی واکنش نیروی صلح سازمان ملل، هیچ تفاوتی با سال 1995 در بوسنی و یا صربستان نداشت. با تصمیمی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل گرفته شد، تعداد سربازان از 2500 به 250 کاهش یافت. در سربرنیتسا نیز تام کارمانس، فرمانده هلندی نیروی صلح سازمان ملل که وظیفه حفاظت از شهر را برعهده داشت، 25 هزار تن را که به آنها پناه برده بودند را به صربها تحویل داد.

 

نقش فرانسه...

کاگامه رئیس جمهور رواندا، فرانسه و بلژیک را به عنوان محیا کنندگان سیاسی قتل عام، متهم میکند. قربانیان قتل عام در فرانسه و بلژیک علیه مسئولان این کشور، به دادگاه شکایت کرده اند.

کلیسای کاتولیک رواندا، به دلیل نقشی که کلیسا در قتل عام داشته است، از مردم رواندا عذرخواهی نمود.

کمیسیون مبارزه با نسل کشی ملی رواندا، سال 2016، نام 22 نظامی بالا رتبه فرانسوی که درمیانشان یاکوب لانکساد نیز بود، به دلیل "همکاری و عامل جرم نسل کشی"، اعلام میکند. نظامیان فرانسوی، متهم به آموزش افرادی که نسل کشی را انجام دادند و تدارک اسلحه برای آنها شدند.

فرانسه روز 23 ژوئن سال 1994با هدف تشکیل منطقه امن برای پناهجویان در جنوب غرب کشور، عملیاتی را آغاز نمود. ولی فرانسه به جای ممانعت از نسل کشی، برای قاتلان اسلحه و مهمات تهیه کرده و از پیشروی جبهه وطن دوستان رواندا جلوگیری نمود. سن اکسوپری ابراز میکند که دستور تامین اسلحه برای هاتوتها به شکلی کتبی از سوی هوبرت وادرینه، دبیر کل فرانچویس میتراند رئیس جمهور وقت داده شده است.

سخنان فرانچویس میتراند رئیس جمهور سابق فرانسه، طی مصاحبه ای با روزنامه لو فیگارو در سال 1998 مبنی بر اینکه: "به میان آمدن یک قتل عام در آن کشورها، امری بسیار مهم نمیباشد." نیز بسیار وحشت بار است.

پس از 25 سال درنتیجه واکنشهای شدید بین المللی و انتقادهای حقوق بشر، نهایتا در سال 2019، ماکرون نیسان، تصمیم به تشکیل کمیسیونی در خصوص نسل کشی گرفت. در این خصوص انتقاداتی مبنی بر اینکه در این کمیسیون به جای ناظران بی طرف و متخصصان، برخی اسامی مشخص که از سوی فرانسه به عنوان افراد "معقول" معرفی شده اند، جای دارند، به میان آمد.

نسل کشی رواندا که فرانسه و بلژیک متهمان آن میباشند، تنها 25 سال قبل انجام شده است. قتل 50 مسلمان در حین اقامه نماز از سوی برنتون تارانت، یک ماه قبل بود. اکثر زمانها تصور میکنیم که امپریالیزم در تاریخ گذشته باقی مانده است، فکر میکنیم که ترور نژادپرستی سفید پوست که آن را تارانتیسم نام داده ام و نوعی از نازیسم میباشد، دیگر وجود ندارد. یک چنین تصوری، شاید دلیل انسانیت ما میباشد. امید داریم که این نوع رفتارهای وحشت بار در تاریخ مانده باشند. ولی هر چقدر که ما امید داشته باشیم، باز هم اهداف امپریالیست و اهداف ایدئولوژیهای مرگبار، تازه است. در هر موقعیتی به ما این امر را یادآوری میکنند. امروز دارای تجهیزات فنی بیشتری که میتواند بیشتر موجب خونریزی گردد هستند. و ما به عنوان خانواده انسانیت، هنگامی که وحشت به میان آمده از سوی غرب باشد، کمتر با اتحاد در مقابل آنها ایستاده و کمتر به آنها واکنش نشان میدهیم.

 

نویسنده پروفسور قدرت بلبل رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییلدیریم بیاضیت

ترجمه: مینا مدرس اول



خبرهای مرتبط