ترکیه خانه من 44 - زندگی سینتیا وینترهالتر سوئیسی در گوجک ترکیه

در این برنامه داستان زندگی خارجیانی که در ترکیه زندگی میکنند را تعریف میکنیم. چطور به ترکیه آمده اند، چطور ترکیه به شکل خانه ای برای آنها تبدیل شده است، دراین روند چه اتفاقاتی برای آنها رخ داده است، همه اینها را تعریف میکنیم. در این برنامه نیز داستان سینتیا وینتر هالتر سوئیسی را که چند سال قبل به سواحل مدیترانه سفر کرده و سپس با نقل مکان به گوجِک، رستورانی باز کرده است، تعریف میکنیم. اگر حاضر هستید، برنامه را شروع میکنیم.

سینتیا  وینترهالتر که از یک مادر ایرلندی و پدری ترک در انگلستان به دنیا امده است، به دلیل شغل پدرش در کشورهای مختلف اروپا زندگی کرده است. وی پس از انگلستان، آلمان و فرانسه در سوئیس مستقر میشود. در دانشگاه، ابتدا در رشته تهیه کنندگی تلویزیون و فیلم تحصیل کرد سپس در سوئیس رشته هتل داری را انتخاب میکند. در رشته مدیریت فوق لیسانس گرفته و در موقعیتها مهمی در شرکتهای بزرگ سوئیس مشغول به کار میشود.

ترکیه برای سینتیا کشوری است که هر سال برای گذران تعطیلات سفر کرده و فامیلهای دورش نیز در آنجا زندگی میکنند. زندگی در ترکیه و حتی تاسیس یک محل کار در ترکیه هرگز به ذهنش خطور نمیکرد. تنها موردی که تصمیم او را تغییر دارد، نقل مکان پدر و مادرش به ازمیر بود. پدرش شرکت خود در سوئیس را به ازمیر منتقل کرده  و در آنجا آغاز به کار میکند. پس از نقل مکان پدر و مادرش به ترکیه، سینتیا نیز کار خود در سوئیس را از دست میدهد. بدین ترتیب پدرش به او میگوید: "بیا و با من کار کن" سنتیا به پیشنهاد پدرش فکر میکند و تصمیم میگیرد که زندگی در ترکیه را برای مدتی امتحان کند.

سینتیا وینترهالتر سوئیسی، سال 2013 زندگی خود را به طور کامل تغییر داده و تصمیم خود را میگیرد. از ژنو به ازمیر نقل مکان کرده و در شرکت پدرش شروع به کار میکند. به ازمیر علاقمند میشود ولی فکر میکند که این شهر برای زندگی کمی شلوغ و بزرگ است. در حالیکه در خصوص بازگشت به سوئیس در تردید بود، گوجِک را که هم اکنون در آن زندگی میکند، میبیند و گویی عاشق این شهر میشود. با خود میگوید "بله اینجا، اینجا جایی است که میخواهم تا آخر عمرم در ان زندگی کنم." گوجک شهری است که تلفیقی زیبا از رنگهای آبی و سبر بوده و محلی است که کشتی های سفر دریایی از آن گذر میکند و بسان بهشتی بر روی زمین است. سینتیا وینتر هالتر در گوجک ساکن شده و سپس برای ارائه خدمات به گردشگران ترک و خارجی، یک سالن بولینگ و رستوران تاسیس میکند.

سینتیا میگوید: "قصد داشتم کار کنم. در رابطه با اینکه چه کاری میتوانم انجام دهم فکر کردم و دیدم که در این بخش کمبود وجود دارد."

رستوران سینتیا در مدت بسیار کوتاهی، به شکل یکی از اماکنی که بسیار مورد توجه گردشگران میباشد، در می آید.

در مدت زمانی کوتاه، سینتیا وینتر هالتر زبان ترکی را به خوبی یاد میگیرد. سینتیا میگوید: "برای اینکه با کارکنان و مشتریان ارتباط برقرار کنم، مجبور به یاد گرفتن زبان ترکی بودم."

او ابتدا درس خصوصی گرفت. سپس نیز سعی کرد تا در هر جایی که میرود، با دقت کامل به سخنان و صحبت افراد گوش کند. سینتیا که اکثر دوستانش در گوجک ترک بودند، به مدت یک سال تنها سخنان دوستانش را گوش کرد. سینتیا که میگوید "معلم من دوستانم بودند"، پس از یک سال همانند کودکی که به تازگی سخن گفتن را آغاز کرده است، صحبت میکرد. او که به زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی کاملا مسلط است، زبان ترکی را نیز به مجموعه زبانهایی که برآنها واقف است، اضافه میکند.  زندگی او پس از یادگیری زبان ترکی،  آسوده تر نیز شد. او که میتوان گفت زبان ترکی را به شکلی عالی صحبت میکند، هنوز هم برای یادگیری بیشتر تلاش میکند. او میگوید: "هر روز در رابطه با زبان چیزهای جدیدتری یاد میگیرم و به یادگیری نیز ادامه خواهم داد."

سینتیا وینتر هالتر سوئیسی، علی رغم اینکه بسیار جوان است، به بسیاری از نقاط جهان سفر کرده و در کشورهای مختلف زندگی کرده است. 5 سال است که در گوجک زندگی میکند و رستورانی متعلق به خودش دارد. او میگوید: "در اینجا بسیار شاد هستم. هیچ جایی نیز نخواهم رفت. ترکیه دیگر خانه من است."

در برنامه امروز ترکیه خانه من، داستان زندگی سینتیا وینترهالتر سوئیسی را برای شما تعریف کردیم. تا برنامه ای دیگر خدانگهدار