خاورمیانه از دیدگاه ترکیه

سفر مهاجرین به ناامیدی

411970
خاورمیانه از دیدگاه ترکیه

خبرگزاریها در دوره اخیر بشکل فشرده ای در گزارشات خود از غرق شدن کشتیهای حامل مهاجرین در دریای مدیترانه و مرگ تعداد کثیری مهاجر خبر می دهند. ماه گذشته پیدا شدن جسد یک کودک ۳ ساله سوری بنام آیلان در ساحل شهرستان بودروم، واقعیت سوریه و مهاجرین را که ترکیه سالهاست در عرصه های بین المللی برزبان می آورد، بشکل تکان دهنده ای در دستور کار جهان جای گرفت. در برنامه این هفته تراژدی مهاجرین در مدیترانه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ارزیابیهای جمیل دوغاچ ایپک عضو هیئت علمی بخش روابط بین المللی دانشگاه آتاترک در رابطه با این موضوع را بسمعتان می رسانیم.
مدتی ست که متمادیا خبر جدیدی در رابطه با مرگ تراژیک مهاجرین در رسانه ها انتشار می یابد. این انسانهای ناچار که اکثرشان از مناطق خاورمیانه و افریقا بوده و کشورهای اتحادیه اروپا بنحوی از انحا نتوانسته اند در مورد ویژگیهای حقوقی آنان تصمیم گیری بکنند، جان خود را در دریای مدیترانه از دست می دهند.
افریقا که در اصل یکی از قدیمیترین مراکز مسکونی تاریخ می باشد، ۴۰۰ سال ازگار است که متمادیا صحنه کوچ می گردد. بهمراه کشف امریکا، میلیونها افریقایی در خارج از اراده خود برای تاسیس قاره جدید، با جدا ساختن از خاکهایشان، در موقعیت برده قرار داده شدند. تجارت برده فروشی که موجب فروپاشی افریقا گردید، در قرن ۱۹ ام پایان یافت. فقط تراژدی افریقائیها به پایان نرسید. افریقا که قریب تمامی آن استثمار شده، امروزه بصورت کانون بی ثباتی در آمده است. در افریقا کشورهایی نیز وجود دارد که برای آینده امید می دهند، ولی بی ثباتی، مردم این قاره را به کوچ به اروپا که صاحب استانداردهای زندگی بهتری می باشد، وامیدارد. خاورمیانه و در راس سوریه در نتیجه جنگ داخلی و درگیریها، در پی افریقا دومین منبع کوچ محسوب می گردد. مهاجرین سوری بخش اعظم مهاجرینی را که خواهان رفتن به اروپا می باشند، تشکیل می دهند. در شمار مهاجرین سوری علی الخصوص در دو سال اخیر افزایش زیادی مشاهده می شود. اگر جنگ داخلی در سوریه به پایان نرسد، انتظار می رود شمار مهاجرین سوری چند برابر افزایش بیابد.
راههای قانونی در مقابل مهاجرین که بدلایلی چون جنگ داخلی، اعمال فشار، بی ثباتی و امید به زندگی هر چه بهتر کشورهای خود را ترک می کنند، محدود می باشد. برای همین صدها هزار مهاجر سعی می کنند بوسیله گروهکهایی که به تجارت انسان می پردازند، از راههای غیرقانونی به اروپا برسند. گذرگاهی که در راه اروپا بیش از همه مورد استفاده قرار می گیرد، دریای مدیترانه می باشد. ۸۰ درصد مهاجرین نیز از این گذرگاه استفاده می کنند.
جریان کوچ از جنوب مدیترانه به اروپا از طریق چهار گذرگاه اصلی مذکور صورت می گیرد:
. از ترکیه به یونان و بلغارستان از طریق راههای دریایی و زمینی
. از طریق تونس و یا لیبی به ایتالیا و یا مالت
. از مراکش به اسپانیا
. از سواحل افریقای غربی به جزایر قناری
مدیترانه، تنها خطرناکترین گذرگاه کوچ اروپا نبوده و در عین حال منطقه ای ست که بیشترین مرگ و میر مهاجرین در سطح جهان در آن صورت می گیرد. براساس اعداد و ارقام سال ۲۰۱۴، ۶۵ درصد مرگ و میر مهاجرین در سطح جهان در دریای مدیترانه تحقق یافته است.
امروزه دریای مدیترانه از نظر اتحادیه اروپا، تنها یک منطقه غنی نیست که از منابع آن استفاده کرد. دریای مدیترانه در عین حال بعنوان یک مانع طبیعی که در مقابل تهدیدات خارجی از اروپا حراست بکند، مشاهده می شود. از نظر دورنمای امنیتی اتحادیه اروپا، یکی از مهمترین برداشتهای تهدید، هزاران مهاجرینی ست که هر روز سعی می کنند از دریای مدیترانه عبور بکنند. قرارداد منطقه شنگن که گردش آزاد بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تامین می کند، در ۲۶ ام ماه مارس سال ۱۹۹۵ مرعیت یافت. با گذشت زمان شمار کشورهای عضو شنگن به ۲۶ افزایش یافت. اتحادیه اروپا که در بنیه خود مرزها را از میان برداشته است، با تاسیس بخش کنترل مرزی این اتحادیه موسوم به فرونتکس در سال ۲۰۰۵، گویی در مقابل دیگر کشورها دیوار می چیند. فقط موثر بودن تلاش مذکور اتحادیه اروپا که با هدف حراست از مرزهای خارجی خود آغاز کرده است، در دراز مدت سخت می نماید. علاوه براین وضعیت مورد بحث برای مهاجرین که رفته رفته مجبور به استفاده از گذرگاههای خطرناکتر خواهند شد، بمعنای مرگ و میر هر چه بیشتر می باشد.
بزرگترین مانع در مقابل اتحادیه اروپا در زمینه قبول هر چه بیشتر پناهجو، نه کمبود زیر ساخت بلکه نبود اراده سیاسی می باشد. موجودیت احزابی که در سالهای اخیر در کشورهای اروپا در سایه افزایش نژادپرستی، مخالفت با پناهجویان و اسلام هراسی تقویت یافته اند، موجب می شود، دیگر احزاب سیاسی مبتلا به بیماری کسب آراء بیشتر و رهبران اروپایی از برداشتن گام در راستای این موضوع خودداری بکنند. بدیهی ست تراژدی مهاجرین در دریای مدیترانه، مسئله ای فراتر از ظرفیت تنها یک کشور می باشد. کشورهایی چون ترکیه، ایتالیا، یونان، مالت و اسپانیا به تنهایی نمی توانند بار مهاجرین را بردوش بکشند. بعنوان مثال ترکیه در مقابل رژیم اسد که ملت خود را قتل عام می کند و علیرغم واکنشهای داخلی و لاقیدی در خارج، سیاست درب باز را به اجرا می گذارد. ترکیه دربهای خود را بر روی بیش از ۲ میلیون مهاجر باز کرده و با انجام فداکاری بسیار بزرگی، برای میهمانان خود بیش از ۶ میلیارد دلار هزینه کرده است. فقط دیگر کشورهای بزرگ و پیشرفته در مقابل این تراژدی خاموش نشسته اند.
در صورت عدم نفوذ تا عمق مسائل کوچ و پناهندگی، متاسفانه به مشاهده تراژدیهای مهاجرین در دریای مدیترانه و راه اروپا ادامه خواهیم داد. برای حل مسئله باید به رژیمهایی چون رژیم اسد که مردم خود را قتل عام می کند، پایان داد. بدین ترتیب انسانهایی که در کشور خود، راحت و بدون مسئله ای زندگی می کنند، دیگر به جستجوی کشور جدیدی نپرداخته و جان خود را در این راه به خطر نخواهند انداخت.


برچسب ها:

خبرهای مرتبط