ملکی: استعفای داووداوغلو باعث تزلزل و بیثباتی در دولت ترکیه نخواهد شد
کارشناس ارشد وزارت خارجه ایران: اردوغان از یک ترکیه منزوی، بیثبات و ضعیف، یک ترکیه قوی، کارآمد و مدعی رهبری در منطقه ساخته است
بنا به گزارش خبرگزاری آناتولی، صادق ملکی تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پاسخ به سوال روزنامه "آرمان" ایران مبنی بر اینکه "آیا ممکن است" استعفای احمد داووداوغلو "عامل بیثباتی در ترکیه یا انشعاب در حزب عدالت و توسعه شود"، گفته است: "در حال حاضر بعید است... بیش از یک دهه است که اردوغان با ایجاد ثبات نسبی توانسته صحنه سیاسی و اقتصادی ترکیه را تغییر دهد. حزب عدالت و توسعه تحت رهبری اردوغان در سالهای اخیر توانسته است از تحولات و بحرانهای بسیار جدیتر از کنارهگیری داوداوغلو عبور کند. به نظر میرسد اردوغان و حزبش همچنان موفق به عبور از تحول کنارهگیری داوداوغلو شود".
او تصریح کرده است که استعفای داووداوغلو نیز همانند قضیه عبدالله گل و عبداللطیف شنر؛ دو نفر از موسسان حزب عدالت و توسعه "نخواهد توانست تزلزلی در حزب ایجاد کند و مشکلات داخلی و خارجی در ترکیه زمینهساز انشعاب و تضعیف اردوغان و حزبش نبوده و نخواهد بود". ملکی افزوده است: "نظم و انضباط حاکم بر حزب عدالت و توسعه و برخورداری از مزیت همراهی با قدرت و... احتمال هرگونه انشعاب را دور ذهن نشان میدهد. تجربه جدایی عبداللطیف شنر از موسسان حزبی نشان داد حتی اگر انشعابی نیز رخ دهد، موفق نخواهد بود".
این کارشناس وزارت امور خارجه ایران همچنین خاطرنشان کرده است: "فارغ از انتقاداتی که به اردوغان در سیاست داخلی و خارجی وارد است بیشک او همچنان مرد اول ترکیه است. اگر فردا نیز انتخابات برگزار شود همچنان اردوغان برنده صحنه خواهد بود. رهبری و مدیریت 12 ساله اردوغان و حزبش بر ترکیه در یک نگاه کلان، سبب ظهور دولت کارآمد و موفق در ترکیه بوده است".
او با اشاره به اینکه انتقاد از اردوغان بخاطر "نگاه رقابتی" نسبت به او "نباید سبب چشمپوشی از موفقیتهای او شود" تاکید کرده است: "موفقیت اقتصادی، مهمترین برگ برنده و عامل تداوم حکومت 12 ساله اردوغان در عرصه سیاسی ترکیه بوده است. در حال حاضر گرچه صدمات ناشی از سیاستهای خارجی و داخلی اردوغان و حزبش بر اقتصاد ترکیه نمایان شده است، اما این صدمه به اندازهای نیست که قابل تحمل نباشد. اردوغان از یک ترکیه منزوی، بیثبات و ضعیف، یک ترکیه قوی، کارآمد و مدعی رهبری در منطقه ساخته است".
او دلیل "کنارهگیری بدون حاشیه" داووداوغلو "از قدرت" را "اندیشیدن به ترکیه بزرگ و منافع ملی، باقی ماندن در تیم، سرمایهگذاری برای آینده" دانسته و ابراز داشته است: "رفتن داووداوغلو یک تحول درون حزبی بوده که نباید روی تغییرات پس از وی حساب ویژه باز کرد". این تحلیلگر سیاسی در مورد تاثیر رفتن داووداوغلو بر سیاست خارجی ترکیه اظهار داشته است: "دیدگاههای مشترک اردوغان و داوداوغلو گرچه تغییر اساسی در سیاست خارجی را دور از ذهن نشان میدهد، اما عملگرایی اردوغان میتواند در برابر فشارهای بیرونی در برخی سیاستها موجب انعطاف شود. همچنین نباید فراموش کرد که در نگاه کلی، سیاست خارجی کشورها برخاسته از راهبردهای کلان بوده و تغییر دولتها نمیتواند تغییری اساسی در این سیاستها ایجاد کند".
و بالاخره در مورد سیاست داخلی نیز توضیح داده است که "رفتن داوداوغلو یک تحول درون حزبی بوده که نباید روی تغییرات پس از وی حساب ویژه باز کرد. تغییر شاید پس از اردوغان بتواند مورد انتظار باشد. به نظر میرسد اردوغان با نظم و انضباط حزبی که اعمال میکند، سعی دارد آخرین رهبر کاریزمایی در ترکیه بوده و پس از او این کشور چون همه دولتهای مدرن بهجای آنکه در مدار رهبران بچرخد، بر مدار و اساس سیستم چرخیده و پایدار بماند".