بر اساس کدام سازوکار در هر انتخاباتی بسیاری از شخصیتهای عالیرتبه ایران کنار گذاشته میشوند؟
«وقتی سید ابراهیم رئیسی فقط با رای یک نفر میتواند از حوزه خراسان جنوبی وارد مجلس خبرگان شود، دیگر بر اساس کدام تعریف میتوان چنین پدیدهای را انتخابات نامید؟»
شورای خبرگان رهبری ایران، مجلسی مشورتی متشکل از فقیههای «واجد شرایط» است که بر اساس اصل 107 قانون اساسی این کشور مسئولیت تعیین، عزل و نظارت بر رهبر ایران را بر عهده دارد.
اعضای این مجلس با انتخابات از بین نامزدهایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط رهبر تایید شدهاند، انتخاب میگردند و مدت هر دوره آن هشت سال است.
مجلس خبرگان متشکل از 88 مجتهد است که از لیست نامزدهای تایید شده توسط شورای نگهبان و با رای مردم برای دورههای هشت ساله انتخاب میشوند.
رد صلاحیت برخی از کاندیداهای انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان از جمله حسن روحانی که هم پیشتر عضو این شورا بود و در راس پستهای خطیر ایران قرار داشت و همچنین تک نامزدی و بدون رقیب بودن در برخی حوزههای انتخاباتی، یکی از موضوعات پر بحث فضای سیاسی ایران و سوژه رسانههای اجتماعی شده است.
طبق اعلام رسمی ستاد انتخابات ایران، در بازه زمانی 14 الی 20 آبان ماه به صورت حضوری 510 نفر از واجدین شرایط برای تصدی 88 کرسی نمایندگی یک دوره هشتساله مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کردند و از میان این افراد، 138 نفر تایید صلاحیت شدند. حضور بیرقیب ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور وقت ایران در حوزه خراسان جنوبی و اینکه رئیسی بر خلاف دورههای پیشین نه تنها از استان تهران نامزد نشده بلکه از خراسان جنوبی کاندید شده، واکنشهایی را در پی داشته است.
دبیر ستاد انتخابات استان خراسان جنوبی هفته گذشته اعلام کرد که «طبق نتایج اعلام شده از سوی شورای نگهبان، از مجموع پنج نفر ثبتنامکننده انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حوزه استان خراسان جنوبی، صلاحیت یک نفر تایید شده است».
تک کاندیدا شدن برخی از حوزههای انتخابیه، بدین معناست که یک نامزد برای تصاحب یک کرسی در مجلس خبرگان، بدون رقیب وارد رقابت انتخابات میشود.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فعلی ایران تنها کاندیدای استان خراسان جنوبی است که از میان داوطلب تایید صلاحیت شده است.
در استان کهگیلویه و بویر احمد نیز تنها صلاحیت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی تایید صلاحیت شده است.
همچنین در حوزه انتخابیه استان قزوین که سه کرسی در مجلس خبرگان دارد، سه نفر تایید صلاحیت شدهاند.
استانهای گیلان و مازندران نیز هر کدام صاحب چهار کرسی در مجلس خبرگان هستند اما در اعلام نتایج شورای نگهبان 5 نفر از هر استان تایید صلاحیت شدهاند، یعنی برای هر صندلی 2 رقیب هم در انتخابات وجود ندارد.
روزنامه هممیهن در این باره نوشت: «مطابق با آخرین خبرها، یکی از نامزدهای این انتخابات از حوزه انتخابیه هرمزگان انصراف داده و یکی دیگر از آنها نیز فوت کرده است و بنابراین تعداد نامزدهای این دوره را باید 136 نفر در نظر گرفت.»
این روزنامه همچنین نوشت: در استان زنجان که تنها یک کرسی در مجلس خبرگان دارد، هیچکسی تایید صلاحیت نشده و بنابر گفته دبیر ستاد انتخابات این استان، «تاکنون مورد تأییدشدهای اعلام نشده است».
در حوزه انتخابیه استان تهران که 16 کرسی در مجلس خبرگان دارد، 107 نفر ثبت نام کردهاند که صلاحیت 28 نفر از آنها تایید و صلاحیت 49 نفر از ثبتنام کنندگان رد شده است.
طبق اعلام شورای نگهبان، 30 نفر از این داوطلبان کاندیداتوری حوزه تهران انصراف دادهاند. برخی، این انصرافها را روی دیگر همان رد صلاحیت میدانند.
مهرداد خدیر، روزنامهنگار درباره این مسئله در سایت عصرایران نوشت: «این که رئیسجمهور بر خلاف دورههای پیشین نه تنها از استان تهران نامزد نشده حتی از زادگاه خود - استان خراسان رضوی - هم کاندیدا نشده و در خراسان جنوبی قرار گرفته احتمالا به این خاطر بوده که رقیبی نداشته باشد چون در خراسان رضوی و خود مشهد که نمیشد همه فقها و مجتهدین را رد کنند! با روش آقای رئیسی رئیسان جمهوری پیشین (هاشمی رفسنجانی و روحانی) باید از استانهای کرمان و سمنان نامزد میشدند. سید محمد خاتمی البته کاندیدای خبرگان نشد ولی هم نام او - سید احمد خاتمی- نه از تهران یا استان زادگاه خود که از جایی دیگر- کاندیدا شد و احتمالا برخی به هوای همین همنامی رای دادند».
عبدالرضا داوری، مشاور سابق احمدینژاد نیز از رقیب نداشتن رئیسی در انتخابات خبرگان انتقاد کرده و نوشت: «باورکردنی نیست، اما باور کنید، هر چهار رقیب ابراهیم رئیسی در انتخابات خبرگانِ خراسان جنوبی، رد صلاحیت شدهاند تا 35 روز قبل از انتخابات، نام نماینده استان خراسان جنوبی در خبرگان مشخص باشد: ابراهیم رئیسی!».
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز به این مسئله انتقاد کرده و گفت: «وقتی سید ابراهیم رئیسی فقط با رای یک نفر میتواند از حوزه خراسان جنوبی وارد مجلس خبرگان شود، دیگر بر اساس کدام تعریف میتوان چنین پدیدهای را انتخابات نامید؟».
هادی طحاننظیف، سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این واکنشها ابراز داشت: «بر اساس قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری، شرط برگزاری انتخابات در تمام حوزههای انتخابیه برخورداری از فضا و شرایط رقابتی است لذا تا شرایط لازم برای برگزاری انتخابات وجود نداشته باشد، انتخاباتی برگزار نخواهد شد. مانند رویه ادوار گذشته و البته مشابه انتخابات مجلس نیز امکان جابجایی کاندیداها از حوزهای به حوزه دیگر وجود دارد که این مهلت هم تا 72 ساعت قبل از رایگیری است. بنابراین شرایط در چنین حوزههایی باید فراهم شود؛ لذا با نکاتی که عرض شد باید بگوییم بر اساس قانون امکان ندارد انتخابات خبرگان در حوزهای که به تعداد کافی داوطلب وجود نداشته باشد، برگزار شود».
طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان چند روز پیش اعلام کرد که 95 درصد از ثبتنامکنندگان مجلس خبرگان که صلاحیتشان تایید نشده با استناد به بند مربوط به احراز شرایط علمی رد صلاحیت شدند.
از سوی دیگر، رد صلاحیت حسن روحانی، رئیسجمهور سابق ایران، که پیشتر در پستهای مهم کلیدی چون دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، نایبرئیس اول مجلس شورای اسلامی، رئیس تیم هستهای و مذاکرهکننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان درباره برنامه هستهای ایران، نمایندگی در مجلس خبرگان انجام وظیفه کرده بود، واکنشهایی را در پی داشت.
محمود علوی، وزیر اطلاعات دو دولت یازدهم و دوازدهم ایران نیز رد شده است. او سابقه حضور در مجلس کنونی خبرگان رهبری و چهار دوره نمایندگی مجلس را دارد.
حسن روحانی پس از رد صلاحیتش در بیانیهای به سابقه پنج دوره نمایندگیاش در مجلس شورای اسلامی و سه دوره نمایندگی در مجلس خبرگان و دو دوره تصدی منصب ریاستجمهوری اشاره کرده و تلویحا اظهار داشت که به سبب این سابقه، صلاحیتش باید مادامالعمر احرازشده تلقی شود.
روحانی، با انتشار بیانیهای در وبسایت رسمی خود از شورای نگهبان خواست تا دلایل رد صلاحیتش را صراحتا اعلام کنند.
وی تاکید کرد: «راه اعتراض جز صندوق نیست. باید راهی یافت که رای اعتراضی صدای رسای مردم ایران شود. باز هم معتقدم باید در انتخابات شرکت کرد، اگرچه مرا هم رد کرده باشند. باید با رای، اعتراض کرد».
واکنشها به رد صلاحیت حسن روحانی بر مبنای دو دیدگاه کاملا متضاد است. برای مثال اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی در دوران ریاست جمهوری وی، این سؤال را مطرح کرد که «این چه سازوکاری است که در هر انتخاباتی بسیاری از شخصیتها و مسئولان عالیرتبه مثل رؤسای جمهور و ... ردصلاحیت شده یا کنار گذاشته میشوند؟»
حمید رسایی، فعال سیاسی اصولگرا، در شبکه اجتماعی ایکس، نوشت: «شنیدن خبر ردصلاحیت حسن روحانی برای نمایندگی مجلس خبرگان از طرف شورای نگهبان با توجه به مستندات، عملکرد و مواضعش اصلا عجیب نبود. این اتفاق بدیهی بود. بله اگر تایید میشد باید به خیلی چیزها شک میکردیم. حالا باید برای محاکمه روحانی و روشن شدن برخی ابهامات روزشماری کنیم».
جواد کریمی قدوسی، نماینده جبهه پایداری در مجلس ایران نیز در ایکس نوشت: «کسی که استعداد و اراده سقیفهسازی را داشت توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شد».
برخی دیگر از مقامهای ارشد پیشین ایران معتقدند که «اقلیت حاکم» به دنبال پیاده کردن چهرههای مهمی مانند روحانی از قطار انقلاب هستند.
سید عباس صالحی، وزیر ارشاد دولت روحانی و مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «وقتی از قطار انقلاب افراد و گروهها را پیاده و بلکه پرتاب و بیحیثیت میکنیم، سادهترین برداشت این است که چرا سوار شویم که چنین سرنوشتی پیدا کنیم؟! و وقتی بر نامداران انقلاب چنین روا میداریم، تکلیف این قطار را از آغاز تا پایان تعیین کردهایم!»
مهرداد خدیر درباره بیانیهی روحانی پس از رد صلاحیت به انصاف نیوز گفت: «آقای روحانی میبایست نسبت به رفتار و در واقع اهانتی که به او و پیشینهاش شده بود اعتراض میکرد و در عین حال میخواست به گفتمان اعتدالی خود نیز پایبند باشد. ما پیش از این تجربهی رد صلاحیت آقای احمدینژاد و رفتار او پس از رد صلاحیت را هم داشتهایم. به نظر میآید که آقای روحانی قصد داشت با بیانیهاش هم با براندازان و هم با مدل احمدینژاد مرزبندی کند. اگر روحانی این بخش رای اعتراضی را در بیانیهی خود نمیآورد، طبیعتا رئیس جمهور سابق را در کنار رئیس جمهور پیش از روحانی قرار میدادند».
جواد اطاعت، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی در مناظره تلویزیونی در برنامه شیوه شبکه چهار تلویزیون ایران با موضوع «نظارت استصوابی» گفت: «در دنیا چیزی به نام احراز صلاحیت نداریم بلکه احراز شرایط کاندیداتوری وجود دارد؛ آنچه الان در کشور اتفاق میافتد مردمسالاری دینی هم نیست. در شورای نگهبان تفسیری وجود دارد که خیلی نزدیک به تفسیر بنیادگراهاست. البته به عنوان منتقد و مخالف وضع موجود، باید یکی از اعضای شورای نگهبان جلوی من بنشیند و به سوالاتم پاسخ دهد نه آقای بهادری جهرمی که او را جلو میاندازند و حتی مشخص نیست اگر کاندیدا بشوند همین شورای نگهبان تاییدشان کند. حتی محمدرضا شاه با وجود آن استبدادی که داشت جلوی خبرنگاران مینشست و به سوالات آنان پاسخ میداد، اما امروز حتی یک حقوقدان شورای نگهبان حاضر به پاسخگویی نیست».