35 سال پیش در چنین روی مردم تبریز بار سنگین وداع با شهریار را به دوش کشیدند

تورکو بیر چشمه ایسه، من اونو دریا ائله دیم، بیر سویوق معرکه نی، محشر کبرا ائله دیم

2038973
35 سال پیش در چنین روی مردم تبریز بار سنگین وداع با شهریار را به دوش کشیدند

سید محمد حسین بهجت تبریزی، متخلص به «شهریار» یکی از شعرای تاثیرگذار شعر کلاسیک فارسی و تُرکی آذربایجانی 27 شهریور ماه 1367 (18 سپتامبر 1988) پس از مدتی بیماری در سن 82 سالگی چشم از جهان بست.

شهریار به عنوان یکی از شعرای تاثیرگذار شعر کلاسیک به ویژه غزل فارسی در دوره معاصر به شمار می‌رود و سالگرد درگذشت وی نیز در تقویم رسمی ایران به عنوان «روز شعر و ادب» فارسی نامگذاری شده است. با اینحال اشعار شهریار به زبان تُرکی به ویژه منظومه مشهور «حیدر بابایا سلام» به او شهرتی در سطح بین المللی بخشیده‌ است.

اشعار تُرکی شهریار تاکنون به چندین زبان خارجی ترجمه شده‌ و وی در عراق، ترکیه، جمهوری آذربایجان، کشورهای آسیای میانه و روسیه و در برخی از کشورهای بالکان بیشتر از هر شاعر دیگر ایرانی شناخته می‌شود. علاقه شهریار به هم تباران خود در شمال ارس، قفقاز، آناتولی و ترکیه که در برخی از اشعارش مانند «استانبولا خیالی سفر» به زیبایی بیان شده از دیگر ویژ‌گی‌های شعرهای تُرکی وی است.

حمید احمدزاده، از فعالان ادبی آذربایجان ایران درباره زندگی شهریار می‌گوید:

- سید «محمد حسین خشکنابی» متخلص به شهریار، شاعر نامدار عالم شرق به روایتی در سال 1283 و به احتمال قوی در سال 1285 در بحبوحه انقلاب مشروطیت در تبریز بدنیا آمد. پدر استاد شهریار، میراسماعیل خشکنابی فرزند خود را سید «محمد حسین» نامید. سید اسماعیل خشکنابی بخاطر دوستی با ستارخان و خدمت به مشروطیت خانه خود را در اختیار مجاهدین مشروطیت قرار داده و خانواده خود را به ده «خشکناب» در نزدیکی شهر قهرمان پرور «تبریز» فرستاد. در همین ایام صور خیال استاد شهریار شکل گرفت و کلام شیوا به سراغ شهریار آمد و تا آخر عمر از همین خزانه معنوی و فرهنگی در راه اعتلای زبان مادری مغتنم گردید.

در نهایت استاد شهریار پس از 82 سال زندگی ظاهری در روز 27 شهریور 1367 در بیمارستان مهر تهران درگذشت و جسد پاک او را به تبریز بردند و در آذربایجان در مقبره شعرا به عنوان میهمان قطران تبریزی، خاقانی شیروانی، اسدی طوسی، اخسیکتی، بیلقانی، همام تبریزی، کمال خجندی و .... در کنار شاعران نامی دیگر زندگی ابدی یافت. در روز وداع استاد شهریار، بدون اینکه رسانه‌های خبری اعلام کنند، مردم تبریز بار سنگین وداع با نخستین و قوی‌ترین مدافع زبان مادری خود را به دوش کشیدند و با غریو صدای «حیدربابا دونیا یالان دونیادیر» گوش فلک را کر نمودند. آنها هرگز تا آن زمان برای هیچ کسی آنقدر نه اشک ریخته بودند و نه عزاداری کرده بودند.

احمدزاده درباره زندگی ادبی شهریار نیز تصریح کرد:

- شهریار چهار ساله بود که نخستین شعر خود را برای خدمتکار خود سروده است. «اورقیه باجی، باشیمین تاجی، آشی وئر ایته، منه وئر کته». رفته رفته نام و آوازه سید محمد حسین کم سن و سال، برسر زبان‌ها افتاد و کسانیکه گوش به اشعار شهریار می‌خوابیدند برای سلامتیش اسپند دود می‌کردند. شهریار سپس در تبریز ادامه تحصیل داد و در سال 1300 به مدرسه عالی «دارلفنون» تهران که یادگار ناصرالدین شاه قاجار بود، راه یافت و در رشته پزشکی پذیرفته شد. در همین سال‌ها بود که شخصیت ادبی و بینش فکری شهریار اوج گرفت و شکوفا شد و غزل هایش یکی پس از دیگری معروف شده و دست به دست گشت.

ملک الشعرای بهار در این دوره پس از مطالعه دقیق غزل‌های شهریار می‌گوید: «شهریار نه تنها افتخار ایران، بلکه او افتخار عالم شرق است». دیکتاتوری زمان رضاخان و ناعدالتی‌ها و ترورهایی که رضاخان انجام می‌داد، شهریار را به طرف اعتراض کشاند و از او یک شاعری مبارز آفرید. او پس از ترور عشقی توسط حکومت رضاخان نوشت: «عشقی نمرده، مرده حریف نبرد او».

شهریار در اعتراض به دستگاه حاکمه دولت رضاخانی که با حمایت خود به نظریه‌های نژادپرستانه در ایران دامن می‌زد، این شعر را سرود: «الا تهرانیا انصاف می‌کن خر تویی یا من». این شعر همچون بمبی منفجر شد و در مدت زمان کوتاهی، اغلب تُرک‌های ایران این شعر را ازبر کرده و در محافل خواندند. به هر میزان که این نوع شعرهای شهریار اوج می‌گرفت، عرصه اجتماعی و دانشگاهی برای شهریار تنگتر می‌شد. در نهایت شهریار پس از پنج سال و اندی تحصیل در رشته پزشکی، برای حفظ جان خود مجبور به ترک تحصیل گشت. در همین ایام استاد شهریار در خراسان اقامت کرده و نخست در بانک ملی و سپس در اداره ثبت احوال شروع بکار کرد.

شهریار در همین دوره اشعاری چون «تورکو بیر چشمه ایسه، من اونو دریا ائله دیم، بیر سویوق معرکه نی، محشر کبرا ائله دیم» و یا «تورکو کیمی بیر سئوگیلی ایستکلی دیل اولماز، باشقا دیله قاتسان، بو اصیل دیل اصیل اولماز» را سرود.
شهریار سپس شاهکار ادبی «حیدربابایا سلام» را سرود که تاکنون به بیش ده‌ها زبان دنیا ترجمه شده است.

احمد زاده در مورد شعر «استانبولا خیالی سفر» شهریار که در وصف ترکیه و شخصیت‌های مشهور این کشور است چنین می‌گوید: 

- صور خیال در این شعر از حدود تصور خارج می‌باشد. صور خیال، ارسال مثل، ایهام، ایجاز در این شعر لبریز است: «دریانی قالدیریب آلمیش بئلینه». او می‌گوید:

گلمیشم «نازلی هیلال» اؤلکه سینه

«فکرت»ین، اینجه خیال اؤلکه سینه

«عاکف»ین مارشی، یاشاردیب گؤزومو

باخیرام «یحیی کمال» اؤلکه سینه»

شهریار خاک استانبول را مقدس می‌شمارد و می‌فرماید:

«هر یئرین توپراغی بیر شئی به‌سلر

بورادا داشدان چوخ ایگیت‌لر سوموگو

چشمه دن چوخلو، شهیدلر قانی‌دیر»

 

نویسنده: امید شمیزی

منبع: خبرگزاری آناتولی



خبرهای مرتبط