احساساتی که به اندازه IQ ارزشمند هستند

هوش هیجانی و هوش اجتماعی دو نوع هوش هستند که ما را قادر می سازند تا مشکلات مربوط به انسان را حل کرده و به نتایج مطلوب دست یابیم

1955799
احساساتی که به اندازه IQ ارزشمند هستند

جهان به یک شبکه عظیم تبدیل شده و فناوری به سرعت توسعه یافت. به همین دلیل است که همه ما موجوداتی اجتماعی‌تر شدیم.

در محیط‌های پیچیده، ما بر افراد دیگر، حتی افرادی که نمی‌شناسیم، تأثیر می‌گذاریم و یا برعکس تاثیر میپذیریم. تعدد و تنوع ابزارهای ارتباطی توسعه یافته با فناوری باعث شد که ما بیشتر در محیط های اجتماعی باشیم، با افراد دیگر تعامل داشته باشیم و با دیگران کار کنیم.

البته در روابط سنتی خانوادگی‌مان تغییری ایجاد شد، اما در نهایت تغییر درونی نبود، بلکه ظاهری و نسبت به افراد دیگر بود.

 

فکر می‌کنم هیچ‌کس نمی‌تواند منکر مزیت هوش در حل مسائل شود، اما وقتی صحبت از هوش می‌شود، بسیاری از افراد به هوش تحلیلی و کتابی فکر می‌کنند، در حالی که برای حل مسائل مختلف به عناصر مختلف هوش نیاز داریم. بنابراین، میزان هوش ما که با تست‌های IQ اندازه‌گیری می‌شود، نشان‌دهنده این نیست که می‌توانیم در هر موضوعی مشکل را حل کنیم، ولی هوش و مهارت‌های فنی تا حدی میتوانند ما را به جایی برسانند.

صرف نظر از تعداد زبان هایی که یاد می گیریم صحبت کنیم یا حتی چقدر سریع مسائل ریاضی را حل می کنیم، هوش معیار پیچیده تری است. بیشتر مشکلاتی که ما را حل نشده رها می کند، مربوط به انسان است.

هر چقدر هم که ضریب هوشی ما بالا باشد، در برخورد با موقعیت های انسانی کمک چندانی به ما نمی کند.

 

 

دو نوع هوش که در تست‌های IQ اندازه‌گیری نمی‌شوند و ما را قادر می‌سازد مشکلات انسانی را حل کنیم و با افراد به نتایج مطلوب دست یابیم، برای موفقیت در تجارت و رهبری بسیار مهم است: یکی هوش هیجانی و دیگری هوش اجتماعی.

این ادعا که افراد عاطفی و حساس از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند، درست نیست.

هوش عاطفی مرتبط با احساسات است، اما بیشتر به شناسایی و مدیریت احساسات خود و دیگران می‌پردازد تا احساسی بودن.

هوش هیجانی به طور کلی شامل سه مهارت است. اول اینکه: آگاهی عاطفی و توانایی شناسایی و نامگذاری عواطف خود. دوم: توانایی مهار این احساسات و اعمال آنها در کارهایی مانند تفکر و حتی حل مسئله. سوم: توانایی مدیریت احساسات، که هم شامل تنظیم احساسات خود در صورت نیاز و هم کمک به دیگران در انجام همین کار است.

به لطف این سه عنصر هوش هیجانی، ما احساسات طرف مقابل را درک می‌کنیم، می‌توانیم احساسات و رفتارهای خود را متناسب با آن تطبیق دهیم و تعارضات را حل کنیم.

از سوی دیگر، هوش هیجانی یک هوش درونی است، یعنی بر خود فرد متمرکز است. این توانایی سازگاری عاطفی با آنچه در لحظه اتفاق می‌افتد و ثابت ماندن است.

 

از سوی دیگر، هوش اجتماعی یک مفهوم گسترده تر، هوش بین فردی است و در آینده است. تفاوت اصلی هوش اجتماعی و هوش هیجانی در این است که هوش هیجانی توانایی شناخت احساسات خود و دیگران است، در حالی که هوش اجتماعی توانایی درک و تعامل با افراد است.

علاوه بر این، هوش هیجانی به ما در تصمیم گیری برای سناریوهای فعلی کمک می کند، در حالی که هوش اجتماعی به ما کمک می کند تا برای آینده تصمیم گیری کنیم.

ما به هر دوی این مدل ها برای درک خود و نحوه تعامل با دیگران نیاز داریم.

 

 

منبع: پلتفرم آموزشی تی ‌آر تی – مربی ایشیل تای‌سور

 



خبرهای مرتبط