بررسی درگیریها بین اسرائیل و ایران از سوی کارشناس مسائل سیاسی و روابط بینالمللی
دکتر حقی اویغور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و روابط بینالمللی در مقالهای احتمال گسترش درگیریها بین اسرائیل و ایران را مورد ارزیابی قرار داد
دکتر حقی اویغور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و روابط بینالمللی ترک در مقالهای اختصاصی برای میز تحلیلی خبرگزاری آنادولو به تشریح ابعاد مختلف موضوع احتمال گسترش درگیریها بین اسرائیل و ایران، با توجه به تحولات 10 روز اخیر در منطقه پرداخت.
ادامه متن مقاله بدین شرح است:
با آغاز عملیات «طوفان اقصی» از سوی حماس، تنش منطقهای به طور جدی افزایش یافت. هر چند که یک جنگ تمام عیار و متعارف در منطقه رخ نداده، اما حملات اسرائیل به ایران و حماس از 10 روز گذشته وارد مرحلهای جدید شده است.
تنها در 8 روز گذشته ژنرال رضی موسوی از نظامیان ارشد ایرانی که داری هویت دیپلماتیکی نیز است، بر اثر حمله هوایی در خانه خود در دمشق کشته شد. همچنین صالح العاروری از مسئولان بلند پایه حماس هم در یک حمله هوایی دیگر در منطقه ضاحیه بیروت از مناطقی که حزب الله در آنجا دارای تاثیرگذاری بیشتر است، جان باخت. از سوی دیگر دستکم 100 نفر در مراسم سالگرد قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران در کرمان نیز طی حملاتی جان باخته و صدها تن نیز زخمی شدند.
همه این موارد از اتخاذ سیاست تنشزا (در منطقه) خبر میدهند. از سوی دیگر کشته شدن ابو تقوی السعیدی از یاران نزدیک اکرم الکعبی، رئیس جنبش شیعی نجباء به همراه چند تن از فرماندهان حشدالشعبی در حملات آمریکا در بغداد نشان میدهد که هرچند واشنگتن خواستار درگیری منطقهای نیست اما در صورت نیاز میتواند گامهای موثری در جبهه علیه ایران بردارد.
تحولات 10 روز اخیر نشان میدهد که اسرائیل از عملیاتهایش به غزه و حملات محدودش به مرز لبنان فراتر رفته و قواعد تعامل (غیر رسمی) با ایران را به طور جدی نقض کرده است. اگر چه حملات کرمان که اهمیت نمادین و تلفات بالایی داشته از طریق سازمانهای پیمانکاری مانند داعش صورت گرفته اما اسرائیل به طور جدی خواهان کشیدن ایران به یک درگیری است. از سوی دیگر موکول شدن سفر از پیش تعیین شده ابراهیم رئیسی به ترکیه به یک تاریخ دیگر نشان میدهد که گزینههای دیگری بر روی میز بوده و رئیس جمهور ایران نمیخواهد در این روزهای حساس کشورش را ترک کند.
- تغییر موضع تل آویو تاکتیکی یا راهبردی است؟
هرچند اکثر کارشناسان بر بروی این که حملات 7 اکتبر نقطه عطفی در این زمینه محسوب میشود، اتفاق نظر دارند، اما باید دانست که این رویداد مستقل از تاثیرات یک روند بلند مدت نیست. درگیریهای ایران و اسرائیل از روزهای نخست انقلاب ایران ادامه دارد. اسرائیل طی سالهای گذشته ناگزیر تقویت قدرت حزب الله در مرزهای شمالی این کشور را تحمل کرده پس از بهار عربی نیز سوریه و عراق کاملا تحت تاثیر ایران قرار گرفتند. اسرائیل در آغاز هلال شیعی که به دلیل جنگهای داخلی و درگیریها، تضعیف شده بود را تهدید ندید و آن را در قدرتی در برابر کشورهای جریان اصلی اسلامی ارزیابی کرد. قدرت گیری حوثیها در یمن، حملات در دریای سرخ و گروگانگیری کشتیها از سوی آنها ضربهای دیگری بر بدنه اسرائیل محسوب میشود. تل آویو با توجه بُعد راهبردی حمله هفتم اکتبر و دستاوردهای منطقهای ایران و تاثیرگذاری این کشور بر داخل اسرائیل از طریق حماس، میتواند موضع راهبردیاش را تغییر داده و با گامهایی تحریک آمیز به بهانه «یازده سپتامبر» در داخل خاکش، ایرانی که در مسیر دستیابی به سلاح هستهای است را به طور قطعی متوقف کند. در چنین سناریویی میتواند جایگاه بنیامین نتانیاهو که سرنوشت سیاسیاش وابسته به درگیریها است را تحکیم کند.
- دوراهی بودن روابط نتایاهو و بایدن
اسرائیل در آغاز حملاتش به فلسطین پس از 7 اکتبر بیشترین حمایت در عرصه بین المللی را از آمریکا گرفت اما با گسترش دامنه درگیریها به جبهههای دیگر رنگ حمایت دولت بایدن کمتر شد. آمریکا از انجام حملات نظامی نامتناسب اسرائیل به حزبالله و گروههای شیعی دیگر ممانعت کرده و به حملات متوجه خود از اربیل گرفته تا دریای سرخ واکنشها و پیامهای سیاسی متناسب میدهد.
رسانههای ایران اعلام کردند که آمریکا در خصوص فلسطین و حماس پیامی به ایران فرستاده که این موضوع نشان میدهد واشنگتن علی رغم تمام اتفاقات با توجه به روابط همپیمانی و نیابتی بینالمللیاش نمیخواهد ایران را از معادلات منطقهای خارج کند. در رویدادی مشابه، علی رغم هشدارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی دولت بایدن گام جدی در قبال فعالیتهای هستهای ایران بر نداشته و بر عکس نشان میدهد که با طرح موضوع آزادی داراییهای منجمد شده ایران بیشتر دوست دارد از روش «(چماق) هویج» استفاده کند.
- تصمیم تهران
به اعتقاد نگرش حاکم در ایران، این کشور هر چند به دلیل سیاستهایش علیه اسرائیل و آمریکا پس از انقلاب تاوان سختی را پرداخته است، اما توانسته تاثیرگذاری منطقهایاش را به طور بیسابقهای افزایش دهد. تحریمهای سخت ترور سران این کشور نیز این واقعیت را تغییر نداده است. در حالی که تهران به ترور تکان دهنده در سال 2020 با حمله موشکی حساب شده پاسخ داد، اما بعداً از واکنش بیش از حد به کشته شدن دیپلماتها و فرماندهان عالی رتبه این کشور به ویژه در سوریه و از عراق تا یمن اجتناب کرد.
با این حال، حملاتی که اسرائیل در هفته گذشته انجام داد نشان میدهد که اسرائیل به معنای واقعی «همه دکمهها را فشار داده است». معلوم نیست این اقدامات اسرائیل گامهای سنجیده شده یا روشهایی که نخست وزیر نتانیاهو به آنها متوسل شده، هستند.
علی رغم تمامی موضوعات ذکر شده، احتمال پاسخ دهی متناسب تهران به اقدامات تل آویو در این شرایط ضعیف ارزیابی میشود.
روی دیگر سکه وضعیت دشوارتری برای دولت ایران ایجاد میکند. از این رو پاسخ «حداقل مانند کشورهای منطقه نیستیم، امنیت داریم» که در برابر بحرانهای سیاسی و اقتصادی فزاینده مطرح میشود به دلیل انفعال دولت پس از مواجهه با اقدامات مخرب، مورد انتقاد قرار میگیرد.
با دولت ابراهیم رییسی، کشور در واقع ذخایر راهبردی سیاسی داخلی خود را هدر میدهد و حذف گروههای میانهرو- اصلاحطلب، که به عنوان «بانیان مشکلات» معرفی میشوند، از صحنه سیاسی، فضای داخلی برای مانور محدودتر میشود.
اگر ایران به سکوت در مقابل ضربات اسراییل که فراتر از «قوانین تعامل» رفته، ادامه دهد، مشخص میشود که این موضع نه اقدام ترجیحی بلکه یک اقدام ضروری است و این گام مشوق اسرائیل خواهد بود. از سوی دیگر، اظهارات تند اخیر حوثیها نشان میدهد که رویکرد محتاطانه ایران حتی از سوی متحدان نزدیکش نیز زیر سوال رفته است.
هر چند موضوع زمان تحقق آرمانهای 44 ساله در داخل جامعه خسته ایران از انقلاب اهمیتی ندارد، از سوی هم پیمانان منطقهای که از لحاظ ایدئولوژیکی پویاتر هستند، بیشتر مطرح میشوند. نحوه پاسخ ایران به اقدامات نتانیاهو در منطقه تعیین کننده خواهد بود. اگر تهران وضعیت موجود را در بلند مدت به نفع خود بداند به تحمل حملات ادامه خواهد داد، چرا که گفتار انتقامجویی آیندهای مبهم در پی خواهد داشت. سران ایران نیز میدانند که درگیری تمام عیار با اسرائیل از یک جنگ متعارف دو جانبه فراتر خواهد رفت.
*نظریههای این متن متعلق به نگارنده بوده و ممکن است بازتاب دهنده سیاستهای تحریریه خبرگزاری آنادولو نباشد.