قصه محمد مهاجر سوریه‌ای که در تیم پایه گالاتاسارای بازی می‌کند

امید و انرژی زندگی در چشمان این جوان، بار دیگر معنای کمک و همبستگی موجود در مراکز اجتماعی هلال احمر و مفهوم و تاثیر آن را در زندگی به ما یادآوری می‌کند

1669093
قصه محمد مهاجر سوریه‌ای که در تیم پایه گالاتاسارای بازی می‌کند

دوستان با برنامه‌ای دیگر از سری برنامه‌های همه ما مهاجریم، همراه شما عزیزان هستیم.

در برنامه امروز به ذکر قصه موفقیتی خواهیم که در سایه کمک‌های مرکز اجتماعی هلال احمر ترکیه عملی شد.

موفقیتی که در جریان مهاجرت جوانه زد و ثمر داد...

محمد جوان بسیار مستعدی است که 6 سال قبل از خانه و کاشانه خود آواره شد و به اجبار همراه مادر، پدر و سه خواهر و برادرش از سوریه به ترکیه مهاجرت کرد. پدرش برای تأمین هزینه زندگی مجبور شد به استانبول برود. محمد نیز همراه با مادر و سه خواهر و برادرش در غازی عینتاپ اقامت کرد. داستان موفقیت یک فوتبالیست جوان که احتمالاً پس از سال‌ها با غبطه و غرور تماشایش خواهیم کرد، از همین جا آغاز شد.

هنگامی که به ترکیه آمدند، مهمترین خواست و تلاش خانواده این بود که فرزندان بتوانند ادامه تحصیل دهند. محمد نیز که تحصیلش را نیمه‌تمام گذاشته بود، از کلاس 9 شروع به ادامه تحصیل کرد. یک شب در تلویزیون یک فیلم تبلیغاتی توجهش را جلب کرد، این فیلم یک مدرسه فوتبال را تبلیغ می‌کرد و دیدن این فیلم به محمد این ایده را داد که می‌تواند استعداد درونش را شکوفا کند. محمد با مراجعه به مرکز اجتماعی هلال احمر غازی‌عینتاب که از سوی اتحادیه اروپا حمایت مالی می‌شود، شروع به شرکت در کلاس‌ها و فعالیت‌های ورزشی این مرکز کرد. محمد که در مدت کوتاهی توانست توجه مربیان ورزشی را جلب نماید، شروع به بازی در تیم فوتبال مرکز اجتماعی هلال احمر کرد. مربیان نیز برای محمد که روز به روز پیشرفت کرده و مانند یک ستاره در زمین فوتبال می درخشید، برنامه‌ای داشتند.

 

برای موفق شدن باید تا می‌توانم تلاش کنم

محمد که به تیم پایه باشگاه ورزشی گالاتاسارای هدایت شد، توانست با موفقیت تمام مراحل را پشت سر بگذارد و به طور رسمی در تیم پایه باشگاه ورزشی گالاتاسارای شروع به بازی کند. نزدیکان محمد و به ویژه مادرش در ابتدا دوست نداشتند که او یک فوتبالیست حرفه‌ای شود و می‌خواستند که محمد پزشک شود، اما پس از دیدن فرزندشان در زمین بازی، نظرشان تغییر کرد. محمد که برای شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه آماده می‌شود، نیمی از روز را با درس خواندن و آمادگی برای امتحانات می‌گذراند و نیمی دیگر را به تمرین فوتبال می‌پردازد. او می گوید که سرش بسیار شلوغ است و فرصت انجام هیچ کار دیگری را ندارد، اما می‌افزاید: "اگرچه کار بسیار دشواری است، اما برای موفق شدن باید تا می‌توانم تلاش کنم و این کار را خواهم کرد".

اگرچه محمد در ابتدا به دلیل مانع زبان با هم تیمی‌های خود مشکلاتی داشت، اما در سایه پشتکار و ادامه تحصیل در مدرسه، مانع زبان را نیز پشت سر گذاشت. هم تیمی‌هایش محمد را که به عنوان مهاجم بازی می‌کند، به رونالدو تشبیه می‌کنند، وی از طرفداران پرو پا قرص گالاتاسارای است. اما رویای بازی در رئال مادرید را در سر می‌پروراند! تا جایی که دوستان و معلمان‌اش از هم اکنون شروع به گرفتن امضا از او کرده‌اند.

محمد که در حال حاضر در کلاس 12 در حال ادامه تحصیل است، به همه جوانان یک پیام مهم دارد! او می‌گوید مهم نیست که چه چیزهایی بر سر شما آمده و چه چیزهایی را پشت سر گذاشته‌اید، مهم این است که هرگز امید خود را از دست ندهید! کاری را که دوست دارید انجام دهید و در این راه تا حد توان تلاش کنید و زیاد خسته شوید! "

امید و انرژی زندگی در چشمان این جوان، بار دیگر معنای کمک و همبستگی موجود در مراکز اجتماعی هلال احمر و مفهوم و تاثیر آن را در زندگی به ما یادآوری می‌کند. این استعداد جوان مصاحبه با ما را با این جمله به پایان می‌بردد. "زبانم قاصر است و نمی‌دانم چگونه از مرکز اجتماعی هلال احمر ترکیه تشکر کنم، آنها به من کمک کردند تا رویای خود را محقق کنم و یک بازیکن فوتبال شوم!"



خبرهای مرتبط