مروری بر آینده روابط ترکیه و آمریکا
در دوره آتی روابط ترکیه – آمریکا چهار بنبست مهم وجود داشته و قبل از رفع این بنبستها، حل بحران بین دو کشور چندان امکانپذیر نخواهد بود
در دوره آتی روابط ترکیه – آمریکا چهار بنبست مهم وجود داشته و قبل از رفع این بنبستها، حل بحران بین دو کشور چندان امکانپذیر نخواهد بود. مسئله سامانههای دفاع موشکی اس 400 در راس این بنبستها قرار دارد. مسئله اس 400 یکی از نمونههای منعکسکننده روابط ترکیه – آمریکا است. در روابط دو دولت که بعنوان روابط استراتژیک تعریف شده است، نمیبایست مسئله این چنینی بروز میکرد. در صورت عدم وجود این مسئله، نه آمریکا میتوانست به خواست ترکیه در مورد سامانههای موشکی پاتریوت پاسخ نداده و معلق بگذارد و نه ترکیه میتوانست بعنوان متفق ناتو به خرید اس 400 ها از بزرگترین رقیب امنیتی و دفاعی خود تحقق ببخشد. در این صورت نمیتوان روابط ترکیه – آمریکا را بعنوان شراکت استراتژیک تعریف کرد. مقابله با بنبست موجود مستلزم تغییر موضع یکی از طرفین و یا یافتن فورملیست که به موضع هر دو طرف آسیب نرساند.
در این نقطه مدل کرت مطرح شده از سوی حلوصی آکار وزیر دفاع ملی ترکیه به اذهان خطور میکند. فقط نحوه کارکرد راهحل مذکور چندان قابل درک نیست. علاوه براین، در روندی که ترکیه ادامه مذاکرات پیرامون خرید بسته دوم اس 400 ها را اعلام کرده است، اجرای مدل کرت بینهایت سخت مینماید. حال این سوال مطرح میشود که آیا تلاش آمریکا برای مذاکره با محور اس 400 ها بعنوان تنها گزینه، حل این مسئله را تامین خواهد کرد یا خیر؟ احتمال اینکه پاسخ این سوال مثبت باشد، بسیار ضعیف است. از طرف دیگر، فورمل خارج ساختن اس 400 ها از ترکیه، از طرف آنکارا بعنوان موضوعی برای چانهزنی مشاهده میشود. در این صورت میتوان گفت، اس 400ها برای هر دو طرف نیز بنبستی تشکیل داده و بهبود روابط قبل از رفع این بنبست امکانپذیر نیست.
مسئله سازمان تروریستی یپگ نیز بعنوان یک بنبست فزاینده ابهام در روابط ترکیه – آمریکا ظاهر شده است. حملات اخیر سازمان تروریستی یپگ در شمال سوریه و موضع دولت جو بایدن رئیس جمهورآمریکا و نهادهای این کشور در مورد این سازمان میتواند موجب تعمیق هر چه بیشتر تجزیه روابط ترکیه – آمریکا بدلیل اس400 ها و برداشتن گام نظامی جدیدی از سوی ترکیه گردد. مسئله یپگ، ماهیت خود بعنوان یک گام تاکتیکیِ عامل اختلافنظر بین ترکیه و آمریکا در مورد سوریه را از دست داده و بصورت یک بنبست تعیینکننده تمامی جوانب روابط دوجانبه در آمده است. چنان مسئله اس400 ها، باید یکی از طرفین از موضع خود انصراف ورزد. بطوریکه، یا بایستی آمریکا از تشکیل یک دولت خودگردان با تقویت یپگ ، که بتواند تمامیت ارضی سوریه را برهم بزند، انصراف ورزیده و به موضع آنکارا نزدیک شود، و یا اینکه ترکیه با تغییر دادن موضع خود در قبال یپگ، سیاست آمریکا در مورد این سازمان را تایید کند. تحت شرایط موجود هر دو دولت ترجیح میدهند که از موضع خود حفاظت کنند، برای همین میتوان به صراحت گفت که رفع این بنبست بدون حل مسئله یپگ امکانپذیر نمیباشد.
بهمراه مسائل اس400 ها و سازمان تروریستی یپگ، موضوع مدیترانه شرقی نیز به سطحی رسیده است که میتواند روابط ترکیه – آمریکا را به نقاط متفاوتی انتقال دهد. مسئله مدیترانه شرقی از نظر ترکیه، دکترین وطن آبی تعیینکننده شخصیت خود میباشد. در حالیکه ترکیه به موقعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی خود شکل میدهد، آمریکا این موقعیت را بعنوان یک موضوع ژئوپلتیکی منطقهای که باید با آن مقابله کرد، ارزیابی میکند. جهش آمریکا در راستای تحکیم قدرت نظامی یونان در مدیترانه شرقی و سیاستهای محدودکننده حیطه عملیاتی ترکیه موجب تشکیل زمینه بنبست دیگری در روابط دوجانبه میگردد. در حالیکه انتظار میرود، ترکیه برای رفع بنبست، فعالیتهای نظامی و ژئوپلیتیک خود در منطقه را کاهش دهد، دستیابی آنکارا به توافق در چهارچوب مذاکره پیرامون منافع خود که در محور وطن آبی به آنها شکل داده است، امکانپذیر نمیباشد. برای همین، تحولات احتمالی که در محور مدیترانه شرقی جریان داشته و شکل خواهد گرفت، راهگشای ایجاد زمینه تنش جدیدی در روابط دوجانبه خواهد شد.
با علاوهکرد مسئله سازمان تروریستی فتو، تحریمات مورد اجرا و دعاوی در حال نزدیک شدن، به مسایلی که بدانها اشاره کردیم، بایستی گفت که روابط دو کشور با یک خودنمایی کلگرا رو در رو مانده است. بنبست کنگره نیز که بعنوان لکوموتیو این گلگرایی عمل میکند، موضوع غیرقابل حلی در کوتاه مدت محسوب میشود. با در نظر گرفتن نامهای که اخیرا از سوی 54 سناتور بقلم گرفته شده و طی آن بجای اظهار امیدواری از بهبود روابط ترکیه – آمریکا، به گفتمان و زبان مجازات جای داده شده و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور در هدف قرار گرفته است، میتوان به موجودیت بنبست کنگره پی برد. از سوی دیگر، با توجه به موضع دولت بایدن دایر بر "اجرای سیاست خارجی بهمراه نهادها"، افزایش نفوذ و تاثیر کنگره در سیاست خارجی و تولید یک موقعیت متفاوت از انتظار در پروندههایی چون ایران از سوی بلینکن وزیر خارجه آمریکا با هدف جلب توجه کنگره به خود، امکانپذیر مشاهده میشود.
در پرونده ترکیه، نگرش کنگره از دیدگاه اکوسیستم بجای دیدگاه عقلانی در سیاست خارجی آمریکا، کار آنکارا در این عرصه را با مشکل مواجه ساخته و تمامی ابعاد روابط ترکیه – آمریکا را در سایه کنگره رها میکند.
نویسنده: پروفسور دکتر مراد یئشیلتاش مدیر بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه