ستارگان درخشان در کهکشان تاریخ و فرهنگ ملت ترک: شهید کبیر سلطان فاتح آلپ ارسلان سلجوقی

سلطان آلپ ارسلان سلجوقی یکی از بزرگترین فاتحان جهان اسلام و ترک است. بگونه ایکه اقدامات این خاقان بزرگ ترک سبب شد تا سرنوشت ملت ترک تغییر یابد و آینده ای درخشان را رقم زند.

529297
ستارگان درخشان در کهکشان تاریخ و فرهنگ ملت ترک: شهید کبیر سلطان فاتح آلپ ارسلان سلجوقی

سلطان الپ ارسلان دومین سلطان امپراطوری عظیم سلجوقی است که در دوران پرافتخار وی به دنبال جنگ بزرگ "مالازگزیت"(ملازگرد)، دربهای سرزمین آناتولی به روی ترکان مسلمان گشوده شد.

گفته می شود که این سلطان غازی که به دلیل شهادتش صرفا هشت سال بر تخت سلطنت یکی از قدرتمندترین امپراطوریهای وقت جهان تکیه زد در سال 1029 میلادی متولد و در سال 1033 میلادی درگذشته است. پدر وی "چاغری بی" برادر سلطان "طغرل بی سلجوقی" بنیانگذار کبیر و عدالت دوست امپراطوری سلجوقی و یکی از فرماندهان و امیران کم نظیر تاریخ است.

سلطان آلپ ارسلان سلجوقی یکی از بزرگترین فاتحان جهان اسلام و ترک است. بگونه ایکه اقدامات این خاقان بزرگ ترک سبب شد تا سرنوشت ملت ترک تغییر یابد و آینده ای درخشان را رقم زند. وی، هم حکمداری بسیار عادل و هم فرماندهی کبیر بود که از سنین نوجوانی، فرماندهی گروههای مبارزه ترک در جنگها را بر عهده داشت.

سلطان آلپ ارسلان سلجوقی در دوران نوجوانی هنگامیکه یک شاهزاده بود امارت ولایت خراسان بزرگ را بر عهده داشت و والی شهر "مرو" یکی از مهمترین شهرهای ان روزگار بود. وی از سال 1044 الی 1050 در بسیاری از درگیریها که در منطقه خراسان صورت گرفت حضور داشت و همراه با نیروهای سلجوقی از مرزهای شمال شرقی و شرقی امپراطوری پهناور سلجوقی محافظت نمود. پس از اینکه در سال 1059 چاغری بی درگذشت آلپ ارسلان از جانب طغرل کبیر سلجوقی عهده دار تمامی ولایات تحت امر پدرش گردید. هم چاغری بی و هم آلپ ارسلان از روابط بسیار دوستانه ای با بنیانگذار امپراطوری برخوردار بود و به همین دلیل امپراطوری از ثبات بالایی برخوردار گردید. اما با مرگ طغرل کبیر امپراطوری سلجوقی نیز دستخوش تنش بر سر تاج و تخت گردید.

با توجه به اینکه طغرل کبیر فرزند پسری نداشت در سراسر امپراطوری مدعیان سلطنت یکی پس از دیگری سربراوردند و همین امر سبب شد تا امپراطوری تا حدی دچار ضعف و تزلزل شود. اما به رغم این طغیانها آلپ ارسلان که شاهزاده ای محبوب در میان مردم بود با تشکیل اردویی به سرکوب عاصیان پرداخت و با خاموش کردن عصیانها به شهر "ری" آمد و طی مراسم بسیار باشکوهی بر تخت سلطنت نشست. این جلوس از جانب خلیفه عباسی "قائم بامرالله "نیز مورد تایید قرار گرفت و هدایای متعددی برای او ارسال شد. به این ترتیب از روز 27 ماه آوریل سال 1064 سلطان بزرگ آلپ ارسلان سلجوقی بصورتی رسمی، سلطنت پرشکوه و عادلانه خود را آغاز نمود.

در دوران سلطنت آلپ ارسلان سلجوقی سیاستهای امپراطوری بیشتر در رابطه با اقدامات جهان غرب و دنیای مسیحیت تنظیم می شد.

تنظیم نظام بورکراتیک کشور، اعمار و آبادانی در سراسر امپراطوری، تامین امنیت، تکریم دانشمندان و اندیشمندان، تشویق هنرمندان و توجه جدی به امر توسعه عدالت و رفاه و اسایش و در کنار آن لشکر کشی به غرب به منظور افزایش ضریب ایمنی مرزها و گسترش امپراطوری از جمله اقدامات اساسی الپ ارسلان فاتح است.

می گویند وی همیشه در خطبه های نماز جمعه بر نبرد در راه خدا و شهادت در این راه تاکید می کرده است.

مورخین دلایل مختلفی برای تصمیم آلپ ارسلان سلجوقی به حرکت به سوی آناتولی و جنگ با رومیان بیان می کنند.

افزایش جدی جمعیت ترکهای منسوب به طوایف اوغوز، نیاز گشوده شدن مرزهای جدید را مطرح کرده بود. در آن ایام نیز شرق آناتولی از وضعیتی بی ثبات برخوردار بود. همین امر سبب شد تا آلپ ارسلان سلجوقی ترکها را تشویق به مهاجرت به سرزمین آناتولی کند.

در سال 1064 ملیکشاه بزرگ، فرزند آلپ ارسلان کبیر به همراه نظام الملک صدراعظم امپراطوری سلجوقی از شهر ری خارج شده و ضمن عبور از سرزمین ترک نشین آذربایجان تا منطقه "آخیلکلک" پیشروی کردند و این شهر موجود در قلمروی منطقه گرجستان را متصرف شدند.

سپس "قلعه آنی" در منطقه "قارص" پس از یک محاصره یک ماهه در اختیار قشون بزرگ سلجوقی قرار گرفت. به دنبال این فتح مهم خلیفه عباسی به وی لقب "ابوالفتح" یعنی "پدر فتح" را ارسال کرد. به این ترتیب وی نخستین فاتح آناتولی شد.

اما سلطان آلپ ارسلان سلجوقی تلاش بزرگی را برای گسترش دامنه امپراطوری سلجوقی و دین اسلام در اراضی مغول و روم نیز به عمل آورد.

وی در سال 1071 قشون عظیم "رومانوس دیوجانوس" امپراطور روم شرقی را در نزدیکی شهر "موش" ترکیه و در کنار "قلعه مالازگیریت " شکست داد و خود امپراطور را نیز به اسارت گرفت.

 این پیروزی بزرگترین پیروزی تاریخ نظامی جهان لقب گرفت و یکی از افتخارات عظیم ملتهای ترک و مسلمان است که هرگز فراموش نخواهد گردید.

در سال 1072 آلپ ارسلان برای سرکوبی شمس‌الملک با دویست هزار سپاهی از جیحون گذشت.

سلطان آلپ ارسلان سلجوقی در دهه چهارم زندگی اش در خلال لشکرکشی به تورکستان، هنگامیکه "یوسف بارزام" (یوسف الخوارزمی) فرمانده اسیر قلعه فتح شده بارزام را به حضور پذیرفت با سوءقصد وی ناجوانمردانه وی مواجه و مجروح شد و 4 روز بعد در روز 24 نوامبر سال 1072 به شهادت رسید. تاریخ نگار در خصوص سخنان وی قبل از مرگش نوشته اند:

" دیروز در روی تپه‌ای بودم و زمین را می‌نگریستم که زیر پای ارتشم به لرزه در می‌آمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که می‌تواند با من مقابله کند. خداوند غرور من را دیده و جان من را بوسیله یک اسیر گرفت. "

مدارا و تحمل دیگران از مشخصات اصلی حکومت آلپ ارسلان بود. وی امرایش را از میان اهل سنت و شیعیان انتخاب می‌کرد و هیچگاه اقلیت شیعه در ایران را تحت فشار نگذاشت. آلپ ارسلان در بستر مرگ ملیک‌شاه را به جانشینی خود تعیین کرد و سفارش نمود که خواجه نظام‌الملک را همچنان در سمت وزیری نگاه دارد.

 

نوشته: دکتر گورای کیرپیک

ترجمه: دکتر فرزاد صمدلی

 



خبرهای مرتبط