شعار هایی ضد اسلامی خدمتی محض برای داعش محسوب میشود

مسلمانان و کشورهای غربی مجبور به فعالیت مشترک برای از بین بردن سازمان های تروریستی نظیر داعش و القاعده چه در کشورهای سوریه، عراق ، سومالیا ویا اینکه در فرانسه هستند.

پس از حملات تروریستی در انقره و استانبول اینبار بروکسل مورد هدف قرار گرفت. این حملات یکبار دیگر طبیعت شکننده جهان را آشکار کرد. در عین حال نشان داد که به اندیشیدن فوری سیاستهای جدید در برابر تروریزم شدیدا نیازمندیم. از این حملات خائنانه اخیر میتوان سه درس مهم گرفت.

• -درس اول اینکه، استراتژی ضد داعش باید مورد بازنگری قرار بگیرد. بدون تردیداین تهدید باید از بین برده شود. مسلمانان و کشورهای غربی مجبورند تا برای از بین بردن سازمان های تروریستی نظیر داعش و القاعده چه در کشورهای سوریه، عراق و سومالیا ویا اینکه در فرانسه مشترکا تلاش کنند. ولی استراتژی فعلی یعنی متمرکز شدن به حملات هوایی علیه مواضع داعش در سوریه و عراق موفق به ممانعت از حملات داعش در ترکیه، سوریه، اروپا و آمریکا نشده است.جنگ سوریه به تغذیه هیولایی به نام "داعش" ادامه میدهد. مادامی که به ادامه این جنگ اجازه دهیم، ترور داعش ابعاد مرگبارتری به خود خواهد گرفت. داعش به شبکه و دامنه نفوذ فعلی خود از طریق جنگ سوریه و مسائل عمیق سیاسی و امنیتی در عراق دست پیدا کرد. ترورییزم داعش نباید باعث فراموشی این حقیقت شود که " رژیم بشار اسد در سوریه حدود 400000 هزار نفر را به قتل رسانده است." این رقم بیشتر از تعداد قربانیانی است که به دست دیگر سازمان تروریستی کشته شدند. علاوه بر این، رژیم اسد، هزاران تن از شهروندان خود را چه در داخل و چه در خارج از سوریه در وضعیت پناهجو قرار داده است. صرف نظر کردن از این واقعیت تحت لوای مبارزه با داعش، حس بیگانگی و تنفر را عمیق تر میکند. حمایت تناقض آمیز ایران و روسیه از رژیم اسد، به داعش این امکان را میدهد تا اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 و حمایت فعلی از رژیم اسد را به عنوان منشاء مشروعیت خود مشاهده کند.
• -درس دوم اینکه، تروریست خوب و بد ندارد. بدون در نظر گرفتن ریشه قومی، مذهبی و سیاسی، ترورییزم در هر جایی تروریزم است. معرفی داعش، عامل حملات پاریس و فرانسه به عنوان یک سازمان تروریستی و امتناع از سازمان تروریستی خواندن پ ک ک که ظرف دو ماه انقره را مورد حمله قرار داده است، اقدامی دور از عقل و غیرمنطقی میباشد. کشورهای عضو در اتحادیه اروپا با اجازه به تحریف سیستم اروپایی توسط پ ک ک در آزمون استواری شکست خوردند. ترور پ ک ک هرگز نباید تحت عنوان مبارزه با داعش در سوریه مشروعیت بیابد.همانطور که حملات تروریستی انقره و استانبول نشان داد، داعش و پ ک ک به رغم داشتن پس زمینه های متضاد ایدئولوژیکی و سیاسی، در زمینه سیاست تروریستیشان در مورد ترکیه با یکدیگر همکاری کرده اند.در همین راستا، همکاری و تبادل اطلاعاتی در زمنیه مبارزه با ترور میتواند نقش بسیار مهمی در دفع حوادث آتی داشته باشد. همانگونه که پس از حملات تروریستی بروکسل مشخص شد، مقامات بلژیکی توجهی به یادداشت ریزمی ترکیه به این کشور مبنی بر تروریست بودن ابراهیم البکراوی یکی از عاملین حمله انتحاری، نشان نداده اند. ابراهیم البکراوی ابتدا در غازی آنتپ دستگیر و در ژوئن 2015، بنا به درخواستش به کشور هلند اخراج شده بود. ترکیه طی 3 سال اخیر بیش از 3 هزار نفر را از کشور اخراج کرده و به دلیل ارتباطات مشکوک ورود بیش از 37 هزار نفر را به کشور ممنوع کرده است. بخش اعظمی از این افراد از کشورهای اروپایی می آیند.
• -درس سوم اینکه، اظهارات ضد اسلامی پس از هر حمله تروریستی، به اقدامات خشونت بار دامن میزند. اسلام هراسان اروپایی و آمریکایی از حملات اخیر بدون اتلاف وقت در راستای اهداف سیاسی خود استفاده کردند. اظهارات ضد اسلامی روند مبارزه با افدامات خشونت بار را خدشه دار میکند. باعث بیگانگی بخش اعظمی از مسلمانان شده و به افراط گرایان خدمت میکند. این اظهارات نه به پیدایش راه حل کمک کرده و نه امنیت همگانی مان را افزایش میدهد. علاوه بر این، داعش اعضای خود را بر پایه دینشان انتخاب نمیکند. با سوء استفاده از کاستی های سیاسی جنگجویان و تمامی عناصر ناهماهنگ با جوامع را به خود جذب میکند. خشونت برای مشروعیت بخشیدن به اقداماتش نیازی به دین ندارد.مطالعات نشان میدهد که افراطگرایان راست گرا بیشتر از تروریستهای به اصطلاح مسلمان، انسانها را قتل عام میکنند. بدتر اینکه اسلام هراسی و نژادپرستی ضد اسلامی در غرب، به بستر مشترکی برای جمع آوری گروه های افراطی راستگرا و چپگرا تبدیل شده است. در حالی که گروه های محافظه کار راستگرای افراطی، مبارزه نژادی و دینی در برابر اقلیت مسلمان را ترویج میدهند، عالمان لیبرال چپ گرا برای دشمن نشان دادن مسلمانان به عنوان آخرین راه چاره از فمینییزم و سکولارییزم استفاده میکنند. آنچه که این متفقین متمایز از یگدیگر را به هم نزدیک کرده برداشت های کلیشه ای آنان در مورد اسلام و مسلمانان است. مسلمانان عادی تحت فشار افراط گرایی خشونت آمیز و نژادپرستی ضد اسلامی، دو بار قربانی میشوند. مسلمانان عادی از سویی تحت فشار حملات داعش که مسلمانان را بیش از غیرمسلمانان قتل عام میکند، در سوریه و عراق قرار گرفته و از سویی دیگر نیز با تبعیض های اسلام هراسان که از ترورییزم داعش به عنوان ابزاری برای نشان دادن رویکردهای ضد اسلامی خود استفاده میکنند، مواجه شده اند. مسلمانان به تلعین داعش دعوت میشوند و آن را محکوم کردند. هر جا یک حمله تروریستی به وقوع بپیوندد، مسلمانان در جایگاه مظنونین قرار میگیرند. در حالی که چنین وضعیتی برای نئونازی ها در آلمان اتفاق نمی افند. همانطور که در حادثه آندرس برویک برای نروژی ها اتفاق نیفتاد. و یا در حادثه تیموتی مکوی برای آمریکایی ها...

با تروریستهای آمریکایی و اروپایی بدون در نظر گرفتن هویتهای دینی و فرهنگی شان رفتار میشود. ترورییزم داعش و صنعت اسلام هراسی یکدیگر را تغذیه میکنند.

گزارش اسلام هراسی که به تازگی از سوی بنیاد سیاست، اقتصاد و مطالعات اجتماعی منتشر شده است، نشانگر گسترش نژادپرستی ضد اسلامی در اروپا و استفاده ابزاری از سیاستهای مخالف، خبرسازی های جنجالی و انحصارگرایی دینی میباشد. با نگاهی به دینامیک های انتخاباتی در آمریکا نیز خواهیم دید که وضعیت در آتلانتیک نیز متفاوت از این نیست.

نامزد جمهوری خواهان با استفاده از سیاستهای ترس برانگیز از مسلمانان آمریکایی که به قانون احترام گذاشته و مطابق با آن مالیات پرداخت میکنند، چشم پوشی میکند. استفاده ابزاری از دیدگاه های ضد اسلامی در غرب، ممکن است در کوتاه مدت زمینه پیروزی در انتخابات را فراهم کند، ولی در بلند مدت منجر به بروز مسائل جدی خواهد شد. مبارزه با ترور باید تداوم داشته باشد. ولی باید به شیوه ای استوار و قاطع به پیش برود.

متهم کردن قربانیان تنها با هدف منفعت طلبی سیاسی و منحرف کردن خشم عمومی، به آرمانهای مشترک خدشه وارد میکند.