سخنان آتاتورک درباره وقایع سال 1915
آتاتورک: ارمنی ها با استفاده از توپخانه و ماشیندارهای سنگین، شهر قدیمی و مسلمان ماراش را ویران کردند
1980349
در سال 1915 و در پایان جنگ جهانی اول، میخواستند سوریه را که جزو قلمرو امپراتوری عثمانی بود و ارمنی ها نیز به آنجا تبعید شده بودند از امپراتوری عثمانی جدا کنند. اما برخی از مردم ارمنی که به دلیل تبعید و اسکان مجدد در داخل کشور آواره شده بودند و نیز تروریستهای شامل کمیته ارمنیهای متجاوز و تروریستی که جرمشان به اثبات رسیده بود، متوجه شدند که نمیتوانند در داخل مرزهای تورکیه بمانند وعمدتا از راههای غیرقانونی به کشورهای غربی مهاجرت کردند. بنابراین، یک دیاسپورای ارمنی به رهبری کسانی که در فعالیتهای تروریستی دست داشتند یا در داخل مرزهای تورکیه مرتکب جنایات شده بودند، متولد شد و ساختارهای کمیتهچی که در داخل دیاسپورا گرد هم آمده بودند، دوره جدیدی را تحت عنوان فعالیتهای تبلیغاتی به اصطلاح نسل کشی ارمنی ها که نمونههایش در آن سالها به چشم میخورد، آغاز کردند. این کمپاین تبلیغاتی سیاهنمایی مستمر علیه تورکیه که توسط اولین ارمنی های عاشق دیاسپورا آغاز شد از سوی برخی کشورهای غربی به صفت سند برنده دیپلماتیک تلقی شده و مورد حمایت قرار گرفت تا در عرصه بینالمللی علیه تورکیه استفاده شود.
پس از جنگ جهانی اول، رد معاهده تحمیلی سور از سوی تورکیه و آغاز مبارزه ملی و رسیدن به پیروزی، نقشه کشورهای متفق برای تقسیم تورکیه را برهم زد. تورکیه موفق شد در بین کشورهای شکست خورده جنگ جهانی اول تنها کشوری باشد که مرزهای مستقل خود را ترسیم کرده است. اما این بار با قدرت نرم و فشار دیپلماتیک سعی میشد برنامههایی که با زور محقق نشد، عملی شود. ارتکاب جرایمی مانند تاسیس کمیتهها و سازمانهای غیرقانونی و انجام فعالیتهای تروریستی مداوم از سوی ارمنی ها در طول سالیان متمادی بر همه آشکار بود. این موارد حقایقی تاریخی هستند که با اسناد موجود در سوابق جنایی و منابع دولتی قابل دسترسی میباشند.
دیاسپورا و متحدانش با محاصره دیپلماتیک جمهوری تورکیه که سور را رد کرده و با معاهده لوزان به جای سوردرسطح بینالمللی خود را نزد جامعه جهانی به اثبات رسانده بود، هدف زنده نگه داشتن مفاد سور را دنبال میکردند. مثلا؛ معاهده لوزان تورکیه - آمریکا که 13 روز پس از معاهده لوزان امضا شده بود به تصویب سنای آمریکا نرسید. در طول روند تصویب که نزدیک به چهار سال به طول کشید، یک گروه لابی به رهبری واهان کارداشیان، یک ارمنی عضو دیاسپورا و شهروند سابق عثمانی، به تصویب معاهده اعتراض کرده و در نتیجه کمپاینهای مطبوعاتی و لابیگری مانع از تصویب این معاهده شدند.
برای یک جمهوری تازه تاسیس که به تازگی استقلال یافته و سعی در تاسیس روابط دیپلماتیک جدید داشتد، چنین فشاری به عنوان ابزاری تلقی میشد که میتوانست سور را به ویژه در آن سالها دوباره زنده کند.
با وجود اینکه ارمنستان در آن سالها بخشی از جمهوری شوروی وابسته به بلشویکها بود، ارمنیان دیاسپورا به نگرش فاشیستی خود با رویای "ارمنستان بزرگ" ادامه داده و فعالیتهایی را علیه تورکیه و آذربایجان اجرا کردند. تبلیغات سیاه دیاسپورا و حامیان آن با مخالفت مصمم جمهوری تورکیه در آن دوره مواجه شده و دیاسپورا نتوانست به جاه طلبیهای شوم خود دست یابد.
در سالهای بعد از تاسیس جمهوری تورکیه، تبلیغات دیاسپورای ارمنی ها ابعاد دیگری پیدا کرد: مظلومنمایی دیاسپورا و تبلیغات به اصطلاح نسلکشی آنها، این مساله را در امور فرهنگی، هنری، علمی و دیپلماسی از طریق بسترهای آنلاین و دیجیتال بازتولید کرد.
فعالیتهای موثر دیپلماسی در تورکیه و اثبات اینکه الی الابد به حیات خود در منطقه ادامه خواهد داد، ادعاها و تبلیغات دیاسپورای ارمنی ها را تضعیف کرد. در دهه 1960، تورکیه علاوه بر رویارویی با جنگ سرد با مشکل قبرس نیز مواجه بود. عملیات صلح قبرس که در سال 1974 به شکلی قاطعانه انجام شد، واکنش برخی از کشورهای غربی را در پی داشت. سازمان تروریستی ارمنی آسالا نیز در این دوره ظهور کرد و با اقدامات خود دیپلماتها و غیرنظامیان تورکیه را مورد هدف قرار داده و به بازیگر دوره جدید تروریزم ارمنی تبدیل شد.
دیاسپورا ضمن بازتولید ادعاهای نسلکشی با ساختارها و لابیهای دارای انگیزههای سیاسی مختلف و غیرجانبدار با منافع تورکیه نیز همکاری کرده و ضمن ادامه فعالیتهای تروریستی خود، با انجام کمپینهای مؤثر و آشکار سعی در اثبات ادعاهای بیاساس خود دارد. اعضای کمیتهچی دیاسپورا با بیتوجهی به واکنشهای تورکیه در برابر این تبلیغات و سیاهنماییها و در پاسخ به تورکیه که از زمان غازی مصطفی کمال آتاتورک سعی دارد برای حل این مشکل از موضع دیپلماسی پیروی کند، سعی در بهروزنگهداشتن مسئله ارمنی ها میکنند و از این طریق به وظیفه خود در استفاده از این موضوع به عنوان برگ برندهای علیه تورکیه جامه عمل میپوشانند.
اکنون پژواک سخنانی که غازی مصطفی کمال آتاتورک حدود صد سال پیش گفته بود در گوشها طنینانداز میشود:
"شکی نیست که گفتهها درباره کشتار ارمنی ها با حقیقت همخوانی ندارد. برعکس در نواحی جنوبی، ارمنی ها که با حمایت نیروهای بیگانه مسلح شده بودند با دریافت این حمایت، برای حمله به مسلمانان تشویق شدند. آنها با ایده انتقام، سیاست کشتار و تخریب بیرحمانه را در همه جا دنبال میکردند. وقوع حوادث فاجعه بار در ماراش نیز به همین دلیل بود. ارمنی ها با حمایت نیروهای خارجی و با استفاده از توپخانه و سلاحهای سنگین، شهر قدیمی و مسلمان ماراش را ویران کرده بودند. هزاران مادر و کودک بیگناه و بیپناه تا حد مرگ شکنجه شدند. این ارمنی ها بودند که مرتکب این جنایت بیسابقه تاریخی شدند. مسلمانان فقط برای حفظ ناموس و جان خود مقاومت کردند و از خود دفاع کردند. در جریان نسل کشی ماراش که بیست روز به طول انجامید، آمریکاییهایی که همراه مسلمانان در این شهر بودند به دفتر نمایندگی خود در استانبول تلگرافی ارسال کردند که این تلگراف به شکلی غیرقابل انکار، عاملان این فاجعه را آشکار میکند."
غازی مصطفی کمال آتاتورک، سخنرانی، 1927.
قتل عام ارمنی ها توسط تورکها (ادعای به اصطلاح نسلکشی که ادعا میشود تورکها انجام دادهاند) شامل شایعات ساختگی جمعی دروغ پرداز و تهمت گراست که قبلاً منتشر شده است. این موارد به هیچ وجه صحت ندارد. برای مستندسازی این حقیقت، با کمال میل میپذیریم که کمیتههای بیطرف، امور تحقیق (تحقیق برای افشای حقیقت) را با آزادی کامل در کشور ما انجام دهند.
غازی مصطفی کمال آتاتورک
اخبار مربوطه
سخنان آنتونی بلینکن در رابطه به عملیات نظامی در رفح
وزیر امور خارجه آمریکا گفت، باید نقشه راهی برای پایان دادن به جنگ غزه و تشکیل دولت فلسطین تهیه شود