چه نوع استراتژی مهاجرتی باید در پیش گرفت؟

تبصره یی به آجندای تورکیه و جهان، چهارشنبه 16 اسد 1398 هجری شمسی

1250697
چه نوع استراتژی مهاجرتی باید در پیش گرفت؟

تورکیه محل مهاجرتهای موقتی و دائمی

در برنامه قبل، گفتیم که تورکیه کشوری است که در طول تاریخش محل مهاجرت بوده و آناتولی نیز جغرافیای مهاجرتی محسوب میشود و امروز نیز تورکیه با موج مهمی از مهاجرت روبروست. بسیاری از مواقع شهروندانمان که در خارج ازکشور زندگی میکنند، مجبور به ترک خاکهایی که در آن زندگی میکنند شده و برخی نیروهای امپریالیست، بخصوص هم میهنانمان را با اهداف امپریالیستی خودشان مورد سوء استفاده قرار داده و برخی جوامع مدنی در مقابل فشارهای مهاجرتی، از مهاجرت به تورکیه به راحتی حمایت کرده اند.

پروفیسور دکتور قدرت بلبل عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییلدیریم بایزیدانقره در این باره چنین می گوید:

پیشنهاداتی چند در مورد استراتژی مهاجرت

دربرنامه امروزمان با پیشنهاداتی در رابطه با استراتژی مهاجرت که لازم در نظر گرفته شود، ادامه دهیم. عناصر اساسی در استراتژی مهاجرت عبارت از اینها میباشد:

ترک نکردن خاکهای محل زندگی:

همه تجارب تاریخی که تا کنون بدست آورده ایم، به ما نشان میدهد که انسانها نباید محل زندگیشان را علی رغم همه شرایط سخت ترک کنند. بلی، بسیارسخت بود. شاید هم امکان ناپذیر، ولی اگرمیتوانستیم مردممان را در منطقه بالکان نگاه داریم، امروز منطقه بالکان دارای چهره متفاوتی میبود. شاید به همین دلیل برخی عالمان در منطقه بالکان فتواهایی مبنی بر اینکه مهاجرت حرام است داده اند.

قوی شدن در منطقه جابجا شده اند:

اولویت تورکیه، باید نگاه داشتن انسانها در مناطقی که جابجا شده اند جاییکه دارای روابط تاریخی وفرهنگی میباشند، به هرقیمتی که بوده باشد، نباید تخلیه و به دیگران واگذار کرد. به همین دلیل است تا همه یی سازمانهای تورکیه و جوامع مدنی در رابطه به این موضوع ومناطق زیست مردمان باید با در نظر گرفتن و راه اندازی سیاستها، استراتژیها، فعالیتها و تلاسشهای بیشتری در جهت قوی نمودن روحیه ودرک انسانها در محل زندگی خودشان تولید و توجه جدی بخرچ دهند. لازم است تا انسانهارا بعد از مهاجرت در جایی که هستند درهرشرایطی قرار دارند در مناطقی که زندگی میکنند، از فعالیتهای اقتصادی فرهنگی،سیاسی وغیره گرفته تا ورزشی، تشویق کنند. مشارکت چندین جانبه انسانهایمان که در خارج از کشور زندگی میکنند ولی با تورکیه در ارتباط میباشند، با کشوری که در آن زندگی میکنند، هم برای خودشان و هم برای کشور محل زندگیشان و تورکیه، فواید بسیاری خواهد داشت. مهمترین گامی که انسانهایمان در غرب را قوی میکند، به دست آوردن حق شهروندی از کشوری که در آن زندگی میکنند میباشد. ولی بسیاری از شهروندانمان از برداشتن این گام واهمه دارند و یا بسیار دیر این فرصت را به دست می آورند. در حین دیدارم از یکی از کشورهای اروپایی، سخنان یکی از شهروندانمان و نشان دادن دقیق وضعیتی که در آن زندگی میکردند، مرا بسیار تحت تاثیر قرار داده بود. پرفیسور دکتر نجم الدین اربکان یکی از نخست وزیران سابق کشورمان، در سالهای 1980، طی یکی از دیدارهایش، به آنها پیشنهاد داده است که حق شهروندی کشور را بگیرند. شهروندی که این مورد را تعریف کرد، ابراز میکند که پس از 10 سال متوجه شدیم که توصیه چقدر درست و به جا بوده است و میگوید: "آن روزها تصور میکردیم که جناب اربکان به ما توصیه میکند که تغییر کنیم. گویی به ما توصیه میکند که دینمان را عوض کنیم و بسیار ناراحت شده بودیم."

آغاز به همکاری نزدیک با دولت مربوطه:

 در گذشته کشورهای بالکان و امروز به دلیل مسئله کریمه و اویغورها، داشتن مشکلات با کشورهایی که انسانهایمان در آن زندگی میکنند، امری طبیعی است. زیرا در حالی که هم نژادانمان تحت ظلم و ستم قرار دارند، در حالیکه با آنها به شکلی بد رفتار میشود، نمیتوانیم از آن چشم پوشی کنیم و نمیتوانیم از بیان این مسائل نیز خود داری کنیم. همچنین بد شدن روابطمان با این کشورها و یا قطع رابطه با آنها، بیش از هر چیزی به هموطنانی که در آن کشور زندگی میکنند آسیب خواهد رسانید. به همین دلیل برای قوی نمودن هم نژادانمان و هموطنانی که در غرب زندگی میکنند، باید با کشورهایی که در آن زندگی میکنند، همکاریهای عمیقی انجام داده و از نزدیک به فعالیت پرداخت. باید راههایی برای مشارکت بیشتر در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورهایی که در آن زندگی میکنند، بیابند.

جلوگیری از تشکلهای حاشیه یی:

برخی مسئولان و بخصوص سیاسیون در کشورهای غربی که هموطنانمان در آنها زندگی میکنند و یا کشورهایی که هم نژادانمان در آنها به حیاتشان ادامه میدهند، بر این باورند که انسانهای ما در این کشورها، تحت تاثیر تشکلهای افراطی قرار داشته و آنها را متهم به شرکت در فعالیتهای تروریستی مینمایند. این ادعاها میتوانند دروغین باشند. کشورهای مربوطه میتوانند به دلیل سیاستی که در پیش گرفته اند این اتهامات را به زبان بیاورند. ولی احتمال تحت تاثیر قرار گرفتن انسانها از تشکلهای مختلف به دلیل مشکلات موجود نیز همیشه به شکل یک احتمال موجود میباشد. به همین دلیل سازمانهای دولتی و همچنین سازمانهای جوامع مدنی در کشورمان فعالیتهای لازمه در این زمینه را انجام میدهند.

تورکیه به عنوان آخرین راه حل:

 در مقابل هر مشکلی که با آن روبرو میگردد، مهاجرت به تورکیه، راه اولی که به فکر میرسد نمیباشد و آخرین راه حل نیز محسوب نمیشود. برای اینکه به آخرین راه حل مراجعه نگردد، باید همه راههایی که در بالا ذکر شد مد نظر قرار گیرد. این وضعیت طبیعتا نیازمند فعالیتهای بسیارجدی استراتژیکی، سیاستهای درهم و فعالیتهای بسیار میباشد. با در نظر گرفتن هزینه ترک یک جغرافیای محل زندگی به شکل فردی و یا گروهی، میتوان همیشه راهی برای جلوگیری از مهاجرت انسانها، یافت. در دو برنامه اخیر بر مهاجرتها ییکه در کشورمان بسیار ماندگار به نظر میرسد، تاکید کردم. میتوان گفت که استراتژی مشابهی برای مهاجرتهای موقتی که معمولا از سوریه، ایران، عراق، مصر، لیبیا و افغانستان به میان می آید و یا مهاجرتهایی که تورکیه را به عنوان مسیر ترانزیت مورد استفاده قرار میدهند، وجود دارد. ولی در هر دو وضعیت نیز خطر جانی در میان است. تورکیه هرگز به شکل یک کشور غربی و یا اروپایی رفتار نمیکند. کسانی که به وی پناه برده اند را به مرگ محکوم نمیکند. به شکلی متفاوت از غرب و تمدن غربی، تورکیه در کل تاریخ موجودیتش برای انسانهای بیچاره ای که به آن پناه آورده اند، به هر قیمتی که باشد، امید، درب انسانیت، صدای وجدان و نام دیگر آزادی بوده است. گرچه امروز کشورهای اتحادیه اروپا و در گذشته نیز دیگران متوجه نمیشوند، ولی تفاوت تورکیه در طول تاریخ همین امر بوده است.



اخبار مربوطه