تحلیلی در مورد کودتای نافرجام در ترکیه

تحلیلی در مورد کودتای نافرجام در ترکیه

537898
تحلیلی در مورد کودتای نافرجام در ترکیه

وضعیت در منطقه خاورمیانه در پی تحولات بعد از بهار عربی سامان نمی گیرد. بی ثباتی سیاسی بسان یک موج، حقیقت پایدار را به تمامی کشورهای منطقه بهمراه می آورد. در چهارچوب این حقیقت  جنگ در سوریه، لیبیا و یمن مورد بحث می باشد. علاوه براین ظرف سه سال اخیر شاهد کودتای مصر در ماه جولای سال ۲۰۱۳ و کودتای نافرجام ۱۵ ام جولای سال ۲۰۱۶ در ترکیه گردیدیم.

تحولات واقع در مصر و ترکیه را می توان چنین خلاصه نمود:

۱ – با قیام مردمی مصریان در ماه جنوری سال ۲۰۱۱ اقتدار حسن مبارک رئیس جمهور وقت مصر پایان یافته، حاکمیت نظامیان در این کشور آغاز شد.

در ترکیه نیز نفوذ نظامیان در سیستم سیاسی از آغاز اقتدار حزب عدالت و توسعه از سال ۲۰۰۲ بدین طرف کاهش یافته است. حتی می توان گفت که حاکمیت نظامی بطور کامل از بین رفته است. اقدامات در راستای تضعیف حاکمیت ارگان های عدلی نیز صورت گرفت. از آنجائیکه به حاکمیت نظامی اولویت داده شده بود، در زمینه اصلاحات عدلی کم هم که باشد تاخیر ایجاد گردید.

۲ -  محمد مرسی رئیس جمهور مصر نتوانست در مدت کوتاهی چون یک سال صاحب قدرتی در مقابل نظام قبلی شود. نه تنها اردو، بلکه پلیس، سرمایه داران و رسانه ها نیز در مقابل او قرار گرفتند. تنها امکانات مرسی تمثیل اراده ملی بود. کودتاگران در اولین مرحله به اجرای طرحی در راستای از بین بردن مشروعیت مرسی مبادرت ورزیدند. در نتیجه این طرح بخش اعظمی از مردم مصر در مقابل مرسی کمپاین سیاسی آغاز نمودند.

ولی در ترکیه کودتاگران از حمایت مردمی محروم ماندند. اقدام نافرجام آنها عاری از یک زمینه اجتماعی بود. از جانب دیگر در مقابل آنها رهبر یک جنبش سیاسی که بطور مدام آرا خود را در انتخابات افزایش می دهد، ظاهر شد. مردم ترکیه به خواسته های رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و نمایندگان حکومت پاسخ مثبت دادند. ناگهان میلیونها نفر به کوچه و خیابانها ریخته و اراده ملی خود را در میان گذاشتند.

۳ – ارتش مصر بشکلی واحد در مقابل سیاستمداران انتخاب شده وارد عمل شد. عبدالفتاح السیسی لوی درستیز ارتش مصر در عین حال وزیر دفاع حکومت مصر بود. علاوه براین پلیس نیز با ارتش این کشور همکاری می کرد. ولی در ترکیه هیچکدام از فرماندهان قوا و حتی درجات ارشد نیروهای امنیتی از آنها حمایت نکردند. منسوبین سازمان تروریستی فتح الله گولن در جمع کودتاگران رخنه کرده بودند. علیرغم رخنه در مقامات کلیدی ارتش، به ارتش حاکم نبودند. علاوه براین عناصر نیروی پلیس نیز در مقابلشان ایستادند.

حال باید دید که جهان در مقابل تجربیات ترکیه و مصر چگونه واکنش نشان دادند؟

در این چهارچوب امریکا و اتحادیه اروپا در زمینه چگونگی عملکرد در زمینه موضوعاتی چون مرعیت مجدد مجازات اعدام  و نحوه رفتار با بازداشت شدگان به ترکیه هشدار دادند. حال اینکه هر دو در رابطه به کودتای مصر آزمون بدی داده بودند. حتی بنحوی از این کودتا حمایت کرده بودند. حتی هشدار آنها در رابطه با چگونگی عملکرد این بافتها در پی کودتا، بی مسئولیتی محض می باشد. آنها نمی دانند که حس بی اعتمادی تاریخی به غرب که ریشه تاریخی دارد، به عملکردهای بدور از مسئولیت دامن می بخشد.

علاوه براین ملت ترکیه هیچ شک و تردیدی ندارد که در پشت پرده این کودتای نافرجام فتح الله گولن سرکرده سازمان تروریستی نهفته است.

مقامات ترک براین عقیده اند که کودتا شکست خورده، فقط خطر آن هنوز بر طرف نشده است.

 



اخبار مربوطه