نظری به آجندای ترکیه و جهان

115534
نظری به آجندای ترکیه و جهان

 

نظری به آجندای ترکیه و جهان
87
2014-09-06

در رابطه با جایگاه ترکیه در سیستم جهانی، مباحثات بسیار فراگیری وجود دارد. این مباحثات که سابقه آن به دوره امپراطوری عثمانی باز میگردد، دردوره جمهوریت نیز در جمله مباحثاتی داغ و رایج بوده است. این مباحثات بین سیاستمداران و روشنفکران ترکیه ونیزهمتایان آنها درسطح جهان به پیش برده میشود. این افراد و دیدگاههای آنها را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.
گروه اول غرب گراها و طرفداران مدرنیته هستند که معتقدند ترکیه به دنیای غرب و جهان مدرن تعلق دارد. گروه دوم اسلام گرایان و یا محافظه کارانی هستند که معتقدند ترکیه به جهان اسلام و خاورمیانه متعلق است و گروه سوم روشنفکران اعتدال گرایی هستند که معتقدند ترکیه باید با تلفیق ارزشهای اسلامی وغربی دریکدیگرموقعیت ویژه ای رابرای خود در سطح جهان ترسیم کند. البته که به غیرازاین 3 گروه پرطرفدار، برخی افکارونظرات دیگری نیزوجود داردکه دراقلیت هستند. مثلا گروهی طرفدار جای گیری ترکیه در بلاک مارکسیست – لنینیست هستند و گروهی دیگر نیز معتقدند که ترکیه باید بطور کامل خود را از سایر کشورهای جهان ایزوله کند.

اکنون به ارزیابی های پروفسور دکتر رمضان گؤزه ن عضو هیات علمی رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه مرمره در این مورد توجه نمایید.
مباحثات پیرامون موقعیت ترکیه در سطح جهان، در نتیجه تحولات سالهای اخیر بار دیگر به شکلی ملموس ومشخصی داغ ترشده است. پس ازاینکه ترکیه دردهه 2000 مذاکرات عضویت کامل خوددراتحادیه اروپارا آغازکرد، دررابطه با تاریخ عضویت کامل دراین اتحادیه برخی پیش بینی ها انجام میگرفت. دراین دوره، ترکیه اصلاحات بسیار مهم و مدرنی را انجام داد. حتی وزارتخانه ای با عنوان وزارت مسئول از امور اتحادیه اروپا تاسیس کرد. چیزی که ترکیه ازعضویت دراتحادیه اروپا انتظارداشت، یک عضویت خشک وخالی نبود، بلکه دستیابی به معیارهای جهانی بودکه اتحادیه اروپا صاحب آنها بودوازآنها دفاع میکرد. حاکمیت دموکراسی درمعنای واقعی، برتری حقوق، آزادیهای انسانی وحقوق بشر، اکثریت گرایی، اقتصاد بازاروسیاست خارجی صلح آمیزوسازنده ای که با حرکت ازکلیه این مواردتاسیس شده باشد. همه اینها مواردی هستند که گروه اول یعنی طرفدارن مدرنیته ازآن دفاع میکنند. طرفدارن مدرنیته وغرب براین باورهستند که جایگیری ترکیه دربنیه سازمانهایی ازقبیل اتحادیه اروپا و ناتو شرط و هدفی غیر قابل چشم پوشی میباشد. بعبارت دیگر معتقد هستند که ترکیه باید به سوی غرب و اروپا متمایل باشد و به شرق و جهان اسلام پشت کند.
این دیدگاه، دیدگاه غلطی است، چرا که به تنهایی کافی نمیباشد. اینکه ترکیه بطور کامل دربنیه جهان غرب واتحادیه اروپا جای بگیرد وصاحب ارزشهای جهانی شود، به معنی نادیده گرفتن ارزشهای جیوپولتیک، تاریخی و فرهنگی ترکیه میباشد. چرا که ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی ودینی ترکیه ونیزشرایط تاریخی و جیوپولتیک آن باعث میگردد تا به طور طبیعی عضوی از جهان اسلام و منطقه خاورمیانه باشد. با حرکت از این نقطه مشخص میگردد که ترکیه باید درسازمان همکاریهای اسلامی نقش بسیار موثری رابرعهده بگیرد. عضویت ترکیه درسازمان همکاریهای اسلامی باعث توسعه، اعتلاء ومدرن شدن این سازمان میگردد. ترکیه دراین زمینه ازسال 1970 و بویژه با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه ازسال 2000 فعالیتها وتلاشهای بسیار موثری را به پیش میبرد.
درصورتیکه ترکیه بابهره گیری ازمعیارهای اتحادیه اروپاتبدیل به بازیگری بسیار فعال درمنطقه شودوازسوی دیگرنیزموجبات گسترش ورواج این ارزشها درجهان اسلام رافراهم نماید، تبدیل به بازیگری بسیارموثروفعال درعرصه جهانی خواهد شد. درواقعی چیزی که گروه سوم میگویندوازآن دفاع میکنندنیزهمین است. این دیدگاه معتدل گرایانه درسال 1950 با"عدنان مندرس" آغازشد، درسال1970توسط "سلیمان دمیرل" ادامه یافت، درسال 1980 توسط "تورگوت اؤزال" قوت گرفت ودردهه 2000 توسط حزب عدالت وتوسعه به رهبری "عبدالله گل" و "رجب طیب اردوغان" به اعتلارسید. اؤزه ل، گل واردوغان هم درروند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا وهم درنزدیکی ترکیه به جهان اسلام وخاورمیانه نقش بسیار مهمی را برعهده گرفتند. این رهبران براین باورهستند که موقعیت ترکیه تنها درصورت پایبندی به ارزشهای غرب ومدرنیته قوت نمیگیرد، بلکه درصورت ایجاد یکپارچگی بین این ارزشها با ارزشهای دینی وفرهنگی موجوددرداخل کشورمیتوان به ترکیه ای قدرتمند و موثر دست یافت.
حتی میتوان یک گام فراتررفت ومدعی شدکه ارزشهای اسلامی وجهانی دربسیاری از مواردمطابق ومنطبق بریکدیگرهستند. دراین چارچوب، نکته ای که بیش ازهمه جلب توجه میکند، مفهوم صلح است که درفلسفه اسلامی ونیزدیدگاه اروپایی بیش ازهرچیز برروی آن تاکید شده است. فلسفه اساسی اتحادیه اروپا ونیز استراتژی مهمی که اسلام برروی ان تاکید دارد، صلح آمیز بودن روابط بین المللی است ودراین چارچوب جمله مهم مصطفی کمال آتاترک بنیانگذارجمهوری ترکیه نوین، همانند شعاری بسیارمهم و هدفی بسیارمقدس جلب توجه میکند. این جمله معروف که میگوید: صلح درکشور، صلح درجهان. این اصل نشان میدهد که ترکیه خواهان جای گیری درردیف کشورهایی میباشد که خواهان برقراری صلح درسطح جهان هستند. یکی ازشاخص های این امرنیزاین است که ترکیه یکی از45 کشورعضو موسس سازمان ملل متحد میباشد. بعبارت دیگرترکیه جزواعضای موسس سازمان ملل متحداست. سیاست خارجی ترکیه برروی این اصل اساسی پایه ریزی شده است وترکیه دراین راستا درسطح منطقه ونیزکل جهان درجهت حاکمیت صلح تلاش وفعالیت مینماید. سیاستهای اعمالی ترکیه پس ازوقوع بهارعربی درمورد سوریه وعراق را نه بصفت یک اصل کلی بلکه باید منحیث یک ناهنجاری و ان نورمارلی ارزیابی کرد. جامعه ترکیه از وجود هرج و مرج، آشوب، جنگ و درگیری در منطقه بسیار ناراحت و نگران است وازمبارزاتی که علیه داعش، النصراوالقاعده انجام میگیرد، حمایت میکند. همچنین برای پایان یافتن ترورهای ایجاد شده ازسوی سازمانهای تروریستی همچون پ.ک.ک تلاش وکوشش گسترده ای رابعمل می آورد. سیاستهای اعمالی ازسوی ترکیه درسطح جهان رانیزباید دراین چارچوب ارزیابی کرد. این سازمانهای تروریستی هم با ارزشهای جهانی که ترکیه خواهان دسترسی به آنها میباشد وهم با ارزشهایی که ترکیه صاحب آن است، درتضاد می باشند.
برنامه ترکیه و جهان از دیدگاه کارشناسان نوشته پروفسور دکتر رمضان گؤزه ن عضو هیات علمی رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه مرمره



 


برچسب ها:

اخبار مربوطه