نظم و هم هرج و مرج در جهان هستی
هر اطلاعاتی که در مورد کیهان به دست می آید، علامت سوال های جدیدی را نیز به همراه می آورد
منظومه شمسی، که بخش بسیار کوچکی از جهان هستی را تشکیل می دهد و زمین که بخش بسیار کوچکی از آن را تشکیل می دهد، تنها سیاره هایی هستند که ما آنها را می شناسیم و میتوانیم به توجه به آنها در مورد عملکرد این جهان عظیم سخن بگوییم. انسان ها از اولین زمان های شناخته شده در مورد جهان هستی فکر می کردند. با فرصتهای رصدی که با توسعه فناوری فراهم شده است، حتی توانستهایم از نور ستارگانی که مدت کوتاهی پس از شکلگیری کیهان شکل گرفتهاند عکس بگیریم. با این حال، هر اطلاعاتی که در مورد کیهان به دست می آید، علامت سوال های جدیدی را به همراه دارد. فلسفه و علم هزاران سال است که این سوال را مطرح میکنند که "کیهان چگونه کار می کند؟"
کوتاه ترین پاسخ به این سوال ممکن است این باشد که هم می دانیم و هم نمی دانیم. زیرا نظم های پیچیده و متنوعی در عالم مشاهده می شود و در کنار این نظم ها، فرآیندهای آشفته و تصادفی نیز وجود دارد. هم ساختارهای منظم و هم رویدادهای تصادفی در جهان رخ می دهند. بنابراین، هم نظم و هم هرج و مرج در جهان هستی حاکم است. به عنوان مثال، فرآیندهای کیهانی مانند حرکت ستارگان، مدار سیارات و تشکیل کهکشان ها تابع قوانینی هستند که توسط علم امروزی قابل محاسبه است و ساختار منظمی را نشان می دهد. با این حال، رویدادهایی مانند بلایای طبیعی، برخورد شهابها و فورانهای آتشفشانی فرآیندهای تصادفیتر و آشفتهتر هستند. اگر به ابنالحیزم اشاره کنیم که در قرن یازدهم میزیست و بنیانگذار اپتیک مدرن به شمار میرود، "جهان نظمی است با وجود تغییرات. با وجود جزئیات هماهنگ است."
میزان حاکمیت نظم های خاص یا فرآیندهای آشفته ممکن است در مقیاس و زمینه مورد بررسی متفاوت باشد. به عنوان مثال، نظم کیهانی ممکن است در مقیاس ماکرو مشهود باشد، در حالی که تصادفی بودن مولکولی ممکن است در مقیاس خرد مشهودتر باشد. قانونی که نشان دهنده بی نظمی یا حرکت به سمت بی نظمی در جهان است به عنوان "قانون دوم ترمودینامیک" شناخته می شود. بر این اساس، بی نظمی در کیهان دائماً به صورت یک طرفه افزایش می یابد. با این قانون گفته می شود که انرژی دائماً از شکل قابل استفاده تر به شکل کمتر قابل استفاده تغییر می کند. به طور خلاصه، بی نظمی دائماً در جهان در حال افزایش است و این یک روند غیرقابل برگشت یک طرفه است.
البته نمی توان موضوعی را خلاصه کرد که در مدت کوتاهی میلیون ها صفحه درباره آن نوشته شده است. هدف ما در برنامه امروز این بود که به این نکته اشاره کنیم که همیشه نمی توان یک پدیده را با یک مفهوم توضیح داد. ما همچنین فکر میکردیم که دیدن اینکه چگونه مفاهیم متضاد گاهی اوقات با هم کار میکنند، میتواند دید ما از جهان را تغییر دهد.