دلایل پایین‌ بودن میزان مشارکت در انتخابات ایران و قرار گرفتن آرای باطله در رده دوم

دو تن از کارشناسان برجسته علوم سیاسی در ایران به بررسی دلایل شکست کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور، پایین‌تر بودن میزان مشارکت نسبت به دوره‌های پیشین و قرار گرفتن آرای باطله در رده دوم پرداختند.

1662070
دلایل پایین‌ بودن میزان مشارکت در انتخابات ایران و قرار گرفتن آرای باطله در رده دوم

سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران با شکست مطلق اصلاح‌طلبان و قرار گرفتن کاندیدای آنها در رده چهارم پس از سه دهه، ثبت پایین‌ترین میزان مشارکت نسبت به تمام ادوار قبل و بالا بودن شمار آرای باطله در مقایسه با آرای سه رقیب کاندیدای پیروز همراه بود.

مشارکت مردم در این انتخابات علی‌رغم اینکه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از مراجع تقلید با صدور فتاوای جداگانه تاکید کردند «رای دادن واجب عینی» و عدم حضور در انتخابات «حرام» است، به پایین‌ترین سطح نسبت به دوازده دوره سابق یعنی 48.8 درصد طبق آمار رسمی وزارت کشور رسید.

فاکتور دیگری که می‌توان نشانه عدم استقبال مردم ایران از این انتخابات قلمداد کرد، میزان آرای باطله است که از سه رقیب دیگر نفر اول؛ یعنی سید ابرهیم رئیسی پیشی گرفت. براساس آمار رسمی دولت ایران حدود 3.7 میلیون معادل 14 درصد کل شرکت کنندگان رای باطله به صندوق انداخته‌اند.

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل استراتژیک در این زمینه نوشته است: «حدود 14 درصد رای باطله را نباید جزو مشارکت‌کنندگان به حساب آورد. در انتخابات 40 سال گذشته متوسط آرای باطله‌ حدود 2 درصد بوده است. اگر این 12 درصد را از کل کم کنید، رقم مشارکت حدود 43 درصد می‌شود و نه 49 درصد».

تحول چشمگیر دیگر، عدم استقبال مردم از اصلاح‌طلبان و کاندیدای مورد حمایت این جناح بود که طی سی سال گذشته بی‌سابقه است. عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت حسن روحانی و کاندیدای جناج اصلاح‌طلب تنها 2 میلیون و 427 هزار و 201 رأی را به دست آورد و در رده چهارم قرار گرفت.

در این زمینه، دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده آثاری مانند «الزامات سیاست در عصر ملت-دولت»، «دین و دولت در اسرائیل» و همچنین مهدی نصیری سردبیر و مدیرمسئول پیشین رورنامه کیهان و مولف چندین کتاب از قبیل «اسلام و تجدد» و «عصر حیرت؛ حکمرانی فقهی و تمدن‌سازی اسلامی در عصر غیبت و سیطره مدرنیته» در گفتگو با خبرگزاری آناتولی به ارائه دیدگاه‌های خود پیرامون انتخابات مذکور پرداخت.

- ناکامی اصلاح‌طلبان

زیدآبادی درباره عدم موفقیت نامزد اصلاح‌طلبان گفت: این اتفاق دلایل روشنی دارد. در درجه اول، مردم آنها را حامیان حسن روحانی، رئیس‌جمهور کنونی ایران و همتی نیز تداوم دولت او می‌دانستد. با توجه به اینکه دولت روحانی از نگاه مردم، شکست خورده و ناموفق بوده و نتوانسته است اقتصاد را سامان دهد و اوضاع را بهبود ببخشد، رای منفی نسبت به او در این دوره به اصلاح‌طلبان منتقل شد.

او افزود: اصلاح‌طلبان خودشان نیز هیچ چشم‌انداز مثبتی برای ارائه نداشتند، چون در چهار سال گذشته اقدام موثری انجام نداده و نظریه‌ و دیدگاه مهمی برای افق‌گشایی مطرح نکرده بودند. بنابراین، جناح مذکور تصمیم گرفت تنها با تکیه بر ترساندن مردم از رقیب (رئیسی)، افرادی را به سوی خود جلب کند. طبیعی بود که این تاکتیک کارآیی ندارد و اگر هم قبلا داشته، حالا از دست داده است.

مهدی نصیری نیز در این باره اظهار داشت: مسئله چند صورت دارد: 1. کسانی به دلیل عملکرد ضعیف دولت آقای روحانی که به نوعی وابسته به اصلاحات محسوب می‌شد، به آقای همتی رای ندادند. 2. بسیاری نیز چون معتقدند رئیس‌جمهور اگر وابسته به گفتمان غالب نظام و رهبری نباشد، نمی‌تواند و یا به او اجازه داده نخواهد شد برنامه‌های اصلاح‌طلبانه را اجرا کند، به آقای همتی رای ندادند. 3. برخی که قبلا به اصلاح‌طلبان رای می دادند، به دلیل ناامیدی از تغییر و تحول مطلوب در جمهوری اسلامی، در این دوره ترجیح دادند در انتخابات شرکت نکنند. این طیف اگر شرکت می‌کردند طبعا به همتی رای می‌دادند.

-کاهش شدید میزان مشارکت

دکتر زیدآبادی درباره این رخداد گفت: یکی از دلایل پایین آمدن مشارکت، ناکامی اصلاح‌طلبان است، چون آنها موفق نشدند نظر مردم برای رای‌دادن را جلب کنند. عامل دیگر سرخوردگی مردم نسبت به امکان اصلاح از طریق صندوق‌های رای است. خیلی از مردم احساس کردند که رای شان تاثیری ندارد و می‌گویند کاندیدایی با وعده‌های بسیار می‌آید و ملت نیز با شور و شوق به او رای می‌دهند، اما وقتی در کاخ پاستور مستقر می‌شود، می‌گوید اجازه نمی‌دهند کار کنم و موانع آشکار و دولت پنهان هست.

مردم ایران با توجه به خشمی که نسبت به شرایط اقتصادی داشتند و همچنین می‌دانستند که حکومت این کشور به رای آنها برای اعلام مشروعیت بالا نزد جامعه جهانی نیاز دارد، تصمیم گرفتند با رای ندادن از نظام جمهوری اسلامی انتقام بگیرند. حرکتی نیز از سوی گروه‌های اپوزیسیون خارج از ایران که طرفدار براندازی نظام هستند به راه افتاد. آنها هم مخاطبانی دارند و وارد عمل شدند. این عوامل دست به دست هم دادند تا درصد مشارکت پایین بیاید. ولی به هرحال کسانی که رای ندادند، هرکدام اهداف مختلفی داشتند.

نصیری نیز در این زمینه اظهار داشت: جمع قابل توجهی از مردم ایران بعد از ناکامی‌های دولت روحانی در بهبود وضعیت اقتصادی و عدم توان در تحقق وعده‌هایی چون گشایش اقتصادی و توسعه روابط خارجی و بازکردن فضای فرهنگی و اجتماعی به این جمع‌بندی رسیده اند که صندوق رای و انتخابات تاثیر زیاد و تعیین‌کننده‌ای در نحوه اداره کشور و تعیین سیاست‌های داخلی و خارجی کلان ندارد و از همین رو در انتخابات شرکت نکردند. عملکرد شورای نگهبان در تضعیف جمهوریت و دموکراسی و محدود کردن قدرت انتخاب مردم و حذف کاندیداهای چون پزشکیان، احمدی‌نژاد، تاجزاده و لاریجانی نیز در کاهش مشارکت بی تاثیر نبوده است.

-افزایش بی‌سابقه آرای باطله

دکتر زیدآبادی در این‌باره تصریح کرد: این نوع آراء به دو دسته تقسیم می‌شود؛ گروه نخست کسانی‌اند که مایل به شرکت نیستند، اما به دلیل موقعیت کاری و شغلی می‌ترسند که رای ندهند. بنابراین پای صندوق حاضر می‌شوند و زمانی که شناسنامه‌شان مهر خورد در برگه رای ضربدر می‌زنند ویا اسم دیگری می‌نویسند. بیشتر کارمندان دولت در این گروه قرار می‌گیرند. و اما گروه دوم؛ این بار برخی از اصلاح‌طلبان که از ردصلاحیت کاندیداها ناراحت بودند و در عین حال قصد تحریم انتخابات را نداشتند، اعلام کردند که رای اعتراضی می‌دهیم. آنها اسم فرد مورد علاقه خود را بر روی برگه نوشته و در صندوق انداخته‌اند.

مهدی نصیری نیز اظهار داشت: آرای باطله اغلب متعلق به چند گروه زیر است: الف) کسانی که با اصل انتخابات به دلیل عملکرد شورای نگهبان مخالف بودند، ولی نمی‌خواستند با رای ندادن ارتباطشان با نظام قطع شود. ب) کسانی که کاندیدای مورد نظرشان حذف شده بود اما همچنان می‌خواستند رای بدهند. ج) کسانی که نگران از برخوردهای اداری و شغلی بابت رای ندادن و مهر نخوردن شناسنامه‌شان بودند.

نکته پایانی این مصاحبه درباره آرای طبقات محروم جامعه ایران است که در دوره‌های قبل تاثیرگذار بود، اما در این دوره کسی بدان نپرداخت. احمد زیدآبادی در این زمینه گفت: این طیف نسبت به اوضاع اقتصادی کشور خشمگین بودند و در برخی مناطق مشارکت اندکی داشته‌اند. برخی از آنها نیز به شعارهای معیشتی محسن رضایی توجه کردند، ولی بسیاری نیز به این امید که جابجایی در قدرت صورت بگیرد به سمت رئیسی رفته‌اند.

منبع: خبرگزاری آناتولی



خبرهای مرتبط