چرایی تشدید خوی تجاوزکارانه ارمنستان

ارمنستان پس از تجاوز به منطقه تووز آذربایجان خوی متجاوز خود را باردیگر در قره باغ کوهستانی نشان داد.

1501444
چرایی تشدید خوی تجاوزکارانه ارمنستان

ارمنستان پس از تجاوز به منطقه تووز آذربایجان خوی متجاوز خود را باردیگر در قره باغ کوهستانی نشان داد. در پی تجاوز دوم، واکنش ارتش جمهوری آذربایجان به ارمنستان قاطعانه‌تر و کوبنده‌تر شد. به این ترتیب بسیاری از روستاها و مناطق اشغالی ازاد شده و تحت کنترل ارتش جمهوری آذربایجان قرار گرفتند. به نظر می رسد که رژیم ایروان باردیگر دچار یک محاسبه سرتاپا غلط شده و توجه خود را به پیام دولت آنکارا مبنی بر اینکه "ترکیه با تمام توان پشت سر آذربایجان ایستاده" معطوف نکرده است.

با این حال در روز 12 ژوئیه، پس از حمله نیروهای مسلح ارمنستان به منطقه تووز که در 100 کیلومتری شمال منطقه قره باغ کوهستانی قرار دارد دولت باکو اقدام به آماده سازی کامل خود کرد. به این ترتیب که در مانورهای مشترک نظامی آذربایجان و ترکیه، دقت عمل ارتش ترک نیز در میدان جنگ مورد استفاده ارتش آذربایجان قرار گرفت. در حال حاضر بسیار دشوار است که بگوییم درگیری ارمنستان و آذربایجان به یک جنگ طولانی مدت تبدیل خواهد شد. علاوه بر سازمان ملل و پیمان دفاعی ناتو، روسای مشترک گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز از طرفین خواسته اند تا درگیریها را به سرعت متوقف کنند.

اکنون به تفسیری که در این رابطه از سوی دکتر مراد یئشیل تاش، پژوهشگر بخش امنیتی موسسه ستای ترکیه نوشته شده است توجه فرمایید:

در روزهای آینده، فشار برای بازگشت به مذاکرات هدایت شده توسط گروه مینسک بر هر دو طرف متمرکز خواهد شد. در واقع این نگرش تهاجمی ارمنستان است که گفتگوهای گروه مینسک را بی نتیجه گذاشته و درگیری مسلحانه را به تنها گزینه ممکن برای دستیابی به راه حل در بحران قره باغ تبدیل کرده است.

این رژیم ایروان است که از سال 1991 میلادی 20 درصد از خاک آذربایجان را اشغال کرده و به چهار قطعنامه شورای امنیت برای تخلیه مناطق اشغالی وقعی ننهاده است. اگرچه به دنبال پروتکل بیشکک در قرقیزستان، در خلال روزهای 4 و 5 ماه مه 1994 میلادی آتش بس میان دو کشور برقرار شد، اما غیرقابل قبول است که قره باغ و 7 استان دیگر آذربایجان همچنان تحت اشغال ارمنستان باشد. از این نظر روشن است که درگیریهای قره باغ در قفقاز جنوبی به منزله بمبی است که هر لحظه می تواند منفجر شود. در این میان باید خاطرنشان کرد که منازعه قره باغ همچنین می تواند به محلی برای رقابت کشورهایی مانند ترکیه، روسیه و فرانسه تبدیل شود.

در حالیکه طی هفته های اخیر شاهد کاهش میزان تنشها در شرق دریای مدیترانه و آغاز مذاکرات اولیه بین ترکیه و یونان بودیم، از سرگیری درگیریها در قره باغ کوهستانی حادثه ای بسیار قابل توجه و تامل برانگیز است. اولین چیزی که به ذهن خطور می کند این است که روسیه کوشید تا رژیم ایروان که متمایل به آمریکا شده است را از طریق دامن زدن به درگیریهای ارمنستان و آذربایجان، به صورتی جدی به خود وابسته نگهدارد. این واقعیت که ایروان بعد از رویاروی با مشت محکم ارتش آذربایجان در قره باغ بلافاصله برای دریافت کمک به مسکو مراجعه کرده، نشان می دهد که این خواست اصلی روسیه در قبال حکومت جدید ارمنستان تامین شده است.

اکنون این سوال مطرح است که به چه دلیلی مسكو نگرش خود در زمینه قفقاز، به عنوان یكی از حوزه های نفوذ خود، هرگز تغییر نداده و با استناد به چه رویکردی اقدام به تشویق ایروان به راه اندازی جنگ جدیدی کرده است؟ بعد از حوادث ادلب سوریه و لیبی، آیا مسکو با شعله‌ورتر شدن درگیری‌های میان ارمنستان و آذربایجان در تلاش است تا رقابت جدید دیگری را علیه آنکارا و در منطقه ای دیگر باز کند؟ آیا این امکان وجود دارد که روسیه تلاش کند تا آنکارا را رودررو با مداخلات نظامی جدید قرار دهد و به این ترتیب سبب گسترش بیش از پیش مناطق تحت درگیری ترکیه در جهان شود؟ یا این که دولت مسکو در تلاش است تا برای انجام و پیشبرد مذاکرات جدید در زمینه‌های سوریه و لیبی دست بالا را بگیرد؟ برای پاسخ این سوالات خیلی زود است. با این حال تصور می شود که چون ایالات متحده امریکا در دوره انتخابات ریاست جمهوری به سر می برد و اتحادیه اروپا نیز دچار پراکندگی قدرت شده، در بحران جدید قره باغ به اندازه کافی تاثیرگذار نخواهند بود.

مسکو بار دیگر نشان داد که می تواند با تحریک اختلافات و درگیریها اقدام به بازی با قدرت کند. آیا پایتخت های غربی که مواضعشان در قبال تحولات گرجستان، اوکراین و بلاروس بلااثر مانده، سیاست روسیه را در راستای پر کردن خلاءهای قدرت با قورت دادن آب دهانشان به نظاره خواهند نشست؟ البته طی یک ماه اینده خواهیم دید که تأثیر لابی ارمنستان در ایالات متحده آمریکا که به سوی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری می رود، چه خواهد بود. در حال حاضر فهرست مناطق تهی از موقعیتهای ژئوپلیتیکی از لیبی تا مدیترانه شرقی و از سوریه تا قفقاز گسترش یافته است.

دنیای ما بعد ازهمه‌گیری  کووید-19 به تدریج به سمت ابهام و وقوع جنگهای جدید قدرت می‌لغزد. نباید فراموش کرد که خروج نسبی ایالات متحده آمریکا و ناتوانی اتحادیه اروپا در زمینه سیاستهای خارجی، اقدامات فدراسیون روسیه را برای پر کردن خلاءهای جدید قدرت تسهیل کرده و می کند.

پایتخت های کشورهای غربی که ازنزدیک شدن دولت آنکارا به مسکو انتقاد می کنند حتما می باید اقدامات ترکیه در مهار روسیه در لیبی، سوریه و قفقاز جنوبی را مشاهده کرده و آنرا درک کنند. وقت آن رسیده است که نه با عینک ایدئولوژیک، بلکه با عقلانیت معطوف به تامین منافع استراتژیک به واقعیتهای ژئوپلیتیک جهان آینده نگاه کنیم.

 



خبرهای مرتبط