سوریه تبدیل به میدانی برای رقابت آمریکا و روسیه شده است

حکومتهای واشنگتن و مسکو، صرفا در خصوص مبارزه با تروریستهای داعش در صحنه بحران بزرگ سوریه همفکر هستند

350802
سوریه تبدیل به میدانی برای رقابت آمریکا و روسیه شده است

بر اساس اخباری که در روزهای اخیر در رسانه های گروهی جهان بازتاب داشته است، به نظر میرسد که فعالیتهای آمریکا و روسیه در زمینه سوریه شتاب قابل ملاحظه ای به خود گرفته است. در همین راستا فدراسیون روسیه بر میزان کمکهای نظامی خود به رژیم اسد فزوده است. حکومت مسکو در حال احداث یک فرودگاه جدید نظامی در بندر طرطوس سوریه است.

خبر میرسد که حکومت مسکو بیش از پیش اقدام به ارسال ملزومات نظامی و اعزام مشاور فنی به دمشق کرده است. این در حالی است که در روزهای اخیر نیز مقامات روسیه چون ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه و سرگئی لاوروف وزیر خارجه و دیگر مقامات این کشور، بارها اعلام کرده اند که حکومت مسکو در همه ابعاد، اقدام به حمایت از رژیم بشار اسد در دمشق خواهد کرد. 

اما باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا نیز در همین رابطه اظهار داشته است که فعالیتهای روسیه مخاطره آفرین است، می تواند سبب افزایش تنها در سوریه و منطقه شود و از سوی دیگر نوعی سرمایه گذاری عبث محسوب می شود.
البته باید تاکید کنیم که کاخ سفید نیز اعلام داشته که با هدف سرنگون کردن رژیم اسد، به مخالفین این رژیم آموزش نظامی و کمکهای دیگرd را ارایه میدهد. همین چند خبر نشان می دهد که تضاد مسکو و واشنگتن در سوریه تشدید شده است. این تضاد جدید نیست و به نظر میرسد که با طولانی تر شدن بحران سوریه، بر عمق آن افزوده خواهد گردید.

عزیزان، اکنون به ارزیابیهای پروفسور دکتر رمضان گوزن استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه مارمارای ترکیه در این خصوص توجه فرمایید...

جنگ داخلی سوریه از سال ۲۰۱۱ شروع شده و رفته رفته وسیعتر شده است. اگرچه در نگاه اول بحران سوریه به عنوان یک مسئله ملی و داخلی دیده می شود اما بی تردید از این دایره خارج شده و به یک مسئله بین المللی تبدیل شده است.
جنگ داخلی سوریه در مرحله اول میان نیروهای مخالف اسد و رژیم حاکم بر دمشق آغا گردید. اما پس از مدتی کشورهای منطقه نیز وارد مسئله شدند. در یک سو عربستان، ترکیه و قطر و در سوی دیگر ایران و عراق و حزب الله لبنان در روبروی هم قرار گرفتند. اما وقتی که به تابلوی بزرگتری از بحران سوریه می نگریم، حضور قدرتهای جهانی چون ایالات متحده امریکا و فدراسیون روسیه نیز در مسئله سوریه قابل مشاهده است. این در حالی است که حضور جمهوری خلق چین و دو کشور فرانسه و انگلستان هم که از نظر تاریخی در مسائل سوریه ذی مدخل بوده اند نیز در این بحران قابل ردیابی هستند.
از سوی دیگر نقش روسیه و آمریکا در مسئله سوریه کلیدی بوده که این وضع خود نیز مزیدی بر مصائب این کشور شده است. شاید هم بتوان گفت که تضاد میان آمریکا و روسیه یکی از عوامل اصلی تعمیق بحران در سوریه است.
این قدرتهای بزرگ گویا در روند بحران سوریه از سیاستی قاطع برخوردار نیستند. حکومتهای واشنگتن و مسکو یا با دخالت مستقیم و یا از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد، اقدام به مسدود کردن روند صلح در سوریه کرده اند. از یکسو آمریکا مخالفین اسد را یاری می دهد و از سوی دیگر ایران و روسیه در حال تقویت رژیم اسد هستند و این رژیم را هم از نظر مالی- نظامی و هم از نظر سیاسی حمایت می کنند.
همین مسئله سبب شده تا معادله ای از قدرت در منطقه تشکیل شود که مانع از پیروزی طرف دیگر گردد. به این ترتیب جنگ داخلی سوریه وسیعتر و شدیدتر شده و به دنبال ان کشور در معرض ویرانی قرار گرفته و میلیونها شهروند سوری در وضعی اسفناک مجبور به جلای وطن شده اند.
این در حالی است که هم آمریکا و هم روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حال وتو کردن تمامی قطعنامه هایی هستند که در مورد سوریه صادر می شود. همین امر باعث شده تا جامعه جهانی قادر به تبعیت از سیاستی مشخص در قبال سوریه نگردد.
در واقع به همان صورت که تضاد میان دو قدرت رقیب آمریکا و سوریه سبب وارد آمدن این همه مصیبت بر گرده ملت سوریه شده است، توافق این دو قدرت در مورد این کشور می تواند سوریه را از وضعیت به شدت بحرانی کنونی نجات دهد. در این خصوص سرنخها و علائم جدی و واضحی می توان ارایه داد.
یکی از این سرنخها توافقنامه اتمی ایران با کشورهای ۱+۵ است. سرنخ نخست حضور آمریکا و روسیه در روند مذاکرات هسته ای ایران است. به همین صورت دست بابی به یک توافق می تواند برای حل بحران سوریه نیز امیدبخش باشد.

موضوع دوم، پیغامهایی است که در لابلای اظهارات باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا و ولادیمیر پوتین رییس دولت روسیه در قبال سوریه قابل مشاهده می باشد. مثلا پوتین می گوید که تاکنون هیچ جایگزینی برای اسد معرفی نشده است و اینکه اگر بتوان برای اسد جایگزینی تعریف کرد حکومتی که فاقد اسد است می تواند تشکیل شود.

سومین سرنخ نیز همکاری دو کشور آمریکا و روسیه در مبارزه با داعش است.

بنابراین میتوان فهمید که هم مسکو و هم واشنگتن مایلند تا در صورت امکان حکومتی بدون در نظر گرفتن بشار اسد در دمشق تشکیل شود که این حکومت قادر به مبارزه با گروه تروریستی داعش باشد. این امر نیز می تواند از طریق طرد کامل داعش و حمایت جدی از مخالفین میانه روی اسد به منصه ظهور برسد.
در چنین شرایطی این وظیفه آمریکا و یا روسیه است که وارد عمل شوند. البته همکاری کشورهای ترکیه، قطر، عربستان سعودی و ایران در کنار همکاری کشورهای چین و فرانسه و انگلستان نیز برای دستیابی به این هدف امری بسیار مهم است.
نهایت اینکه پیام حاصل از جنگ داخلی سوریه این است: حتی اگر در آغاز بحران سوریه رقابت میان امریکا و روسیه تاثیری نداشته باشد این رقابت حتما در امر خاتمه یافتن این بحران از نقشی تعیین کننده برخوردار است.
شاید بتوان برای حل مسئله سوریه به همان صورت که برای حل مسئله اتمی ایران گام برداشته شد فرمولی ارایه کرد.
فراموش نکنیم که اگر این فرمول ارایه نشود بشار اسد جنگ داخلی سوریه را تا جاییکه قادر است ادامه خواهد داد و به درازا خواهد کشاند.

مترجم: فرزاد صمدلی


برچسب ها:

خبرهای مرتبط