بازتاب پیمان " آکوس " و سیاستهای چین
پیمان آکوس تنش میان آمریکا و چین را به صفحه جدیدی در عرصه بینالمللی انتقال خواهد داد
پیمان امنیتی جدید را که بین آمریکا، انگلستان و استرالیا به امضا رسیده است، میتوان بهعنوان مرحله جدیدی در تنش میان چین و آمریکا ارزیابی کرد.
پیمان امنیتی جدید موسوم به " آکوس "، قبل از هر چیز سرنخ مهمی در مورد نحوه شکلگیری جبهه نظامی رقابت بر سر قدرت جهانی ارایه میکند. البته جبهه نظامی تنها یکی از پایههای این رقابت را تشکیل میدهد. برغم وجود توافق در زمینه اقتصاد، هیچکدام از طرفین نمیخواهند که شانس خود در جهبه نظامی را از دست بدهند. برای همین در وحله نخست، پاسخ چین حائز اهمیت است. از هم اکنون نمیتوان تخمین زد که پکن از کدامین دو روش مباحثه و تعادل متقابل را ترجیح خواهد داد. فقط بصراحت میتوان گفت، که در نهایت هر دو روش را اجرا خواهد کرد. زیرا این برداشت ستون اصلی استراتژی اوجگیری چین را تشکیل میدهد. یعنی اوجگیری بدون ترساندن، هراساندن و درگیری... چین نیز واکنش مورد انتظار را به پیمان آکوس نشان داده و آن را بهعنوان بیمسئولیتی ارزیابی کرد.
دسترسی استرالیا به تکنولوژی زیردریایی هستهای از چند لحاظ حائز اهمیت و ریسکدار میباشد. اول اینکه، با انتقال قدرت نظامی و اطلاعاتی آمریکا و انگلستان به منطقه هند-پاسیفیک، قابلیت عملیاتی چین را محدود خواهد کرد. دوم اینکه، با افزایش دادن ظرفیت دفاع تهاجمی استرالیا، موجب کاهش قدرت نظامی چین در اقیانوسها خواهد شد. سوم اینکه، با تامین قدرت بازدارندگی استراتژیک در چهارچوب پیمان آکوس، از تشکل استراتژی یک چین مهاجم جلوگیری خواهد شد. و در نهایت احتمال تبدیل استرالیا به یک قدرت هستهای ... این امر با درنظر گرفتن محدود ساختن و محاصره چین و بازیگران منطقهای چون ژاپن و کره جنوبی، استراتژی تامین توازن پرشمولی را در میان میگذارد. در چنین فضای متشنجی، مسئله تایوان نیز به نقطه حساستری انتقال یافته و این وضعیت میتواند چین و پیمان آکوس را از نظر نظامی رودرروی هم قرار دهد.
البته که چین در مقابل استراتژی این چنینی ترجیحهای زیادی دارد. اجرای یک سیاست پرخاشگر در زمینه گسترش تسلیحات متقابل، وارد عمل کردن جهشهای تسلیحاتی از طریق بازیگران خارج از سیستم چنان کره شمالی و تسریع پیدایش همپیمانان خارجی با هدف پر کردن خلاءهای باقیمانده از آمریکا در مناطق دوردست از جمله ترجیحهای مهم محسوب میشوند. نمیدانیم قبول عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای در پی انعقاد پیمان آکوس یک امر تصادفی میباشد یا خیر؟ فقط بهصراحت میتوان گفت، موجب راحتی تهران بهعنوان دردسری برای واشنگتن، شده است.
مهمترین گزینه نیز مورد هدف قرار دادن ضعیفترین حلقه در پیمان، یعنی استرالیا میباشد. بطوریکه چین بطور غیررسمی در خطاب به استرالیا گفت، " با عقل سلیم رفتار کن ". در این میان روزنامه گلوبال تایمز نیز که موضع دولت چین در مورد موضوعات بینالمللی را منعکس میکند، طی گزارشی نوشت، استراتژی استرالیا علیه چین که با پیشگامی آمریکا شکل گرفته است، در صورت احتوای یک موقعیت تهاجمی از نظر نظامی، بدون پاسخ نخواهد ماند.
در این گزارش سوال مهمی مبنی براینکه، چه کسی میتواند بیش از همه در مقابل آشفتگی مقاومت کند؟ چین و یا آنها؟ مطرح شده است. شواهد امر نشان میدهد که تنش میان آمریکا و چین رقابت برسر قدرت را به صفحه جدیدی در سیستم بینالمللی انتقال خواهد داد. سیستم بینالمللی تغییر یافته و انتقال قدرت در جریان است. سوال اصلی این است، آیا انتقال قدرت با درگیری و یا بدون جنگ صورت خواهد گرفت؟ تاریخ مملو از نمونههای خونین است.
نویسنده: پروفسور دکتر مراد یئشیلتاش مدیر بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه