عوامل موثر در سیاست‌ تهاجمی اسرائیل

اسرائیل از بدو تاسیس بدین‌طرف با توسل به محتوای یهودستیزی، برای خود و سیاست‌هایی که اجرا می‌کند، به‌نوعی زمینه مشروعی تشکیل داده است

1642882
عوامل موثر در سیاست‌ تهاجمی اسرائیل

آخرین موج خشونت مورد اجرای اسرائیل علیه فلسطین، یکبار دیگر خود را در غزه، قدس و کرانه باختری نشان داد.

اسرائیل با ترتیب حملات علیه غزه که منجر به کشته و مجروح شدن صدها غیرنظامی شده است، سعی می‌کند به حادثه و عملکرد غیرانسانی دیگری تحقق ببخشد. این عملکرد به سرپوش گذاشتن بر اشغال فلسطین و تاثیرات این اشغال متکی می‌باشد. در پشت پرده علل مشروعیتی که اسرائیل از بدو تاسیس بدین‌طرف در روند اشغال تدریجی فلسطین و اجرای سیاست‌های تهاجمی بدان تکیه داده است، عوامل زیادی وجود دارد. فقط سه عامل مهم‌تر از دیگر عوامل می‌باشند.

اولین عامل، بهره‌جویی موثر از نسل‌کشی یهودیان (هولوکاست) در خلال جنگ جهانی اول می‌باشد. بطوریکه بعد از نسل‌کسی یهودیان از سوی آلمان، به یهودستیزی شکل تابو داده شده و برای عدم تکرار چنین حوادثی، علی‌الخصوص در نزد کشورهای اروپایی روند آگاه‌سازی گسترده‌ای آغاز گردید. فقط اسرائیل از بدو تاسیس بدین‌طرف با گسترش دادن محتوای یهودستیزی، برای خود و سیاست‌هایی که اجرا می‌کند، به‌نوعی زمینه مشروعی تشکیل داده است. بطوریکه اسرائیل حتی کوچک‌ترین انتقاد از سیاست‌های مورد اجرای خود در فلسطین را وارد این چهارچوب کرده و از سوی دولت تل‌آویو بعنوان یهودستیزی تلقی می‌شود.

شایان ذکر است، اتیکت‌گذاری این یهودی‌ستیزی که استفاده از آن در سیاست داخلی اسرائیل بطور نسبی قابل درک می‌باشد، بشکل سریعی مورد توجه آمریکا و کشورهای اروپایی قرار گرفته و هر از گاهی این برچسب و یا حساسیت قبل از اسرائیل، از سوی کشورهای مذکور نشان داده شده می‌شود. در نتیجه این امر، سیاست اشغال اسرائیل و تمامی اجرائیات در این روند، به‌صورت غیرقابل مباحثه درآمده است.

دومین عامل که در عملکرد جسورانه اسرائیل در سیاست اشغال فلسطین موثر می‌باشد، به تاثیرات حمایت بی‌قید و شرط آمریکا و لابی اسرائیل متکی است. اسرائیل 11 دقیقه بعد از اعلام تاسیس، از سوی آمریکا به‌رسمیت شناخته شده و حمایت سیاسی این کشور را جلب کرده بود. کمک نظامی آمریکا نیز در وحله نخست به‌صورت مرحله‌ای آغاز شده و در پی درک اینکه، کشورهای منطقه واکنش شدیدی نشان نخواهند داد، بعد از سال 1967  برتری نظامی اسرائیل در منطقه بعنوان یک اصل جامه عمل پوشید.

با پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موضوع حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل رنگ دیگری به‌خود گرفت. زیرا جو بایدن در کمپین انتخاباتی، از یک‌سو به  حمایت از امنیت اسرائیل تاکید کرده و از طرف دیگر می‌گفت که به نهادهای بین‌المللی و حقوق بشر اهمیت خواهد داد. فقط با درنظر گرفتن واکنش دولت بایدن به سیاست‌های تهاجمی اسرائیل در دوره اخیر، انتظارات بعد از اقتدار ترامپ در باره موضوع فلسطین تحقق نیافت.

سومین عامل که زمینه اقدامات اسرائیل را آماده کرده و در رفتار جسورانه این کشور در سیاست اشغال فلسطین تاثیر بسزایی گذاشت، با توازنات و محاسبات منافع مختلف بازیگران منطقه‌ای ارتباط دارد. بطوریکه اسرائیل توانست در نتیجه اختلاف میان کشورهای منطقه در مورد محاسبات منافع، تمامی خاک‌های فلسطین را اشغال کند.

توازنات منطقه‌ای علی‌الخصوص طی 10 سال اخیر به نفع اسرائیل تغییر یافت. علاوه براین اسرائیل برای تحقق این تغییرات متحمل هزینه سنگینی نشد. اسرائیل که بعد از سرنگون شدن رژیم حسنی مبارک در مصر، از احتمال تزلزل نظام کمپ دیوید احساس نگرانی عمیقی می‌کرد، پس از کودتای 2013 و ادامه جنگ داخلی در سوریه نفس راحتی کشید. این کشور در مبارزه حفاظت از وضعیت موجود بطور پنهانی با بلوک حاکم همکاری کرده و با بهره‌جویی از حمایت آمریکا، در سیاست اشغال فلسطین میدان عملیاتی راحت‌تری پیدا کرد.  

بدیهی‌ست، هرگونه تغییر در تمامی این عوامل و یا حداقل در یکی از آنها، گام‌هایی را نیز که اسرائیل منبعد در فلسطین برخواهد داشت، تحت تاثیر قرار خواهد داد.

نویسنده: پروفسور دکتر مراد یئشیل‌تاش مدیر بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه



خبرهای مرتبط