خاورمیانه از دیدگاه ترکیه

سیاست خارجی روسیه در رابطه با منطقه خاورمیانه

510087
خاورمیانه از دیدگاه ترکیه

مصر در سالهای 1970 به امریکا نزدیک شده و با اسرائیل قرارداد صلح امضا کرده بود. دوره جنگ سرد بوده و نفوذ شوروی سابق در منطقه ضربه سنگینی خورده بود. علاوه براین گرفتار شدن شوروی در منجلاب افغانستان و انقلاب جمهوری اسلامی ایران موجب گردید تا مسکو بیش از پیش ار منطقه دور بماند. بطوریکه سیستم شوروی در سالهای 1990 با بن بست رو در رو ماند. رئیس جمهور وقت شوروی برای برطرف کردن این معضل، در ائتلافی که بمنظور نجات کویت از اشغال عراق تشکیل یافته بود، جای گرفت. دیگر روسیه شوروی در خاورمیانه گردن خم کرده و نبود این کشور در خاورمیانه در این دوره، تعمیق هر چه بیشتر امریکا در منطقه را بهمراه آورد.

در دوره بعد از کمونیزم و بهمراه اقتدار پوتین، روسیه مجددا پیدایش راههای نفوذ در خاورمیانه را آغاز کرد. روسیه این فرصت را با بحران سوریه بدست آورد. در این نقطه روسیه سه امتیاز داشت. اول اینکه برغم مخالفت مکرر امریکا با رژیم سوریه و تاکید به رفتن اسد، از مبادرت به رفتن او اجتناب ورزید. دومین امتیاز، پیوندهای عمیق و تاریخی بین روسیه و سوریه می باشد که از مدتهای مدید بدینطرف پا برجاست. سوریه در عین حال مهمترین بازار اسلحه روسیه در منطقه می باشد. و سومین امتیاز نیز پایگاه دریایی تارسوس روسیه در سوریه می باشد.

پوتین با ایستادن در پشت رژیم اسد در سوریه، بازیگری مجدد روسیه در منطقه را تامین کرد. در دوره بعد از جنگ سرد، پایگاه دریایی تارسوس با هدف پشتیبانی مدرنیزه شده و برای استفاده چند منظوره آماده گردید. و در عین حال یک پایگاه نظامی در سوریه بدست آورد. بدین ترتیب سعی نمود تا موجودیت نظامی خود در منطقه را پایدار و تحکیم بکند. پیدایش یک راه حل محتمل در سوریه نشان داد که با ترد روسیه امکان پذیر نمی باشد. مضافا براین حق سخن گفتن در رابطه با موضوع عبور احتمالی خطوط لوله گاز طبیعی روسیه از منطقه را که از نظر اقتصاد این کشور حائز اهمیت می باشد، بدست آورد. پوتین می خواهد که مجددا موجودیت روسیه در خاورمیانه را تامین بکند. لاکن روسیه بخوبی می داند که قدرت اقتصادیش بسیار محدود می باشد. اقتصاد روسیه در چند ماه اخیر در روند تضعیف جای گرفته است.

کاهش نرخهای نفت و اجرای تحریمات ناشی از بحران اوکراین موجب شده است تا بحران اقتصادی در روسیه عمیق تر بشود. روسیه برغم اینکه موجودیت خود در سیاست جهان را از نیمه دوم قرن 18 ام آغاز کرده، بازهم هرگز یک قدرت اقتصادی نبوده است. امروزه نیز پوتین از وضعیت اقتصادی روسیه بخوبی آگاه می باشد. فقط براین باور است، می تواند با استفاده از فرصتهایی که بدست می آورد، قدرتی ورای قدرت اقتصادی باشد. حتی می توان گفت براین نظر است که روسیه یا از موجودیت خود بعنوان یک قدرت بزرگ حراست کرده و یا اینکه تجزیه خواهد شد. و برای جلوگیری از این تجزیه، باید قدرت روسیه هم در خارج و هم در داخل احساس بشود.

دیگر اهمیت خاورمیانه از نظر روسیه نیز از وجود بیش از 15 میلیون مسلمان در این کشور نشات می گیرد. بخش اعظم جنگجویانی که به سازمان تروریستی داعش ملحق شده اند، از مسلمانان روسیه تشکیل یافته اند. روسیه بدلیل این جمعیت خود را در مقابل تحولات واقع در خاورمیانه شکننده احساس می کند. برای همین ساختار سیاسی روس باندازه ای که نمی تواند در مقابل تحولات واقع در خاورمیانه لاقید بماند، روسیه را به این منطقه نزدیک احساس می کند.

فقط، در حالیکه ساختار سیاسی روس می خواهد که در خاورمیانه یک بازیگر فعال باشد، تمایل ندارد که موجودیتی شبیه موجودیت امریکا در پی سالهای 1990 در منطقه داشته باشد. این ساختار چنین تصور می کند که این موضوع کوچه بن بستی برای روسیه خواهد بود. روسیه با مداخله در تامین تداوم رژیم اسد که متفق نزدیک ایران می باشد، گامی در راستای خدشه دار ساختن اعتبار خود در منطقه برداشت.

روسیه امروزی نسیت به شوروی سابق امتیاز مهمی در دست دارد. روسیه علیرغم از دست دادن اعتبار خود، با آغاز از سالهای 2000 روابطی قوی و سازنده با کشورهای منطقه برقرار کرده است. اگر چه روابطش با ترکیه بدلیل مسئله هواپیمای سرنگون شده بر هم خورده است، بازهم محافل سیاسی بر این باورند که موضوع مذکور چندان طول نخواهد کشید. در حال حاضر هم با اسرائیل و هم با ایران روابط خوبی دارد.

بطوریکه روابط نزدیک روسیه با ایران در زمینه حمایت از رژیم اسد نیز نتوانسته است از ادامه روابط مثبت این کشور با اسرائیل جلوگیری بکند. حتی در رقابت بین ایران و عربستان سعودی نیز که چشم انداز سختی دارد، از موضعی به نفع ایران تبعیت نکرد. خلاصه کلام بین ایران و روسیه یک رابطه عاشقانه وجود نداشته و تنها یک رابطه پراگماتیک مورد بحث می باشد.

بصراحت می توان گفت، روسیه در تلاش رقابتی نیست که امریکا را در مقابل خود قرار داده و این کشور را از منطقه دور نماید. بالعکس سعی می کند خود را بعنوان شریکی در مبارزه با مسائل مشترک عرضه بکند. فقط در این شراکت منافع خود را نیز مدنظر قرار می دهد.



خبرهای مرتبط