برنامه ای اختراعات تصادفی وتسهیلات زنده گی- اختراع تصادفی جلیقه ضد‌ گلوله

از دوره های اولیه تاریخ بشریت، سربازان جهت محافظت شان در مقابل سلاح هایی مانند شمشیر، نیزه یا تبر سپرهای سنگینی حمل می‌کردند

2189219
برنامه ای اختراعات تصادفی وتسهیلات زنده گی- اختراع تصادفی جلیقه ضد‌ گلوله

برنامه ای اخترعات تصادفی و تسهیلات زنده گی- پنجشنبه 19 سپتامبر سال 2024 میلادی

تقویم 28 اکنوبر 1893 را نشان می‌داد که حادثه ای مهمی در آمریکا به وقوع پیوست و اینکشوررا سخت تکان داد. کارترهریسون، شهردارشیکاگودرنتیجه حمله مسلحانه درخانه‌اش به شدت مجروح شده و مدتی بعد جان باخت. مرگ چهره شناخته شده جهان سیاست آمریکا درنتیجه حمله مسلحانه، نه تنها در شهری که درآن زندگی می‌کرد، بلکه درسرتاسرکشورتأثیرشوکه کننده ای به بارآورد. فردی که بیش از همه از این حادثه تحت تاثیرقرارگرفت، یک مهاجر پولندی بنام کازیمیرزیگلن بود و این سوء قصد، در را به روی او بازکرد تا نه تنها برای آسان کردن زندگی انسان، بلکه برای محافظت ازآن، به اختراع مهمی دست یافت.

قبلا گفته آمدیم که ازدوره های اولیه تاریخ بشریت، سربازان برای محافظت خویش در مقابل سلاح هایی مانند شمشیر، نیزه یا تبر سپرهای سنگینی را حمل میکردند، با گذشت زمان، جای این سپرها را زره‌های بدن با صفحات آهنی یا بافته شده گرفتند. فقط، زره بدن در برابر سلاح های گرم مانند تفنگ و تپانچه بی تاثیر بود و به سرعت اهمیت خود را در میدان جنگ از دست داد. در قرن نوزدهم، هیچ کس دیگر زره بدن نمی‌پوشید. این وضعیت به سرعت باعث افزایش تعداد مرگ و میر ناشی از خونریزی شدید، به ویژه در جراحات ناشی از اصابت گلوله به ارگان‌های داخلی بدن شد. درست مثل اتفاقی که برای شهردار شیکاگو افتاد.

کازیمیر زگلن به صفت یک کشیش کاتولیک که از نزدیک مطالعات علمی را دنبال میکرد، و جهت محافظت جان انسانها به صفت یکشیش باید کاری بکند. بناء زگلن آستین‌ها را بالا زد و برای دریافت راه‌هایی برای ساخت نوع جدیدی از زره بدن پرداخت. ابتدا تصمیم گرفت که این زره، پوشیدنی اما سبک وزن باشد. زگلن برای اختراع جدیدش هر ماده‌ای را که فکرش را می‌کرد، از جمله تراشه‌های فولادی، خزه‌های خشک شده و موی انسان، امتحان کرد، اما فایده‌ای نداشت. در آن لحظه، او به طور تصادفی به مقاله ای دست یافت که توسط یک دکترساکن آریزونا نوشته شده بود. یک دکتور بنام جورج ای. گودفلو در خلال کالبد شکافی مردی که تیر خورده بود،  متوجه شد که یک دستمال ابریشمی در جیب سینه قربانی به طور قابل توجهی سرعت ورود گلوله به بدن را کاهش می‌دهد. کشیش پولندی زگلن که تحت تأثیر نتیجه‌گیری دکتور قرار گرفته بود، اولین جلیقه ضد گلوله را با دستان خود و این بار با مخلوط کردن نخ‌های ابریشمی، پشم آنگورا و پارچه  ای کتان، دوخت و تصمیم گرفت اختراع جدید خود را با نمایشی چشمگیر به مردم معرفی کند. این مفکوره دیوانه کننده و در عین حال  موفقیت‌آمیز بود. زگلن که در 16 مارچ 1897 درمقابل جمعیت درمیدان شهر شیکاگوظاهرشد، ازدستیارانش خواست تا با تفنگچه هایشان از فاصله نزدیک به اوفیرکنند. زیر نگاه افرادی که کمی گیج و کمی ترسیده بودند، دستیاران او ناگهان تفنگچه های خود را بیرون کشیدند و درست به سینه زگلن فیر کردند. ضربات گلوله قطعا دردناک بود، اما زگلن کاملا سالم بود و مردم با تعجب به او خیره شدند. بدین ترتیب جلیقه ضد گلوله‌  که مخترع پولندی  با دستان خود دوخته بود، کارساز افتاد.

گزارش کالبد شکافی که یک دکتور آریزونیایی به طور اتفاقی با آن مواجه شد، منبع الهام اختراع جلیقه ضد گلوله زگلن شده و کازیمیر زگلن ابتدا اختراع جدید خود را به ثبت رساند. در مدت کوتاهی، بسیاری از تولیدکنندگان اسلحه آمریکایی نیز ازاین اختراع جدید پیروی کردند وشامل مواد ابریشم بالستیک، صفحات فولادی، پارچه آستر محکم و سیستم بند چرمی بود. با گذشت زمان، جلیقه ضد گلوله به بخش جدایی‌ناپذیر تجهیزات ادارات نظامی و پولیس تبدیل شد و نقش مهمی در شکست بسیاری از ترورهای سیاسی ایفا کرد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، مواد مختلفی در تولید جلیقه‌های فولادی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما در نهایت افراد زیادی اعم از سرباز، پولیس و سیاستمدار جان خود را مدیون این اختراع تصادفی زگلن هستند.



اخبار مربوطه