نظری به آجندای وجهان ـ سازمان ملل و حاکمیت پنج کشور جهان
بحران حکمرانی جهانی ناشی ازتلاطمات جیوپولیتیتکی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی واجتماعی نیز نقصهای سازمان ملل را هرچه بیشتر برملا کرد
بحران حکمرانی جهانی ناشی ازتلاطمات جیوپولیتیتکی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی واجتماعی نیز نقصهای سازمان ملل را هرچه بیشتر برملا کرد
سازمان ملل گرچه با پایان جنگ سرد، توانست به نقطهای درمرکز سیستم ادارهکرد جهانی دست یابد، بازهم درهمگامی با تغییروتحول سیستم بینالمللی ناموفق ماند. این سازمان در سیستم جهانی با مرکزیت آمریکا که به شکل تکقطبی عامل آن میباشد، بجای یک نهاد استراتژیک، به یک ابزار تاکتیکی تبدیل شد. برغم مطرح کردن خود در موضوعات انسانی، در مورد موضع تهاجمی صربها در بالکان و سیاستهای پاکسازی قومی در آفریقا بیتاثیر ماند. قتلعام 8000 مسلمان بوسنیایی در منطقه. سازمان ملل با نظارت هالند نشان دادند که این نهاد با چگونه بحرانی درگیر اند. جلوگیری از قتلعامهای بزرگ در کوساوا در نتیجه مداخله ناتو بجای سازمان ملل نیزنشان دادکه سیستم ویتودراین سازمان به چه درد میخورد.
ارزیابیهایی داریم ازپروفیسوردکتورمراد یئشیلتاش مدیربنیادتحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تورکیه ستا در این باره:
بحران حکمرانی جهانی ناشی ازتلاطمات جیوپولیتیتکی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی واجتماعی درسطح جهان که بعد از جنگ سرد شکل گرفت نیز نقصهای سازمان ملل را هرچه بیشتر برملا کرد. سازمان ملل امروز نیز با عمیقترین بحران تاریخ خود روبرو میباشد. این بحران یکجا با آشکارکردن شیوه ای برخوردش درمقابل فلسفه تاسیس سازمان ملل، مشروعیت سازمان را نیز زیر سوال برده است.
پایه واساس بحران مشروعیت را تسلیم شدن این نهاد به یک بافت پنجگانه، بهرغم آن همه تغییروتحول جیوپولیتیتکی تشکیل داده است. سیستم جهانی با یک تغییر و تحول عمیق بعد از جنگ سرد روبرو بوده واین تغییروتحول نشان میدهد که ادامه حاکمیت پنج کشور غیرممکن است. سیستم بینالمللی چندقطبی، توسط قدرتهای روبه انکشافی که نمیخواهند سرنوشت خود را به تصمیمات پنج کشورتسلیم کنند، در حال شکلگیری است. این وضعیت نشان میدهد که سازمان ملل از منعکس کردن توازنات قدرت جیوپولیتیتکی موجود دور میباشد. از سوی دیگر سازمان ملل با یک بحران تمثیل عمیق روبرو است. این نهاد از چند فرهنگی دوربوده وصاحب شخصیت غرب مرکزگرا میباشد. نهاد بینالمللی که به موقع از بحرانهای جهانی جلوگیری نکرده، به تعمیق بحرانها امکان داده و حل بحرانها را به بنبست منافع سوق داده است، موردبحث میباشد. شفافیت، مسئله مشروعیت را که سازمان ملل با آن روبرو میباشد، عمیقتر میسازد. شکل اتخاذ تصمیمات و ناهمگونی تصمیمات اتخاذ شده با طبیعت بحرانها نشان میدهد که سازمان ملل با گذشت زمان از تبدیل شدن به یک نهاد شفاف فاصله میگیرد. بافت این چنینی در تامین ثبات در سیستم جهانی ناموفق مانده و دولتها را به تولید میکانیزمهایی که بتوانند راهحلهای خود را تاسیس بکنند، وادار خواهد کرد.
تزلزل عمیق بعد ازپاندمی کرونا که سیستم جهانی آن را سپری میکند، نشان میدهد که ساختار سیاست بینالمللی از جنگ سرد بدینطرف در آستانه تغییر و تحول پرشمولی قرار دارد. این تغییر و تحول نه به معنای تنظیم مجدد توازن قدرتها، بلکه سوق مرکز ثقل قدرت از غرب به شرق اشاره میکند. عصرجیوپولیتیک دوصد سالهای که با برتری جیوپولیتیتکی غرب سپری شده است، میتواند با جهش های شرق، عصر جیوپولیتیک جدیدی را بههمراه بیاورد. توزیع قدرت و نظام جیوپولیتیک می تواند تغییر و تحول ریشهداری را سپری کند، واما اصلاحات در سازمان ملل در دوره جدیدی که سیستم جهانی چند قطبی ظاهر خواهد شد، حائز اهمیت است.
بحران مشروعیت سازمان ملل در صورتی که این نهاد توزیع قدرت جهانی را مدنظر قرار نداده و راهحل عادلانه و موثری برای مسایل جهانی تولید نکند، عمیقتر خواهد شد. این بحران میتواند باعث ظاهر شدن گزینههایی در بنیه نظام حقوق بینالمللی و تشکل یک روند حقوقی موازی شود. در حال حاضر تصمیماتی که تشکلات منطقوی حول محور سیاست، اقتصاد و امنیت اتخاذ کردهاند، نشان میدهد که معیارهای منطقوی جای معیارهایی با مرکزیت سازمان ملل را گرفته است. از سوی دیگر، تشکیل سازمانهای منطقوی بجای سازمان ملل بعنوان یک نهاد ورای ملتها میتواند باعث از بین رفتن کامل و یا خنثی شدن این سازمان گردد.
نویسنده: پروفیسوردکترمراد یئشیلتاش مدیربنیادتحقیقات سیاسی، اقتصادی واجتماعی تورکیه
اخبار مربوطه
باید دانست – در فضای لایتناهی ۱۲ برج مشخص موجود است
فضای لایتناهی آسمان و ستاره گان آن از زمان های بسیار دور مورد توجه انسان ها بوده است