نظری به آجندای تورکیه وجهان ـ عوامل موثر در سیاست‌ تهاجمی اسرائیل

اسرائیل با ترتیب حملات علیه غزه و قتل عام غیرنظامیان، در تلاش آنست که عملکرد غیرانسانی دیگری را تحقق ببخشد

1643217
نظری به آجندای تورکیه وجهان ـ عوامل موثر در سیاست‌ تهاجمی اسرائیل

اسرائیل از بدو تاسیسش بدین‌طرف با توسل به سیاستی با محتوای یهودستیزی، برای خود وراه ‌هایی سیاسی را مورد اجرا قرارمیدهد که، به‌نوعی زمینه مشروعی تشکیل داده است

آخرین موج خشونت مورد اجرای اسرائیل علیه فلسطین، یکباردیگرچهره کثبف اورا درغزه، بیت المقدس و کرانه باختری نشان داد.

پروفیسور دکتر مراد یئشیل‌تاش مدیر بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تورکیه موضوع گذارشی را در اینمورد نوشته‌است که تقدیم شما عزیزان میشود:

اسرائیل با ترتیب حملات علیه غزه که باعث  کشته و مجروح شدن صدها غیرنظامی شده است، در تلاش آنست که عملکرد غیرانسانی دیگری را تحقق ببخشد. این عملکرد به سرپوش گذاشتن بر اشغال فلسطین و تاثیرات این اشغال متکی می‌باشد. در پشت پرده علل مشروعیتی که اسرائیل از بدو تاسیس بدین‌طرف در روند اشغال تدریجی فلسطین و اجرای سیاست‌های تهاجمی بدان تکیه داده است، عوامل زیادی وجود دارد. اما سه عامل مهم‌تر از دیگر عوامل می‌باشند.

اولین عامل، بهره‌جویی موثر از نسل‌کشی یهودیان (هولوکاست) در جریان جنگ جهانی اول بوده است. بطوریکه بعد از نسل‌کسی یهودیان از سوی آلمان، به یهودی ستیزی شکل تابو داده شده و برای عدم تکرار چنین حوادثی، بویژه در کشورهای اروپایی روند آگاه‌سازی گسترده‌ای آغاز گردید. ولی اسرائیل از بدو تاسیس خویش بدین‌طرف با گسترش دادن محتوای یهودستیزی، برای خود و سیاست‌هایی که اجرا می‌کند، به‌نوعی زمینه مشروعیت تشکیل داده است. بطوریکه اسرائیل حتی کوچک‌ترین انتقاد از سیاست‌های مورد اجرایش در فلسطین را، در این چهارچوب داخل میکندو بلافاصله ازسوی دولت تل‌ ابیب با نام یهودستیزی شناسانده می‌شود.

شایان ذکر است که برچسپ این یهودی‌ستیزی که استفاده از آن در سیاست داخلی اسرائیل بطور نسبی قابل درک می‌باشد، بشکل سریعی مورد توجه آمریکا و کشورهای اروپایی قرار گرفته ودرهرفرصتی این برچسب و یا حساسیت قبل از اسرائیل، از سوی کشورهای مذکور نشان داده شده می‌شود. در نتیجه این امر، سیاست اشغال اسرائیل و تمامی اجرائیات در این روند، به‌ شکل غیرقابل مباحثه درآمده است.

دومین عامل که در عملکرد جسورانه اسرائیل در سیاست اشغال فلسطین موثر می‌باشد، به تاثیرات حمایت بی‌قید و شرط آمریکا و لابی اسرائیل متکی است. اسرائیل 11 دقیقه بعد از اعلام تاسیس، از سوی آمریکا به‌رسمیت شناخته شده و حمایت سیاسی این کشور را جلب کرده بود. کمک نظامی آمریکا نیز در مرحله نخست به‌ شکل مرحله‌ا به مرحله آغاز شده و به تعقیب درک اینکه، کشورهای منطقه واکنش شدیدی نشان نخواهند داد، بعد از سال 1967  برتری نظامی اسرائیل در منطقه بعنوان یک اصل جامه عمل پوشید.

با پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موضوع حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل رنگ دیگری به‌خود گرفت. زیرا جو بایدن در کمپاین انتخاباتی، از یک‌سو به  حمایت از امنیت اسرائیل تاکید کرده و از طرف دیگر می‌گفت که به نهادهای بین‌المللی و حقوق بشر اهمیت خواهد داد. فقط با درنظر گرفتن واکنش دولت بایدن به سیاست‌های تهاجمی اسرائیل در دوره اخیر، انتظارات بعد از اقتدار ترامپ در باره موضوع فلسطین تحقق نیافت.

سومین عامل که زمینه اقدامات اسرائیل را آماده کرده و در رفتار جسورانه این کشور در سیاست اشغال فلسطین تاثیر بسزایی گذاشت، به توازن و محاسبات منافع مختلف بازیگران منطقوی وابستگی دارد. بطوریکه اسرائیل توانست در نتیجه اختلاف میان کشورهای منطقه در مورد محاسبات منافع، تمامی خاک‌های فلسطین را اشغال کند.

بویژه این توازن های منطقوی ظرف 10 سال اخیر به نفع اسرائیل تغییر یافت. علاوه براین اسرائیل برای تحقق این تغییرات متحمل هزینه سنگینی نشد. اسرائیل که بعد از سرنگون شدن رژیم حسنی مبارک در مصر، از احتمال تزلزل نظام کمپ دیوید احساس نگرانی عمیقی می‌کرد، پس از کودتای 2013 و ادامه جنگ داخلی در سوریه نفس راحتی کشید. اینکشور در مبارزه حفاظت از وضعیت موجود بطور پنهانی با بلاک حاکم همکاری کرده و با بهره‌جویی از حمایت آمریکا، در سیاست اشغال فلسطین میدان عملیاتی راحت‌تری بدست آورد.  

بدیهی‌ست، هرگونه تغییر در تمامی این عوامل و یا حداقل در یکی از آنها، گام‌هایی را نیز که اسرائیل منبعد در فلسطین برخواهد داشت، تحت تاثیر قرار خواهد داد.

تبصره ای بود از پروفیسور دکتر مراد یئشیل‌تاش مدیر بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تورکیه



اخبار مربوطه