یوتوپیا و دیستوپیا

انسانها و جوامع همواره به امید دسترسی به مدینه فاضله و دوری از مدینه فاسده زندگی کرده و می کنند.

844594
یوتوپیا و دیستوپیا

برنامه امروز تفسیر سیاسی هفته به بررسی دو مفهوم یوتوپیا و دیستوپیا اختصاص دارد که توسط اردال شیمشک استادیار دانشگاه آتاتورک نوشته شده است.

 

به این برنامه توجه کنید:

 

برای اولین بار، مفهوم یوتوپیا یا مدینه فاضله را از دانشنامه ای در کتابخانه خانه ام یاد گرفتم و آن موقع من یک دانش آموز دبیرستانی بودم. برای من جالب بود که به هنگام خواندن کتاب"دولت" اثر افلاطون، "آتلانتیس جدید" اثر بیکن، "یوتوپیا" اثر مور و "کشور خورشید" اثر کامپانلا ، خویشتن خود را پیدا کرده بودم.

 خصوصا اینکه کتاب علمی- تخیلی "دیستوپیا" یا "مدینه فاسده"، من را در خود فرو برد. مفاهیم را درک کردم و با گذشت زمان و افزایش سطح تحصیلات و مطالعات متوجه شدم که در دنیای امروز، براساس یوتوپیای غرب، دنیایی منزوی، ترسناک و سیاه در انتظار ما است.

 

براساس کتاب دیستوپیا، رابطه بین تولید و مصرف، گسترش روش های انباشت سرمایه، پیشرفت های تکنولوژیکی و خودیت رو به تزاید انسانی، دنیای آینده را به صورتی اجتناب ناپذیر به جهانی غیرقابل تحمل تبدیل خواهد کرد.

 

در کتابهای علمی – تخیلی نویسندگان برجسته ای چون اولدوس هاکسلی و جورج اورول، دنیایی که به تصویر کشیده میشود دنیایی تاریک است. با توجه به این یوتوپیاها، از بیرون حملات مداومی وجود دارد. حتی زمانی که هیچ حمله ای وجود ندارد، یوتوپیا کاملا آماده برای مقابله با حمله به سر می برد. برای غلبه بر این اوضاع، لازم است که جهانهایی را که متعلق به آنها هستند را کنترل کنند و طرحهای خود را اجرایی نمایند. به این ترتیب از رابینسون کروز تا دون کیشوت همه می خواهند تا دنیای مطلوب خود را راه اندازی کنند.

 

به عنوان مثال، رابینسون کروز دنبال ایجاد یک دنیای جدید است. یوتوپیایی که او می خواهد در این راستا ایجاد کند، کاملا مبتنی بر اقتدارگرایی است، یوتوپیایی همانند دیگر یوتوپیاها. انتخاب محل یک جزیره نیز تلاشی برای تقویت امنیت منطقه در برابر تهدیدات خارجی است. یوتوپیای فااوست اثر مارلوف نیز او را به سوی یک دیستوپیا و یا ضد یوتوپیا رهنمون می شود. فااوست اثر گوته نیز چنین است.

یوتوپیای شرق کاملا مخالف غرب است. در حالی که قهرمانان غرب در حال تلاش برای نشان دادن خود و فراافکنی مشکلات به جهان خارج هستند، افراد شرقی به خودشناسی و درون شناسی می پردازند. به همین دلیل است که فرد غربی، به سوی نفرت، بیگانگی، نژادپرستی، نازیسم، فاشیسم و کمونیسم گرایش می یابد.

به طور خلاصه، در بطن یوتوپیا و دیستوپیای غرب دو انگیزه "قدرت" و "حاکمیت" خوابیده است.

در اسلام چنین فکر وحشیانه ای وجود ندارد. در اندیشه های فارابی، ابن بعث، ابن رشد و حتی ابن نفیس، حتی اگر بخشی از طرح های اجتماعی نیز موجود باشد این خود فرد است که نفس و هوسش را کنترل می کند و خویشتنش را هدایت می نماید. در ابن بعث این رگه فلسفی قویتر از دیگران است. ابن عربی و صدرالدین قونوی نیز با هدایت این تحولات، به یک معیار برای فلسفه اسلامی تبدیل شده اند.

چرا ما این همه مقایسه کردیم؟ وقتی به دنیای غرب نگاه می کنیم، همیشه می بینیم که جهان غرب به دلیل ترسی که از عدم موجودیتش دارد اقدام به خونریزی در جهان می کند. جاه طلبی های شدید مجددا مراکز قدرت غرب را به حرکت وادار می کنند. دو سال است که بخش شمالی اروپا و بالکان به معنای واقعی کلمه به انبار سلاح و مهمات تبدیل شده اند.

ایالات متحده آمریکا کشتی های جنگی بزرگ، هواپیماها و وسایل نقلیه زرهی را به سراسر جهان می فرستد. در حال حاضر، کل جهان، از ژاپن تا شمال اروپا، به بشکه باروت تبدیل شده است. این کشورها که اکثر آنها دوستان و متحدان ما هستند گاهی سکوت می کنند و گاهی اوقات در برابر این تحولات می ایستند.

به خاورمیانه نگاه کنید. پس از صدور اعلامیه بالفور خاورمیانه تبدیل به تشتی از خون شده است. خاورمیانه به مدت 100 سال است که تقریبا به منطقه ای برای تسویه حساب کشورهای غربی تبدیل شده است.

به منطقه خلیج بنگرید. هر روز تنش سیاسی جدیدی در این منطقه روی می دهد. در خلال این تنش و اصطکاک ما بیشترین آسیب را می بینیم. در حقیقت، نه تنها وجود اصطکاک در خلیج ، بلکه وجود تنش، اشک و خون در هر جای جهان که باشد، قلب مسلمانان را جریحه دار می کند. از آنجا که ما معتقدیم که همه مردم جهان از پدر و مادر واحدی یعنی حضرت آدم و حوا پدید آمده اند، لذا از نظر ما یک گاوچران آمریکایی، یک کارگر آلمانی و یا یک ماهیگیر ژاپنی، همه و همه برادران ما هستند.

ما با اندیشه های این چنینی خود باید غرب را متقاعد کنیم که انها نیز برادران ما هستند. ما شرقی هستیم؛ به خصوص کسانی که با فرهنگ اسلامی و ارزش های اخلاقی رشد کرده اند.

 اگر ما قادر به توقف این روند نباشیم دنیا به گویی از آتش تبدیل خواهد شد.

باور کنید و باور کنیم که این جهان تا روز قیامت برای همه انسانها کافی است.



خبرهای مرتبط